آشنایی با روشهای مؤثر و مناسب برای اصلاح رفتار کودکان
در فرآیند تربیت کودک، گاهی لازم است والدین برای جلوگیری از تکرار رفتارهای نادرست، از روشهایی جهت اصلاح رفتار استفاده کنند. یکی از جایگزینهای مناسب برای تنبیه، تهدید سازنده و آگاهانه است؛ روشی که در آن والد با هشدار دادن درباره پیامدهای احتمالی یک رفتار، کودک را به تفکر درباره اعمال خود وادار میکند. البته باید توجه داشت که این تهدیدها حتماً باید واقعگرایانه و قابل اجرا باشند. تهدیدهای توخالی یا اغراقشده نه تنها اثربخش نیستند، بلکه به مرور زمان باعث بیاعتمادی کودک نسبت به والدین میشوند.
از سوی دیگر، خانواده نقش بنیادی در شکلگیری شخصیت و الگوهای رفتاری کودک ایفا میکند. پژوهشها نشان میدهد کودکانی که از سنین پایین در محیطی با الگوهای تربیتی نادرست رشد میکنند، در دوران نوجوانی با مشکلات رفتاری و روانی بیشتری مواجه خواهند شد به همین دلیل، یکی از اصول کلیدی در تربیت، واکنش مناسب به رفتارهای اشتباه کودک است. اما این واکنش، باید بر پایه درک، احترام متقابل و دانش روانشناختی باشد. تنبیه، اگر با اصول صحیح انجام شود، میتواند نقشی مؤثر در اصلاح رفتار داشته باشد، اما اگر ناآگاهانه و خشن صورت گیرد، آثار منفی عمیقی بر روان کودک خواهد گذاشت.
تنبیه چیست و چگونه باید آن را تعریف کرد؟
تنبیه در روانشناسی تربیتی به عنوان یک واکنش هدفمند نسبت به رفتار نامطلوب کودک شناخته میشود که با ایجاد نوعی ناراحتی موقتی، کودک را نسبت به پیامدهای رفتارش آگاه میسازد. این واکنش میتواند به صورت تحریکات روانی یا محدودیتهای رفتاری اعمال شود و هدف اصلی آن، ایجاد بازدارندگی نسبت به تکرار رفتار نامناسب است، نه تحقیر یا آسیب زدن به کودک.
روشهای تنبیه میتوانند اشکال متفاوتی داشته باشند؛ از جمله نگاه هشدار دهنده یا قاطع والدین، بیتوجهی موقت به رفتار کودک برای کاهش وابستگی به تایید فوری، توبیخ کلامی ملایم و محترمانه، یا محروم کردن موقت از برخی لذتها مانند بازی، رفتن به مهمانی، یا تماشای تلویزیون. متاسفانه در برخی روشهای سنتی، هنوز هم از تنبیه بدنی استفاده میشود، در حالی که تحقیقات علمی تاکید دارند که تنبیههای جسمی نه تنها بیاثر هستند، بلکه آسیبهای عمیق روانی و احساسی بر کودک وارد میکنند و به مرور، رابطه والد–کودک را مخدوش میکنند.
بنابراین، درک درست از مفهوم تنبیه و استفاده از شیوههای علمی و غیرآسیبزننده برای اصلاح رفتار کودک، نقش مهمی در تربیت مؤثر و سالم او دارد.
روشهای مناسب برای تنبیه کردن کودکان عبارتند از:
1. بیتوجهی هدفمند؛ روشی موثر برای اصلاح رفتار کودک
یکی از روشهای مؤثر و بدون آسیب برای اصلاح رفتار کودک، بیتوجهی هدفمند و کنترلشده است در این روش، والدین یا مربیان در واکنش به رفتار نادرست کودک، موقتاً از توجه و تعامل مستقیم با او خودداری میکنند. این قطع ارتباط، پیام روشنی به کودک میدهد که رفتار او قابل پذیرش نیست و منجر به دور شدن موقت از حمایت و ارتباط معمول شده است. تجربه این طرد موقت، میتواند باعث بیداری وجدان کودک و درک پیامد رفتار اشتباهش شود.
