کودکان سرسخت به کودکانی اطلاق میشود که به راحتی و بدون چالش به خواستههای والدین یا بزرگترها پاسخ نمیدهند. این کودکان در بسیاری از مواقع تمایل دارند که تصمیمات خود را بگیرند و نه تنها در برابر دستورات دیگران مقاومت میکنند، بلکه ممکن است راههای خاص خود را برای انجام کارها پیدا کنند. رفتارهایی مانند لجبازی، خودمحوری و تکروی از ویژگیهای بارز این گروه از کودکان است.
کودکان سرسخت معمولاً در موقعیتهای مختلف بهویژه زمانی که باید به دستورالعملها یا زمانبندیهای خاصی عمل کنند، مانند زمان غذا خوردن، لباس پوشیدن، یا حتی انجام تکالیف مدرسه، مقاومت نشان میدهند. این کودکان ممکن است مدت زیادی را صرف به تعویق انداختن کارهایی کنند که باید انجام دهند یا حتی در مقابل برنامههای از پیش تعیینشده خانواده قرار گیرند و خواستههای خود را بر برنامههای جمعی ترجیح دهند.
به عنوان مثال، هنگامی که زمان لباس پوشیدن یا صرف غذا فرامیرسد، ممکن است کودک سرسخت بهطور عمدی وقت خود را تلف کند، بهویژه اگر گزینهها و انتخابهایی که برای او مطرح میشود، محدود به نظر برسد. این رفتارها نه تنها باعث ایجاد تنش در روابط خانوادگی میشود، بلکه میتواند باعث مشکلات در هماهنگی با سایر اعضای خانواده و انجام کارهای روزمره نیز گردد. این دسته از کودکان معمولاً در برابر تغییرات ناگهانی یا دستورات غیرقابل تغییر بسیار حساس هستند و تمایل دارند که به شیوهای مستقل عمل کنند.
یکی از ویژگیهای برجسته کودکان سرسخت، "یکدندگی" یا همان مقاومت شدید در برابر تغییرات است، این کودکان ممکن است به راحتی از خواستههای بزرگترها پیروی نکنند و تلاش کنند که خود مسیر زندگیشان را بسازند. این رفتار میتواند در محیطهای اجتماعی مانند مدرسه یا گروههای دوستانه نیز بروز پیدا کند و باعث ایجاد چالشهایی در ارتباطات اجتماعی آنها شود به طور کلی، ویژگیهایی که در کودکان سرسخت مشاهده میشود، نه تنها میتواند بهعنوان ویژگیهای شخصیتی خاص در نظر گرفته شود، بلکه میتواند نیاز به راهکارهای خاص برای مدیریت و هدایت رفتارهای آنها در زمینههای مختلف زندگی داشته باشد.
نشانههای کودکان سرسخت
کودکان سرسخت، کودکانی هستند که معمولاً تمایل دارند خودشان تصمیمات خود را بگیرند و راهحلها را به شیوه خود پیدا کنند این ویژگیها از سنین کم در آنها نمایان میشود و در بسیاری از موارد، چنین کودکانی تلاش میکنند که از استقلال بیشتری برخوردار باشند و به شیوه خود، امور را پیش ببرند به عنوان مثال، اگر فرزندتان دائماً اصرار دارد که لباسهای خود را خودش انتخاب کند یا در هنگام انجام پروژههای کاردستی از پیروی از دستورالعملهای گامبهگام امتناع میکند و میخواهد ایدههای خود را پیادهسازی کند، احتمالاً با کودک سرسختی روبهرو هستید.
این کودکان معمولاً دارای ویژگیهای مثبتی هستند که در آینده میتواند برایشان مفید باشد اراده قوی، اعتماد به نفس بالا و جسارت ایستادگی در برابر مشکلات از جمله ویژگیهایی است که در آنها مشاهده میشود بهعلاوه، چنین کودکانی تمایل دارند تا ایدههای جدیدی ارائه دهند و در کارهایی که انجام میدهند، نوآور باشند. توانایی رهبری و هدایت دیگران یکی از جنبههای بارز این نوع شخصیتهاست و این ویژگیها میتواند باعث شود که در بزرگسالی به افراد موفقی تبدیل شوند که قادرند در موقعیتهای چالشبرانگیز تصمیمات مهمی بگیرند.
با این حال، قدرت اراده در برخی موارد نیز میتواند به رفتارهای چالشبرانگیزی مانند نافرمانی و لجبازی تبدیل شود این کودکان ممکن است در برابر دستورات والدین یا دیگر بزرگترها مقاومت کنند و خواستههای خود را تحمیل کنند که در چنین شرایطی، اگر این خصوصیات به درستی مدیریت نشوند، میتوانند منجر به بروز مشکلاتی در روابط خانوادگی و اجتماعی کودک شوند.
در ادامه، برخی از نشانههای مشخص کودکان سرسخت که بهراحتی از دیگر کودکان متمایز میشوند، آورده شده است این ویژگیها میتوانند در سنین مختلف، بهویژه در دوران کودکی، بهوضوح مشاهده شوند و در روند تربیت کودک تاثیر زیادی داشته باشند.