تحقیقات روانشناسی نشان دادهاند که بیتوجهی، زمانی مؤثر واقع میشود که با آگاهی، کنترل هیجانی و توضیح واضح علت آن همراه باشد. کودک باید متوجه شود که این بیتوجهی به دلیل رفتار خاصی بوده، نه به خاطر خودش به عنوان یک فرد. زمانی که کودک به اشتباهش پی برد و برای اصلاح آن پیشقدم شد یا عذرخواهی کرد، والدین باید واکنشی مثبت نشان دهند. پذیرفتن عذرخواهی، ابراز محبت مجدد و در صورت لزوم دادن پاداش کوچک برای درک صحیح کودک، میتواند اثربخشی این روش را چند برابر کند.
با این حال، والدین باید دقت کنند که این روش در موارد جزئی یا روزمره استفاده نشود. اگر کودک دائماً در معرض بیتوجهی قرار گیرد، ممکن است نسبت به آن بیحس شود یا احساس طردشدگی پایدار در او شکل گیرد همچنین بیتوجهی نباید بیش از حد طولانی شود، زیرا در این صورت، ممکن است به جای اصلاح رفتار، باعث آسیب عاطفی یا حس ناامنی در کودک شود. ایجاد زمینهای برای آشتی و بازسازی ارتباط، بخش مهمی از این روش است که نباید فراموش شود.
2. محرومسازی موقتی؛ تکنیکی مؤثر برای آموزش پیامد رفتارها
محرومسازی موقتی یکی از روشهای تربیتی مؤثر و بدون آسیب است که میتواند جایگزین سالمی برای تنبیههای بدنی باشد در این شیوه، کودک برای مدت محدودی از فعالیتی که برایش خوشایند یا ارزشمند است، محروم میشود. نکته کلیدی در اثربخشی این روش، احساس واقعی کودک نسبت به ارزش فعالیتی است که از آن محروم میشود. اگر کودک حس کند که واقعاً چیزی را از دست داده، احتمال تاثیرگذاری این روش بیشتر خواهد بود.
نکات مهم در اجرای صحیح این روش عبارتند از:
الف) توضیح شفاف علت محرومیت
پیش از اعمال محرومیت، لازم است کودک بداند که دقیقاً به چه علت با این پیامد روبرو شده است به عنوان مثال، به او گفته شود: «به دلیل اینکه اسباببازی دوستت را پرت کردی، امروز اجازه بازی با تبلت را نداری.». این توضیح باید با لحنی آرام اما قاطعانه همراه باشد. همچنین توصیه میشود که در ابتدا هر بار فقط یک رفتار نادرست را هدف قرار دهید تا کودک بتواند بهدرستی رابطه علت و معلول را درک کند. استفاده مداوم و افراطی از این روش، موجب کاهش اثربخشی آن میشود و کودک به مرور نسبت به آن بیتفاوت میشود.
ب) انتخاب درست مکان محرومیت
محل اجرای تنبیه نباید باعث ترس یا آسیب روانی کودک شود همچنین، باید دقت شود که محل محرومیت واقعاً او را از یک فعالیت مورد علاقه دور کند به عنوان مثال، اگر کودکی علاقهمند به بیرون رفتن است، بستن در حیاط به عنوان تنبیه کارایی نخواهد داشت و ممکن است حتی برایش جذاب باشد. مکانهایی مانند اتاقی آرام و امن که در آن خبری از اسباببازی، تلویزیون یا دیگر محرکها نیست، میتواند گزینه مناسبی برای محرومسازی موقت باشد.