آشکار شدن عصبانیت شدید در کودکان سرسخت
عصبانیت و بداخلاقی در بسیاری از کودکان رایج است، اما در برخی از کودکان این احساسات بهشدت شدیدتر بوده و بهسختی آرام میگیرند و این ویژگی در کودکان سرسخت بیشتر مشاهده میشود، بهویژه کودکانی که اراده قوی دارند و معمولاً در برابر شرایط ناامیدکننده یا مواجهه با مشکلات، واکنشهای شدیدتری نشان میدهند. این کودکان قادر به تحمل ناامیدی و شکستهای کوچک نیستند و اغلب احساسات خود را بهطور آشکار بیان میکنند.
وقتی کودک سرسخت دچار خشم یا عصبانیت میشود، این واکنش معمولاً به سرعت رخ میدهد و معمولاً در ابتدا کاهش نمییابد برای این کودکان، احساسات منفی مانند خشم اغلب یک پاسخ فوری به شرایط است که ممکن است به سرعت شدت بگیرد و این مسئله میتواند موجب نگرانی والدین و دیگر اعضای خانواده شود، بهویژه زمانی که کودک در مواجهه با موانع یا شرایط ناخوشایند، بهراحتی از کوره در میرود و نشان میدهد که قادر به کنترل این احساسات نیست.
در این مواقع، والدین باید بهدقت واکنش نشان دهند و با استفاده از روشهایی که به آرامش کودک کمک میکند، به او در مدیریت این احساسات شدید کمک کنند. یکی از راهکارهای مؤثر در این شرایط، پذیرش و درک احساسات کودک است. بهجای گفتن جملاتی مانند "اینکه مسئله مهمی نیست که تو را ناراحت کرده!" که ممکن است کودک را بیشتر دچار احساس بیتوجهی یا بیاحترامی کند، بهتر است از جملاتی استفاده کنید که نشاندهنده درک شما از احساسات او باشد. به عنوان مثال، جملهای مثل "میدانم که از این اتفاق ناراحت شدهای" یا "من درک میکنم که این برایت سخت است" میتواند حس همدلی و توجه را در کودک ایجاد کند.
وقتی کودک احساس کند که والدین او درک میکنند و به احساسات او احترام میگذارند، معمولاً تمایل به آرامش بیشتری پیدا میکند و تلاش کمتری برای ابراز ناراحتی خود از طریق عصبانیت یا لجبازی خواهد داشت این روش نه تنها به کاهش عصبانیت کودک کمک میکند، بلکه باعث تقویت ارتباط عاطفی و اعتماد کودک به والدین میشود.
دلیل خواستن و اهمیت توضیح
بسیاری از اوقات، وقتی کودک از ما سؤال میکند یا خواستهای مطرح میکند، ما بهسادگی جواب میدهیم: "چون من اینطور میگویم." برای بسیاری از کودکان، شنیدن چنین پاسخی میتواند ناامیدکننده باشد، چرا که آنها بهدنبال دلایل منطقی و قانعکننده برای خواستهها و تصمیمات خود هستند. این امر بهویژه در کودکان سرسخت بیشتر مشاهده میشود، چرا که این کودکان تمایل دارند تا علتهای پشت هر تصمیم یا دستور را بفهمند و برای آن دلیل قانعکنندهای بیابند.
برای مثال، کودک ممکن است از شما بپرسد چرا نمیتواند در زیر باران بازی کند یا چرا پریدن روی کاناپه برای او مضر است در چنین شرایطی، تنها بیان این جمله که "چون من اینطور میگویم" ممکن است کودک را بهویژه در شرایط خاصی که او به شدت به دنبال یک پاسخ منطقی است، عصبانی یا ناراحت کند. همه کودکان، بهویژه کودکان سرسخت، معمولاً خواهان توضیحاتی هستند که برای آنها قابلفهم باشد و بتوانند درک کنند چرا برخی رفتارها یا خواستهها مناسب نیستند.
اگر میخواهید که فرزندتان کمتر با شما مشاجره کند و از مخالفتهای بیمورد جلوگیری شود، باید علت مخالفت با خواسته او را بهصورت واضح و قابلفهم برایش توضیح دهید این توضیحات نه تنها به کودک کمک میکند تا درک بهتری از تصمیمات شما داشته باشد، بلکه باعث ایجاد حس اعتماد و احترام متقابل نیز میشود. بهجای آنکه فقط از دستورات استفاده کنید، سعی کنید بهطور ساده و با زبانی که کودک بتواند بهراحتی آن را درک کند، دلایل پشت هر تصمیم را بیان کنید.
برای مثال، به جای اینکه بگویید "نمیتوانی زیر باران بازی کنی"، میتوانید توضیح دهید که "باران باعث میشود که بدن تو سرد شود و ممکن است مریض شوی." یا بهجای گفتن "پریدن روی کاناپه کار بدی است"، میتوانید بگویید "پریدن روی کاناپه میتواند باعث شود که تو به خودت آسیب بزنی یا کاناپه خراب شود." اینگونه توضیحات نه تنها منطقیتر به نظر میرسند، بلکه به کودک این امکان را میدهند که احساس کند بهعنوان فردی با عقل و استدلال در نظر گرفته شده و خواستههایش مورد توجه قرار گرفته است.
بحثکردن سرسختانه در کودکان
کودکان سرسخت معمولاً وقتی با موضوعی مخالف هستند یا نظرشان پذیرفته نمیشود، هرگز تسلیم نمیشوند این کودکان عاشق "جنگ قدرت" هستند و بهویژه در مواقعی که نمیخواهند از خواستههای خود دست بکشند، به شدت پافشاری میکنند. این ویژگی باعث میشود که گفتگو با آنها گاهی بسیار خستهکننده و چالشبرانگیز شود بهویژه زمانی که کودک در مقابل دستورات شما مقاومت میکند و اصرار دارد که حرف آخر را او بزند.
کودکان سرسخت معمولاً مناظرهکنندگان بسیار ماهری هستند که میتوانند با دقت به جزئیات توجه کنند و به راحتی نقاط ضعف و استثناهای تصمیمات شما را پیدا کنند آنها توانایی زیادی در شفافسازی و طرح پرسشهایی دارند که ممکن است شما را به چالش بکشد بهعنوان مثال، ممکن است فرزندتان به یاد بیاورد که یک بار به او اجازه دادهاید که بهجای خوردن صبحانه، بستنی بخورد، یا زمانی که در سینما سنش را کمتر گفتهاید تا برای او بلیط نیمبها بگیرید این نوع رفتارها معمولاً به دلیل مهارت کودک در یادآوری چنین استثناهایی است که بهطور غیررسمی ممکن است در مواقع خاص به او فرصت بیشتری بدهید.
این کشمکشها میتواند باعث شود که والدین احساس کنند درگیر بحثهای بیپایان با فرزند خود هستند، اما باید به یاد داشت که این ویژگی در واقع بهنوعی توانایی تفکر مستقل و حل مسئله در کودک را نشان میدهد اگرچه این تواناییها در مواقعی میتوانند باعث ایجاد تنش شوند، اما در صورت هدایت صحیح، میتوانند به مهارتهای عالی در مذاکره و استدلال در آینده تبدیل شوند.
والدین باید در این شرایط از تکنیکهایی مانند تعیین حد و مرزهای واضح و توضیح دادن دلایل منطقی برای هر تصمیم استفاده کنند در عین حال، توجه به اینکه این رفتارها اغلب نتیجه نیاز کودک به درک منطقی و شفاف است، میتواند به کاهش تنش و جلوگیری از درگیریهای طولانیمدت کمک کند بهعنوان مثال، به جای اینکه در مواجهه با درخواستهای بیپایان کودک برای استثنا قاطعانه پاسخ منفی بدهید، میتوانید دلیل خود را به روشنی بیان کنید و به کودک توضیح دهید که چرا درخواستش قابلپذیرش نیست و چه قوانینی برای حفظ نظم و امنیت وجود دارد.
ریاستطلبی در کودکان سرسخت
کودکان سرسخت معمولاً در مورد چگونگی انجام کارها ایدههای خاص خود را دارند و بهراحتی برای تبدیل این ایدهها به واقعیت اقدام میکنند این کودکان نه تنها در ذهن خود تصورات دقیقی از چگونگی انجام کارها دارند، بلکه این تصورات را بهطور فعال با دیگران به اشتراک میگذارند و حتی سعی میکنند آنها را به مرحله اجرا درآورند این ویژگی میتواند باعث شود که این کودکان در موقعیتهای اجتماعی، بهویژه در تعامل با همسالان یا بزرگترها، بهطور ناخودآگاه رفتارهای ریاستطلبانه از خود نشان دهند.
برای مثال، کودکان سرسخت ممکن است بهراحتی به همسالان خود بگویند چگونه باید رفتار کنند یا چه کاری باید انجام دهند، آنها بدون هیچگونه تردیدی نظرات خود را بیان میکنند و تمایل دارند که دیگران مطابق با آنچه که خود میخواهند عمل کنند، این رفتار ممکن است در گروههای بازی یا حتی در فعالیتهای جمعی، مانند انجام تکالیف یا پروژههای گروهی، مشهود باشد. این کودکان در چنین شرایطی اغلب در تلاشند تا کنترل اوضاع را در دست بگیرند و دیگران را به پیروی از خواستهها و ایدههای خود ترغیب کنند.
جالبتر اینکه کودکان سرسخت معمولاً از بیان نظرات خود به بزرگترها نیز خجالت نمیکشند آنها در مواقعی که احساس کنند چیزی را درست میدانند یا میخواهند که شرایط خاصی بهطور متفاوتی پیش برود، بهراحتی به بزرگترها پیشنهاد میدهند که چهکار باید انجام دهند این نوع رفتارها میتواند موجب تعجب یا حتی نارضایتی بزرگترها شود، چرا که معمولاً انتظار نمیرود که کودکان در چنین سنینی چنین رفتاری از خود نشان دهند.