ج) تعیین مدت زمان متناسب با سن کودک
مدت زمان محرومیت باید با سن و ظرفیت روانی کودک متناسب باشد. یک قانون ساده و علمی در این زمینه آن است که به ازای هر سال از سن کودک، یک دقیقه محرومیت در نظر گرفته شود مثلاً برای کودک دو ساله، دو دقیقه کافی است و برای کودک پنج ساله، پنج دقیقه. محرومیتهای طولانیمدت نه تنها تأثیر تربیتی ندارند، بلکه ممکن است باعث احساس طرد و بیارزشی در کودک شوند.
د) برخورد با مقاومت کودک
گاهی کودک در برابر محرومیت مقاومت میکند یا سعی دارد از محل محرومیت فرار کند در این مواقع، والدین باید با آرامش و ثبات رفتاری برخورد کرده و به کودک اطلاع دهند که در صورت ادامه مقاومت، یک دقیقه به مدت زمان محرومیت اضافه خواهد شد. البته این زمان افزوده نیز باید محدود باشد و مجموع دقایق اضافه شده از سه دقیقه بیشتر نشود تا اثربخشی حفظ شود و به تهدیدی فرسایشی تبدیل نشود.
3. ابراز کنترلشده عصبانیت؛ مرزی روشن میان قاطعیت و خشونت
در برخی موارد که کودک رفتار نامناسب خود را تکرار میکند و در برابر سایر روشهای تربیتی مانند بیاعتنایی یا محرومسازی موقت واکنش مثبتی نشان نمیدهد، ابراز کنترلشده و هدفمند عصبانیت میتواند نقش تربیتی مؤثری ایفا کند. این نوع واکنش، اگر با آگاهی، آرامش درونی و قاطعیت اجرا شود، پیامدهایی مثبت به همراه خواهد داشت.
نکته مهم در این روش آن است که عصبانیت والدین نباید به خشم بیمهار یا فریاد زدن و تنبیه فیزیکی منجر شود در واقع، هدف اصلی تنها هشدار دادن جدی به کودک است که رفتارش در حال عبور از مرزهای قابل پذیرش است.
به عنوان مثال، وقتی کودک بارها یک رفتار ناپسند را تکرار میکند و به هشدارهای قبلی توجهی ندارد، میتوان با لحن قاطع و کمی تند (نه پرخاشگرانه) به او گفت: «من واقعاً دارم عصبانی میشوم چون بارها بهت گفتم این کار درست نیست!»
این نوع بیان باعث میشود که کودک احساس کند رفتار او واقعاً پیامد روانی برای والدین دارد، و در عین حال، بدون اینکه تحقیر یا ترسانده شود، متوجه مرزها شود.
نکات مهم هنگام استفاده از این روش:
- عصبانیت باید نمایشی و کنترلشده باشد، نه انفجاری یا پرخاشگرانه.
- پیام شما باید حاوی مرزهای مشخص و دلیل ناراحتیتان باشد.
- پس از فروکش کردن تنش، حتماً با کودک گفتوگو کنید تا بداند چرا این واکنش را دیده و چگونه میتواند رفتارش را اصلاح کند.
- تکرار زیاد این روش، مانند هر ابزار تربیتی دیگر، میتواند از تأثیر آن بکاهد و باید در مواقع ضروری به کار رود.
- از دیدگاه روانشناسی کودک، ابراز متعادل هیجانات، فرصتی برای آموزش همدلی و درک احساسات دیگران است. اگر کودک ببیند که پدر و مادرش احساسات خود را به صورت محترمانه و مسئولانه بروز میدهند، او نیز به مرور یاد میگیرد چگونه هیجاناتش را مدیریت کند.
4. بهرهگیری از پیامدهای طبیعی و منطقی برای اصلاح رفتار کودک
یکی از موثرترین و علمیترین راهکارها در مدیریت رفتارهای نامناسب کودکان، رویارو ساختن آنها با پیامدهای طبیعی یا منطقی اعمالشان است. این روش نه تنها به کودک کمک میکند مسئولیت رفتارهای خود را بپذیرد، بلکه زمینهای برای یادگیری اصولی و پایدار فراهم میسازد.
به عنوان نمونه، اگر کودک برای صرف شام دیر حاضر شود، طبیعی است که غذای او سرد شده باشد؛ این پیامد واقعی رفتارش است و بهمرور زمان به او یاد میدهد که مسئولیت وقتشناسی بر عهده خودش است. یا اگر کودک در هوای سرد بدون لباس گرم بیرون برود، احساس سرما نتیجهای قابلدرک و ملموس خواهد بود که رفتار او را بدون نیاز به پرخاش یا تهدید اصلاح میکند.
5.تفاوت میان پیامدهای طبیعی و منطقی
پیامدهای طبیعی بدون دخالت والدین رخ میدهند؛ مانند سرد شدن غذا، گم شدن وسایل یا خراب شدن اسباببازی در اثر بیاحتیاطی.
پیامدهای منطقی توسط والدین طراحی میشوند تا با رفتار کودک تناسب مستقیم داشته باشند؛ مثلاً اگر کودک از انجام تکالیف مدرسه امتناع کند، اجازه استفاده از تبلت یا تماشای تلویزیون تا پایان تکالیف را نخواهد داشت.
نکته کلیدی در استفاده از پیامدها، تناسب آنها با رفتار کودک و سنجش میزان خطر آنهاست. برخی از پیامدهای طبیعی ممکن است برای کودک بسیار خطرناک باشند و نباید به عنوان ابزار تربیتی استفاده شوند؛ به طور مثال، اگر کودک قصد داشته باشد شیء فلزی را درون پریز برق کند، مداخله فوری والدین ضرورت دارد، زیرا پیامد طبیعی این رفتار ممکن است جان او را به خطر بیندازد. در این موارد باید محدودیتهای ایمن و قاطع اعمال شوند، نه اینکه کودک را صرفاً با نتیجه کارش تنها بگذاریم.
6. امتیازدهی و محرومسازی متناسب با سن کودک
برای کودکان بزرگتر، مانند کودکان ۸ تا ۱۲ سال، استفاده از سیستم امتیازدهی و یا امتیازگیری منطقی بسیار مؤثر است برای مثال، اگر یک کودک ۱۰ ساله تکالیف درسی خود را نادیده بگیرد، میتوان زمانی را که برای بازی یا دیدن برنامهی مورد علاقهاش در نظر گرفته شده بود، به انجام تکالیف اختصاص داد به این ترتیب، کودک درمییابد که انتخابهای اشتباه، پیامدهایی قابل پیشبینی دارند و مسئولیت تصمیماتش بر عهده خودش است.
پیامدها زمانی اثربخش خواهند بود که با ثبات، منطق و احترام متقابل همراه باشند این روش، نهتنها به اصلاح رفتار منجر میشود، بلکه به کودک کمک میکند مهارت مهمی به نام مدیریت تصمیمگیری و پیامد پذیری را نیز بیاموزد.
7. مسئولیتپذیری را از کودک سلب نکنید
یکی از اشتباهاتی که والدین ناخواسته مرتکب میشوند، استفاده نادرست از تنبیه به شکلی است که به کودک اجازه میدهد از انجام وظایف خود طفره برود در واقع، تنبیه نباید به فرصتی برای فرار از مسئولیت تبدیل شود.
برای مثال، فرض کنید کودک تان در حال جمعآوری اسباببازیهایش است و در این حین رفتار نادرستی از او سر میزند. در این شرایط، اگر تنها به تنبیه او بپردازید و پس از آن خودتان کار ناتمام را ادامه دهید یا اجازه دهید کودک از انجام آن شانه خالی کند، او یاد میگیرد که رفتار منفی، راهی برای رهایی از مسئولیتهاست به بیان دیگر، ممکن است کودک از تنبیه به عنوان ابزاری برای استراحت و رهایی از کار استفاده کند.
برای جلوگیری از شکلگیری این ذهنیت اشتباه، بسیار مهم است که پس از اجرای تنبیه، کودک مجدداً موظف به ادامه وظیفه خود شود. با این کار، به او میآموزید که تنبیه صرفاً نتیجهای از رفتار نادرست است، نه راهی برای فرار از تعهدات.