در حالی که این ویژگی میتواند در برخی مواقع به عنوان نشانهای از اعتماد به نفس و رهبری طبیعی کودک در نظر گرفته شود، اگر بهدرستی هدایت نشود، ممکن است موجب بروز چالشهایی در روابط اجتماعی کودک شود در حقیقت، مدیریت این رفتارها در کودکان سرسخت نیازمند فراهم کردن فرصتهای مناسب برای بیان نظرات به شیوهای محترمانه و سازنده است. آموزش نحوه تعامل با دیگران و پذیرفتن نظرات مختلف میتواند به کودک کمک کند تا ویژگی ریاستطلبی خود را در مسیرهای مثبت و اجتماعی به کار گیرد.
سرکشی در کودکان سرسخت
کودکان سرسخت معمولاً در مقابل درخواستهای والدین یا بزرگترها به شدت مقاومت میکنند و معمولاً در برابر خواستهها و دستوراتی که با میل و نظرشان سازگار نیست، سرسختی نشان میدهند در این مواقع، تلاش برای قانع کردن کودک به انجام کاری که نمیخواهد، نه تنها انرژی شما را هدر میدهد، بلکه معمولاً نتیجه مثبتی نیز نخواهد داشت. این کودکان بهطور طبیعی در برابر فشارهای بیرونی مقاومت میکنند و معمولاً بهسادگی تسلیم نمیشوند.
استفاده از روشهای معمولی مانند غر زدن، التماس کردن یا صحبتهای منطقی و دلایل قانعکننده اغلب بیاثر خواهد بود و کودک سرسخت در چنین شرایطی تمایل ندارد به خواستههای شما توجه کند یا تغییر رفتار دهد، چرا که این کودکان به استقلال خود اهمیت زیادی میدهند و دوست دارند خودشان تصمیم بگیرند که چهکار کنند.
در واقع، هرگونه فشار یا تلاش برای تغییر نظر کودک ممکن است تنها به افزایش مقاومت او منجر شود و باعث شود که او بیشتر به خواسته خود پایبند بماند این رفتار در کودکان سرسخت بهویژه در مواقعی که احساس کنند مجبور به اطاعت از دستورات دیگران هستند، بیشتر آشکار میشود در این شرایط، کودک ممکن است از درگیری بیشتر و ادامه مقاومت لذت ببرد یا احساس کند که با پیروی نکردن از خواسته شما قدرت خود را به نمایش میگذارد.
برای مدیریت این نوع سرکشی، والدین باید از روشهای مؤثری مانند آرامش در برخورد، ایجاد فضای مثبت و پیشنهاد گزینههای مختلف به کودک استفاده کنند بهجای تمرکز بر تلاش برای قانع کردن کودک، بهتر است سعی کنید محیطی فراهم کنید که کودک احساس کند انتخابهای مختلفی در دست دارد و از میان آنها میتواند انتخاب مناسبی داشته باشد به این ترتیب، او احساس کنترل بیشتری بر شرایط خواهد داشت و احتمالاً بیشتر به درخواستهای شما توجه خواهد کرد.
بیحوصلگی در کودکان سرسخت
کودکان سرسخت یا با اراده معمولاً توانایی کمی در تحمل انتظار دارند و در مواقعی که باید برای چیزی منتظر بمانند، دچار بیحوصلگی میشوند، این کودکان بهطور طبیعی علاقهای به صرف وقت در صفها یا انتظار در مکانهایی مانند مطب پزشک ندارند آنها معمولاً نمیخواهند زمانی را برای منتظر ماندن صرف کنند و این ممکن است منجر به نارضایتی، بیقراری و حتی رفتارهای لجبازانه شود. این ویژگی در کودکانی که تمایل به کنترل شرایط دارند، بیشتر دیده میشود، چرا که در چنین مواقعی احساس میکنند که قادر به تغییر یا کنترل زمان و محیط خود نیستند.
والدین باید به کودک بیاموزند که انتظار بخشی از زندگی است و همهچیز نمیتواند به سرعت و طبق میل او پیش برود، آموزش تحمل انتظار میتواند به کودک کمک کند تا در شرایط مشابه در آینده با آرامش بیشتری برخورد کند. بهجای آنکه کودک را بهطور ناگهانی با موقعیتهایی که نیاز به صبر و شکیبایی دارند مواجه کنید، بهتر است او را برای چنین شرایطی آماده کنید.
برای مثال، اگر ممکن است در مطب پزشک برای مدت زمان طولانی منتظر بمانید، بهتر است از قبل به کودک توضیح دهید و او را برای این موقعیت آماده کنید برای مثال میتوانید بگویید: "برای فردا که ممکن است در مطب پزشک منتظر بمانیم، فکر میکنی چه کاری میتوانی انجام بدهی تا کمتر احساس کسلشدن کنی؟" این روش کمک میکند که کودک از قبل برای این موقعیت ذهنیت داشته باشد و خود را برای آن آماده کند. همچنین، با پیشنهاد دادن فعالیتهایی برای سرگرمی، مانند بازیهای کوچک یا کتاب خواندن، به کودک این امکان را میدهید که کنترل بیشتری بر زمان خود داشته باشد و انتظار برای او کمتر ناراحتکننده شود.
این نوع آمادهسازی پیش از وقوع موقعیتهای نیازمند انتظار، به کودک کمک میکند که مهارتهای صبر و تحمل را بهطور تدریجی یاد بگیرد و در موقعیتهای مشابه در آینده با استرس کمتری مواجه شود.