علاوه بر این، مطالعات روانشناسی رشد کودک نشان دادهاند که تکرار این روند در بلندمدت میتواند مسئولیتپذیری، انضباط فردی و توانایی پذیرش پیامدهای رفتاری را در کودکان تقویت کند همچنین از پرورش شخصیتهای وابسته و مسئولیتگریز در آینده جلوگیری میشود.
در نهایت، والدین باید به یاد داشته باشند که تنبیه موثر، آن است که کودک را همزمان با تجربه پیامد اشتباه، در مسیر اصلاح رفتار و پذیرش مسئولیت نیز هدایت کند. تنها در این صورت است که فرآیند تربیتی نتیجهبخش خواهد بود و کودک در مسیر رشد شخصیتی سالم قرار میگیرد.
8. اصلاح رفتار نادرست به جای تنبیه صرف
یکی از شیوههای مؤثر و سالم برای مدیریت رفتارهای نامناسب در کودکان، استفاده از اصل «اصلاح رفتار» به جای تنبیه سنتی است در این روش، بهجای ایجاد احساس شرمندگی یا اعمال فشار، کودک را در موقعیتی قرار میدهیم که مسئولیت رفتار اشتباهش را پذیرفته و برای جبران آن تلاش کند.
برای مثال، فرض کنید کودک شما دیوار خانه را با مداد رنگی یا ماژیک خطخطی کرده است. بهجای تنبیه فیزیکی یا سرزنش شدید، میتوانید از او بخواهید تا خودش دیوار را تمیز کند. اگر کودک روش انجام این کار را نمیداند، این فرصت بسیار خوبی است تا با صبر و آرامش، مهارت حل مسئله و جبران اشتباه را به او آموزش دهید. در صورتی که کودک مقاومت نشان دهد، میتوانید با همراهی فیزیکی ملایم و بدون خشونت، دستان او را هدایت کرده و نحوه تمیز کردن دیوار را به او بیاموزید.
این شیوه نه تنها به کاهش رفتارهای نادرست کمک میکند، بلکه موجب تقویت حس مسئولیتپذیری، خودکنترلی و درک پیامدهای طبیعی رفتارها در کودک میشود. طبق نظریههای روانشناسی رفتاری، کودکانی که در موقعیتهای روزمره بهجای تنبیه، فرصت اصلاح خطاهای خود را پیدا میکنند، در بلندمدت مهارتهای اجتماعی بهتری کسب میکنند و احتمال تکرار اشتباهاتشان کاهش مییابد.
نکته مهم در استفاده از این روش آن است که محیط یادگیری باید امن، حمایتگر و فاقد سرزنش شدید باشد. هدف این نیست که کودک تحقیر شود، بلکه باید بیاموزد که هر رفتار نادرستی پیامدی دارد و او میتواند با جبران آن، قدمی به سوی رشد و بلوغ فردی بردارد.
9. تمرین رفتار مثبت برای اصلاح و تثبیت آموختهها
یکی از شیوههای تربیتی مؤثر برای اصلاح رفتارهای نادرست در کودکان، وارد کردن کودک به فرآیند «تمرین رفتار صحیح» است این روش، برخلاف تنبیههای سرزنشآمیز، کودک را تشویق میکند تا با تکرار رفتارهای مثبت، هم مسئولیتپذیری را بیاموزد و هم اثر رفتار اشتباه خود را جبران کند.
بهیاد بیاورید زمانی که در دوران مدرسه، معلمان از ما میخواستند املای درست کلمهای را که اشتباه نوشته بودیم چندین بار تکرار کنیم، همین اصل در تربیت کودکان نیز کاربرد دارد برای مثال، اگر کودک شما دیوار خانه را با مداد رنگی خطخطی کرده است، پس از پاک کردن قسمت خطخطی شده، میتوانید از او بخواهید بخش دیگری از دیوار یا حتی ناحیهای دیگر از خانه را نیز تمیز کند. یا اگر کودک اتاقش را بههم ریخته و نامرتب کرده است، پس از جمعآوری وسایل خودش، میتواند در مرتب کردن فضای دیگری از خانه نیز مشارکت داشته باشد.
این روش به کودک میآموزد که رفتارهای نادرست صرفاً با عذرخواهی یا پشیمانی جبران نمیشوند، بلکه نیاز به تلاش، نظم و مشارکت فعال در اصلاح وضعیت دارند. از نظر روانشناسی یادگیری، تمرین رفتار مثبت باعث تثبیت مهارتها در حافظه بلندمدت میشود و احتمال تکرار رفتار اشتباه را کاهش میدهد.
همچنین این شیوه به کودک کمک میکند تا مفهوم «بازسازی اعتماد» را نیز درک کند؛ او میفهمد که وقتی رفتاری اشتباه انجام میدهد، میتواند با انجام اقدامات موثر، اعتماد از دست رفته والدین یا اطرافیان را بازسازی کند. این موضوع در رشد اخلاقی کودک تاثیر عمیقی دارد و او را برای داشتن روابط سالم در آینده آماده میسازد.
10. فرستادن کودک به اتاق تنهایی
فرستادن کودک به اتاق تنهایی یکی از روشهای مؤثر و سالمی است که میتواند جایگزین روشهای آسیبزننده مانند داد کشیدن، بد و بیراه گفتن، تهدید و تنبیه بدنی شود. این روش علاوه بر جلوگیری از عصبانیت والدین، فرصتی برای تفکر و آرامش برای کودک فراهم میآورد. زمانی که کودک به اتاق تنهایی فرستاده میشود، او به مدت کوتاهی از جمع خانواده خارج میشود و از سرگرمیها و فعالیتهای خود محروم میشود. این محرومیت از فعالیتهای روزمره میتواند برای کودک بهعنوان یک مجازات قابل توجه باشد.
این شیوه بهویژه برای کودکان بین دو تا دوازده سال بسیار مؤثر است، زیرا اغلب کودکان این سنین از قطع ارتباط موقت با خانواده و محیط اطراف خود خوششان نمیآید بنابراین، فرستادن کودک به اتاق تنهایی میتواند بهعنوان یک روش اصلاحی عمل کند. در ابتدا ممکن است کودک با فریاد زدن یا گریه کردن سعی کند والدین را تحت فشار قرار دهد تا او را از اتاق خارج کنند در چنین مواقعی، والدین باید با آرامش و قاطعیت، تحمل کنند و از برقراری ارتباط با کودک جلوگیری کنند تا اثرگذاری این روش حفظ شود.
لازم به ذکر است اتاقی که کودک به آن فرستاده میشود نباید تاریک و یا ترسناک باشد. محیط اتاق باید امن و راحت باشد تا کودک احساس اضطراب نکند. هدف از این روش، فقط محروم کردن کودک از فعالیتها نیست، بلکه فراهم کردن فرصت برای اوست تا از هیجانات خود فاصله بگیرد و متوجه پیامد رفتار نادرست خود شود.
در نهایت، این روش باید بهطور مداوم و با محدودیت زمانی مشخص انجام شود. اگر این فرآیند به درستی و به موقع اجرا شود، میتواند به طور موثر به کاهش رفتارهای نامطلوب کودک کمک کند و او را به سمت رفتارهای مثبت سوق دهد.
11. عتاب و تهدید
تهدید یکی از روشهای تنبیهی است که میتوان در مواقع خاص بهجای تنبیه بدنی از آن استفاده کرد در این روش، هدف این است که کودک از پیامدهای منفی رفتار نادرست خود بترسد اما باید توجه داشت که تهدیدها باید بهگونهای باشند که امکان عملی کردن آنها در صورت لزوم وجود داشته باشد و از تهدیدهای غیرواقعی و بیاساس باید اجتناب شود بهعنوان مثال، اگر مادر وحید به او تهدید کند که «اگر به این رفتارها ادامه بدهی، به پدرت خواهم گفت»، این تهدید باید به یک پیامد واقعی و قابل انجام تبدیل شود.