کودکان سرسخت به قوانین خودشان پایبند هستند
کودکان سرسخت معمولاً دوست ندارند تحت تاثیر قوانین و یا دستورات والدین قرار بگیرند، این کودکان ترجیح میدهند که خودشان تصمیم بگیرند و طبق قواعد و اصولی که خودشان برای خود وضع کردهاند عمل کنند بهعنوان مثال، ممکن است کودک سرسخت تمایلی به شنیدن نظر شما درباره زمان خواب یا انجام وظایف دیگر نداشته باشد و به جای آن، ترجیح دهد که بهطور مستقل برنامههای روزانه خود را تنظیم کند و این تمایل به استقلال بهویژه زمانی که قوانینی از سوی والدین برای او تعیین میشود، بیشتر نمایان میشود.
آنها معمولاً دوست دارند که کنترل شرایط را در دست داشته باشند و قوانین خود را اعمال کنند، حتی اگر این قوانین با خواستهها یا انتظارات والدین در تضاد باشد به همین دلیل، در مواقعی که شما برای مثال ساعت خواب مشخصی برای کودک تعیین میکنید، ممکن است با مخالفتهای شدیدی مواجه شوید، زیرا کودک سرسخت به قوانین خود پایبند است و ترجیح میدهد که خودش زمان خواب را انتخاب کند. این ویژگی ممکن است بهویژه در زمانهایی که احساس میکند در موقعیتی قرار دارد که نمیتواند تصمیمات خود را اجرا کند، به ایجاد لجبازی و سرکشی منجر شود.
حقطلبی اشتباه
کودکان سرسخت اغلب تفاوت میان "نیاز" و "خواسته" را بهطور واضح درک نمیکنند، این کودکان ممکن است هنگامی که خواستهای دارند، آن را بهعنوان یک نیاز ضروری و غیرقابلچشمپوشی تلقی کنند برای مثال، اگر فرزندتان بخواهد زیر باران بازی کند یا صبحانه هاتداگ بخورد، ممکن است به شدت بر سر این موضوع پافشاری کند و باور داشته باشد که باید حتماً این خواسته برآورده شود، حتی اگر شرایط اجازه ندهد.
این رفتار معمولاً به دلیل این است که کودک سرسخت به مفهوم عدالت و انصاف اهمیت زیادی میدهد حتی زمانی که همهچیز مطابق میل او پیش میرود و او به خواستههای خود دست پیدا میکند، همچنان ممکن است احساس کند که "سهم خود را دریافت نکرده است" این نگرش میتواند باعث ایجاد فشار در خانواده شود، زیرا کودک ممکن است در شرایطی که همهچیز بهطور منطقی به نفع اوست، احساس نارضایتی کند و به دنبال فرصتهایی باشد تا بیشتر از آنچه که به نظر میرسد بهدست آورد.
والدین باید در این مواقع از روشهای آموزش و مدیریت مهارتهای اجتماعی استفاده کنند تا به کودک یاد دهند که تفاوت میان نیازها و خواستهها چیست و چرا برخی از خواستهها ممکن است به دلیل شرایط خاص قابلبرآورده شدن نباشند. توضیح دادن این مفاهیم به کودک میتواند به او کمک کند تا به مرور زمان با واقعیتها و محدودیتهای زندگی بهتر کنار بیاید و درک بهتری از عدالت پیدا کند.
بیاعتنایی در کودکان سرسخت
کودکان سرسخت معمولاً بهخوبی بلدند که چگونه به خواستهها و نظرات والدین خود بیاعتنایی کنند این کودکان به راحتی میتوانند هر چیزی را که با نیازها یا خواستههایشان همخوانی ندارد، نادیده بگیرند، این ویژگی در آنها بهویژه زمانی نمایان میشود که احساس کنند موضوعی برایشان بیاهمیت یا ناعادلانه است در چنین مواقعی، آنها ممکن است از پذیرش نظرات والدین خود امتناع کنند و حتی بهطور آگاهانه از شنیدن یا رعایت درخواستهای شما خودداری نمایند.
بیاعتنایی در کودکان سرسخت معمولاً بهعنوان ابزاری برای حفظ استقلال و کنترل بر شرایط خود عمل میکند این کودکان معمولاً درک عمیقی از زمانی که میتوانند قوانین را نادیده بگیرند یا مخالفت کنند، دارند و اغلب در موقعیتهایی که تصمیم میگیرند خواستههایشان برآورده نشود، این رفتارها را بهکار میبرند به همین دلیل، در برخورد با این کودکان باید از روشهای مؤثر و مثبت استفاده کرد تا بتوانید آنها را به همکاری با خود ترغیب کنید.
تاخیر در انجام بعضی کارها
یکی از ویژگیهای بارز کودکان سرسخت، تاخیر در انجام کارهایی است که برای آنها جذابیت ندارد این کودکان معمولاً در انجام وظایفی که برایشان خستهکننده یا بیعلاقه است، دچار سستی و تعلل میشوند این امر بهویژه زمانی مشاهده میشود که باید کارهایی مانند تکالیف مدرسه، غذا خوردن یا انجام کارهای خانه را انجام دهند در حالی که در مقابل کارهایی که مورد علاقهشان است، آنها به سرعت عمل میکنند و هیچ تاخیری در انجام آنها مشاهده نمیشود.