با این حال، باید مراقب بود که تهدیدها باعث ایجاد اضطراب شدید در کودک نشوند به همین دلیل، تهدیدهایی که به تنبیه بدنی، اخراج از خانه یا ایجاد احساس ترس شدید اشاره دارند، باید به هیچ وجه استفاده نشوند، چرا که این نوع تهدیدها میتوانند آسیبهای روانی و هیجانی جدی به کودک وارد کنند.
نکته دیگری که باید در نظر گرفته شود این است که هرچند تهدید میتواند در کوتاهمدت کودک را از انجام یک رفتار نادرست باز دارد، اما معمولاً تأثیرات درونی و انگیزشی مثبتی بر روی اصلاح رفتار کودک نمیگذارد. این روش ممکن است منجر به تغییر رفتار در ظاهر شود، اما بهطور معمول، انگیزههای درونی کودک را برای اصلاح واقعی رفتار تغییر نمیدهد بنابراین، روشهایی مانند تنبیههای ملایمتر و آموزشهای صحیح به کودک باید در اولویت قرار گیرند.
شرایطی که باید در تنبیه رعایت شود عبارتند از:
1. به مراتب تنبیه توجه داشته باشید
تنبیه باید از سطحی ملایم و کمضرر آغاز شود. اگر تنبیه ابتدایی تاثیری نداشت، باید به تدریج از روشهای قویتر استفاده کرد بهعنوان مثال، اگر تنبیه غیر بدنی مانند استفاده از نگاه خشمآلود، کافی است، نباید به تنبیه بدنی روی آورید، زیرا این روش نه تنها خطرناک است، بلکه اثر منفی نیز دارد همچنین، اگر با یک نگاه یا کلمهای قاطع، کودک متوجه اشتباهش میشود، نباید از پرخاش یا تهدیدات اضافی استفاده کرد. این رویکرد به حفظ احترام و اعتماد کودک به والدین کمک میکند.
2. تنبیه را با شرایط سنی کودک تطبیق دهید
تنبیه باید با توجه به سن و مرحله رشدی کودک تنظیم شود در هر سن، برخی از رفتارها برای کودک طبیعی و اجتنابناپذیر هستند و والدین باید با آگاهی از این ویژگیها، از تنبیه غیر ضروری خودداری کنند. در برخی مراحل سنی، تنبیه حتی میتواند آسیبزننده و غیرسازنده باشد.
برای مثال، در کودکان یک تا سه ساله که تازه استقلال بیشتری پیدا کردهاند و تمایل به انجام کارها بهتنهایی دارند، نباید در مقابل تمام خواستهها یا رفتارهایشان «نه» گفت. بهجای آن، میتوان از روشهای پیشگیرانه مانند حواسپرتی، جایگزینی و دادن انتخابهای مختلف به کودک استفاده کرد. این کارها باعث میشود کودک احساس کند که آزادی عمل دارد، در عین حال محدودیتهای لازم برای ایمنی و رفاه او حفظ میشود.
درک ویژگیهای طبیعی کودکان سه تا شش ساله
در این سن، کنجکاوی یکی از ویژگیهای برجسته کودک است. مثلاً مخلوط کردن شکر با نمک یا نقاشی کردن روی دیوار، برای کودکان این گروه سنی نه تنها طبیعی است، بلکه یکی از روشهای آنها برای کشف دنیای پیرامون خود به شمار میرود. در این مرحله، کودک ممکن است اشیاء را باز کند تا عملکرد آنها را بفهمد یا در محیط خود آزمایشهایی انجام دهد.
بنابراین، باید توجه داشت که شیطنتها و بازیهای کودکان در این سن بههیچوجه نشانه بیادبی یا رفتار نادرست نیستند. این رفتارها اغلب نشاندهنده ذهن فعال و کنجکاوی کودک هستند که در آینده به توسعه عقلانیت و تفکر انتقادی او کمک خواهند کرد. باید به جای مجازات کودک، به هدایت و مدیریت این کنجکاویها پرداخت تا این رفتارها به خود یا دیگران آسیب نرساند.