برای مدیریت این رفتار در کودکان سرسخت، یکی از روشهای مؤثر این است که پیش از شروع یک فعالیت که کودک نسبت به آن بیعلاقه است، او را بهطور مناسب و با زمان کافی از آن مطلع کنید برای مثال، اگر قرار است به جایی بروید که کودک به آن علاقه ندارد، بهتر است چندین دقیقه قبل از زمان مشخص، او را از برنامهتان آگاه کنید تا زمانی برای آمادگی داشته باشد قطعا این اقدام میتواند به کودک کمک کند تا خود را برای انجام کار آماده کند و از تعارضات و مقاومتهای احتمالی جلوگیری شود.
همچنین، لازم است که در چنین شرایطی از قبل با کودک صحبت کنید و رفتارهایی را که از او انتظار دارید، به وضوح برایش شرح دهید و در کنار این توضیحات، باید عواقب شکستن قوانین را نیز برای او روشن کنید تا بداند که اگر به خواستههای شما عمل نکند، چه پیامدهایی در انتظارش خواهد بود مطمئنا این نوع برخورد با کودک به او کمک میکند تا مسئولیتپذیرتر و آگاهتر از نیازها و انتظارات شما رفتار کند.
شیوه های برخورد با بچههای سرسخت
تلاش کنید به صحبتهای بچهها گوش دهید
برقراری ارتباط مؤثر با کودکان سرسخت نیازمند رویکردی دوطرفه است و برای اینکه فرزند شما به حرفهای شما گوش کند، باید ابتدا به او اجازه دهید که نظرات و احساسات خود را بیان کند این عمل نه تنها نشاندهنده احترام به نظر کودک است، بلکه به او کمک میکند تا احساس کند که در تصمیمگیریها و صحبتهای خانوادگی شریک است.
بچههای سرسخت معمولاً عقاید و دیدگاههای خاص خود را دارند و اغلب میل به بحث و گفتگو دارند این ویژگی نشان میدهد که آنها توانایی تفکر مستقل و انتقاد از نظرات دیگران را دارند به همین دلیل، وقتی شما به صحبتهای کودک خود گوش میدهید، او متوجه میشود که نظراتش برای شما مهم است و این باعث میشود که او تمایل بیشتری به شنیدن نظرات شما پیدا کند.
کودکان سرسخت معمولاً در موقعیتهایی که احساس میکنند شنیده نمیشوند، با استفاده از روشهای نامناسب و حتی گاهی اوقات با عصبانیت، تلاش میکنند نظر خود را به طور کامل بیان کنند در این شرایط هم بهتر است به کودک اجازه دهید نظرش را بیان کند و سپس با استفاده از منطق و با کمال آرامش، به گفتگو ادامه دهید.
بهجای نادیده گرفتن یا قطع کردن صحبتهای کودک، میتوانید با طرح سوالاتی منطقی و درک دقیقتر از دیدگاه او، به این بحثهای سازنده ادامه دهید به این ترتیب، کودک احساس میکند که درک شده و میتواند از طریق گفتوگو با شما به راهحلهای معقول برسد. این رویکرد میتواند به تدریج باعث کاهش لجبازیها و سرکشیهای کودک شود و شما را قادر خواهد ساخت که از طریق گفتوگو و تعامل مثبت به توافقاتی دست یابید.
اجازه دهید نظر خود را بیان کند
یکی از ویژگیهای کودک سرسخت این است که در بسیاری از موارد به شدت پایبند به نظرات و باورهای خود است و وقتی کودک احساس کند که فرصتی برای بیان نظرش ندارد، ممکن است به روشهای نامناسب مانند فریاد زدن یا لجبازی، تلاش کند تا ایدههایش را به گوش شما برساند بنابراین، مهم است که اجازه دهید کودک نظرات خود را آزادانه بیان کند.
حتی اگر شما با نظر او موافق نیستید، نشان دهید که درک میکنید که چرا او چنین احساسی دارد و پس از آن میتوانید نظرات خود را مطرح کنید، این کار به کودک این پیام را میدهد که او بهطور کامل در فرآیند ارتباط قرار دارد و این امر میتواند به کاهش تنش و تقویت رابطه والد-کودک کمک کند. اگر کودک احساس کند که میتواند به راحتی با شما صحبت کند و نظرش شنیده میشود، احتمالاً بیشتر به شما گوش خواهد داد و به تدریج میتواند درک بهتری از نظرات و دستورات شما پیدا کند.
به احساسات او احترام بگذارید
یکی از مسائلی که در تربیت کودکان سرسخت بسیار اهمیت دارد، احترام به احساسات آنهاست، بسیاری از والدین به اشتباه تلاش میکنند کودک را از تجربه کردن احساسات منفی مانند ناراحتی، خشم یا ناامیدی محافظت کنند. و این کار بهویژه زمانی که کودک دچار آسیب عاطفی میشود یا گریه میکند، ممکن است واکنشهایی مانند گفتن «گریه نکن» یا «محکم باش» را به دنبال داشته باشد در حالی که این واکنشها بهطور ناخودآگاه میتواند پیامهای ضدونقیضی برای کودک ارسال کند و به او القا کند که نشان دادن احساسات، بهویژه احساسات منفی، چیزی ناپسند است.
اما واقعیت این است که نشان دادن احساسات و پردازش آنها برای رشد عاطفی کودک ضروری است. بهجای سرکوب احساسات، باید به کودک اجازه دهیم که احساسات خود را بیان کند و فضای مناسبی برای او فراهم کنیم تا این احساسات را تجربه کند مثلاً، اگر کودک از چیزی ناراحت است یا از دست شما عصبانی است، به جای اینکه به او بگویید «آرام باش» یا «اینکه ناراحت باشی اشکالی ندارد»، بهتر است با او همدلی کرده و بگویید: «میدانم که ناراحت هستی، خوب است که احساسات خود را بیان کنی». این رویکرد باعث میشود کودک احساس کند که مورد پذیرش و حمایت قرار گرفته است و درک میکند که نشان دادن احساسات، چه مثبت و چه منفی، بخشی طبیعی از رشد اوست.
به آنها گزینههایی برای انتخاب بدهید
یکی دیگر از روشهای مؤثر در برخورد با کودکان سرسخت این است که به آنها گزینههای مختلف برای انتخاب بدهید چرا که کودکان سرسخت تمایل دارند خودشان تصمیم بگیرند و نمیخواهند همیشه دستورات مستقیم از سوی بزرگترها دریافت کنند به همین دلیل، بهجای اینکه تصمیمات را برای آنها از پیش تعیین کنید، میتوانید فضا و اختیاری به آنها بدهید تا در برخی موارد خودشان انتخاب کنند.
برای مثال، اگر قرار است کودک شما ساعت 9 شب به رختخواب برود، به جای اینکه بهطور مستقیم بگویید «باید به رختخواب بروی»، از روش گزینهدادن استفاده کنید: «آیا دوست داری اول کتاب بخوانی یا موسیقی گوش کنی قبل از خواب؟» این کار به کودک این احساس را میدهد که او در انتخابهایش صاحب اراده است، در حالی که همچنان به قوانین و روتینهای خانواده احترام گذاشته میشود.
روش دیگر این است که اگر در موقعیتهای خرید هستید، به کودک گزینههای متعددی برای انتخاب بدهید مثلاً به جای اینکه فقط یک اسباب بازی را به او پیشنهاد دهید، بگویید: «میتوانی یکی از این دو اسباب بازی را انتخاب کنی.» این راهکار کمک میکند تا کودک احساس کند در تصمیمگیریها مشارکت دارد و این احساس استقلال به کاهش لجبازیها و افزایش همکاری او کمک خواهد کرد.
با او مذاکره کنید
یکی از روشهای مؤثر در برخورد با کودک سرسخت، مذاکره است. بسیاری از اوقات، بچهها از روی لجبازی یا اصرار بر نظر خود، حاضر نیستند خواستههای ما را بپذیرند در این شرایط، بهجای برخورد مستقیم و تنشزا، میتوانیم با مذاکره به توافق برسیم بهویژه زمانی که در موقعیتهایی مانند مرتب کردن اسباببازیها با مقاومت کودک مواجه میشوید، میتوانید برای ایجاد انگیزه در او مذاکره کنید.
برای مثال، اگر کودک شما از همکاری در مرتب کردن اسباببازیها امتناع میکند، بهجای برخورد قهری، میتوانید بگویید: «اگر اسباببازیها را مرتب کنی، من اسباببازی جدیدی برایت میخرم.» این روش به کودک فرصت میدهد تا در تصمیمگیریها نقش داشته باشد و همزمان بر انجام وظایف خود ترغیب شود از همین رو مذاکره میتواند به عنوان ابزاری مؤثر در کاهش لجبازی و بهبود همکاری کودک عمل کند.
در هنگام برخورد با کودک لجباز، آرامش خود را حفظ کنید
گاهی اوقات هنگامی که با کودک سرسخت درگیر میشویم، ممکن است تحت تاثیر عصبانیت قرار بگیریم و باید در نظر داشت که فریاد زدن یا واکنشهای پرتنش تنها به وخامت اوضاع میافزاید و ممکن است باعث شود که کودک شما رفتار خود را بیشتر تکرار کند در چنین مواقعی، بهتر است که آرامش خود را حفظ کرده و واکنشهای خود را مدیریت کنید.
اگر کودک شما در حال پرخاشگری است یا واکنشهای لجبازانه از خود نشان میدهد، بهترین کار این است که بدون واکنشهای تند، از زبان آرام و با دقت استفاده کنید بهعنوان یک فرد بزرگسال، شما مسئول هدایت گفتگو و فرآیند تربیت هستید. تمرکز بر آرامش خود و استفاده از تکنیکهایی مانند گوش دادن به موسیقی آرامشبخش، میتواند به شما در کنترل احساسات کمک کند حتی گاهی پخش موسیقی مورد علاقه کودک نیز میتواند او را آرام کند و جو آرامی ایجاد کند.
از زبان مشارکت با او استفاده کنید
کودکان سرسخت اغلب از این که احساس کنند در کارها و تصمیمات مهم مشارکت دارند، لذت میبرند بنابراین بهجای دستور دادن مستقیم به آنها، میتوانید از زبان مشارکت استفاده کنید تا احساس مسئولیت بیشتری در کودک خود ایجاد کنید قطعا این کار باعث میشود کودک احساس کند که نظرات و پیشنهادات او مهم است و به تصمیمات خانواده ارزش داده میشود.
بهعنوان مثال، به جای اینکه از کودک خود بخواهید اتاقش را مرتب کند، از او بخواهید که به شما در نظم دادن به خانه کمک کند و نظراتش را در مورد نحوه انجام کارها بیان کند این روش باعث میشود که کودک شما نه تنها به وظایف خود پایبند باشد، بلکه از انجام آنها لذت برده و حس مسئولیتپذیری پیدا کند.
چیزی که در ذهن او است را درک کنید
همواره باید به این نکته توجه داشته باشید که رفتارهای سرسختانه و لجبازانه کودک ممکن است تنها بهدلیل مخالفت یا نافرمانی نباشد گاهی اوقات کودک نمیتواند بهطور واضح احساسات یا مشکلات خود را بیان کند و ممکن است مشکلاتی مانند ناراحتی از انجام یک کار خاص یا عدم توانایی در انجام آن وجود داشته باشد که باعث رفتار لجبازانه او میشود.
برای مثال، اگر کودک شما از انجام یک فعالیت خاص مانند نوشتن متن یا تکالیف مدرسه خودداری میکند، ممکن است به این دلیل باشد که به دلیل مشکلاتی مانند دستخط ناخوشایند یا احساس ناامنی در تواناییهای خود، نمیخواهد آن کار را انجام دهد در چنین مواقعی، بهجای قضاوت و سرزنش، سعی کنید خود را جای او بگذارید و دلایل رفتار او را درک کنید. این امر میتواند به شما کمک کند تا از راههای مؤثرتری برای هدایت او استفاده کنید و به مشکلات عاطفی یا شناختی کودک پی ببرید.
محیطی راحت برای فرزندتان ایجاد کنید
یکی از بهترین راهها برای کمک به کودک سرسخت، فراهم آوردن محیطی آرام و دلپذیر در منزل است، چنین فضایی به کودک این امکان را میدهد که در آن احساس راحتی کند و بهطور مؤثری به فعالیتهای مختلف بپردازد. از شوخطبعی و احساسات مثبت خود استفاده کنید تا فضای منزل پر از شادی و انرژی مثبت باشد این نوع محیط باعث میشود که کودک شما در مواقع بحرانی نیز احساس امنیت و آرامش کند و تمایل بیشتری به تعاملات مثبت و یادگیری خواهد داشت در حقیقت، ایجاد فضایی آرام میتواند به تقویت تواناییهای شناختی و عاطفی کودک کمک کرده و رفتارهای سرسختانه او را کاهش دهد.
رفتارهای مثبت او را تقویت کنید
گاهی اوقات، کودک سرسخت ممکن است بهخاطر عدم توجه والدین یا احساس اولویت نداشتن در محیط خانواده به رفتارهای منفی و لجبازانه پناه ببرد در این مواقع، مهم است که به رفتارهای مثبت کودک دقت کرده و آنها را تشویق کنید، این امر نه تنها موجب تقویت رفتارهای خوب میشود بلکه کودک را به تلاش برای جلب توجه مثبت ترغیب میکند.
برای مثال، وقتی کودک شما رفتارهای مناسب یا تلاشهای مثبت از خود نشان میدهد، آنها را تحسین کنید و از بیان جملات تشویقی مانند «آفرین، خوب این کار رو انجام دادی» استفاده کنید. با این روش، کودک شما حس خواهد کرد که شما به رفتارهای خوب او توجه دارید و این بهطور طبیعی انگیزهای برای تکرار این رفتارها خواهد بود.
آنها را تشویق کنید، حتی اگر کار را اشتباه انجام دهند
کودکان سرسخت ممکن است در انجام برخی فعالیتها با چالشهای زیادی روبهرو شوند بهخصوص زمانی که کارهایی مثل لباس پوشیدن، غذا خوردن یا حتی انجام کارهای ساده دیگری را خودشان انجام میدهند در این مواقع، بسیار مهم است که به آنها زمان بدهید تا اشتباه کنند و دوباره تلاش کنند. فرزند شما باید این تجربه را داشته باشد که گاهی اشتباه کردن بخشی از فرآیند یادگیری است و نباید از آن بترسد.
این امر بهویژه در کودکان سرسخت اهمیت دارد چرا که آنها اغلب تمایل دارند تا خودشان به روشهای خاصی عمل کنند و اگر شما آنها را برای تلاشهایشان حتی اگر اشتباه باشد، تشویق کنید، به آنها کمک میکنید تا احساس خودمختاری و مسئولیتپذیری پیدا کنند به این ترتیب، کودک شما نه تنها از تجربههای خود یاد خواهد گرفت بلکه اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده و برای حل مشکلات آینده آمادهتر خواهد بود.