تاثیر بازی در دوران کودکی
رسول خدا (ص) فرمودهاند: «بازیگوشی و شیطنت بچهها در دوران کودکی، نشاندهنده فزونی عقل آنان در بزرگسالی است.» این گفته تأکید میکند که رفتارهای بازیگونه کودکان باید بهعنوان نشانهای از رشد و توسعه شناختی آنها در نظر گرفته شوند، نه چیزی که باید تنبیه شود در واقع، این نوع فعالیتها به کودک کمک میکند تا مهارتهای حل مسئله و تعاملات اجتماعی خود را تقویت کند.
3. از تنبیه در کنار تشویق استفاده کنید
مربیان روانشناسی بر این باورند که رشد انسان در سایه ترکیب بیم و امید است، این بدین معناست که استفاده متوازن از تنبیه و تشویق باید در فرایند تربیت کودک لحاظ شود. تنبیه تنها به عنوان یک ابزار بازدارنده و در شرایط خاص باید به کار رود، در حالی که تشویق باعث تقویت رفتارهای مثبت میشود. استفاده همزمان از این دو روش، موجب میشود که کودک درک بهتری از پیامدهای اعمال خود پیدا کند و از آن برای هدایت رفتارهایش استفاده کند.
4. در تنبیه زیادهروی نکنید
تنبیه به هیچ عنوان عامل اصلی آموزش رفتار صحیح نیست و این تنها یک روش بازدارنده است که به عنوان آخرین راهکار در مواجهه با رفتارهای نادرست باید به کار گرفته شود. استفاده مکرر از تنبیه نه تنها اثرات منفی بر روحیه کودک دارد بلکه اثر آن نیز به مرور کاهش مییابد بهعنوان مثال، اگر مادر هر بار که وحید رفتار اشتباهی میکند او را به اتاقش بفرستد، پس از مدتی کودک دیگر نه تنها از این تنبیه هراس ندارد، بلکه ممکن است آن را بهعنوان یک واکنش طبیعی و قابل پیشبینی بپذیرد.
5. تنبیه را به تعویق نیندازید
زمانبندی صحیح برای اعمال تنبیه بسیار مهم است. برای آنکه تنبیه تاثیرگذار باشد، باید بلافاصله پس از رفتار ناپسند کودک انجام شود. این امر به کودک کمک میکند تا ارتباط واضحی میان رفتار نادرست و پیامد منفی آن برقرار کند. هرگونه تاخیر در اعمال تنبیه ممکن است باعث شود کودک نتواند تشخیص دهد که این پیامد به کدام عمل خاص مرتبط است بنابراین، در صورتی که تصمیم به تنبیه دارید، آن را در زمان مناسب و بلافاصله پس از رفتار نادرست اعمال کنید.
6. ثابت قدم باشید و هماهنگی خود را حفظ کنید
یک تنبیه مؤثر، نه تنها باید بلافاصله پس از رفتار نادرست اعمال شود، بلکه باید قابل پیشبینی و ثابت باشد، این بدین معناست که در هر بار ارتکاب رفتار ناپسند از سوی کودک، باید همان پیامد را در نظر بگیرید تا کودک همواره بداند که هر عمل نادرست منجر به چه نتیجهای خواهد شد بهعنوان مثال، اگر به کودکتان گفتهاید که در صورت پرت کردن عروسک، آن را از او خواهید گرفت، باید در هر بار پرتاب عروسک به وعده خود عمل کنید. این ثبات باعث میشود کودک بتواند ارتباط میان رفتار و پیامد آن را بهطور کامل درک کند.
علاوه بر این، هماهنگی والدین در تربیت بسیار مهم است. در صورتی که یک والد با شدت با کودک برخورد کند و دیگری واکنشی شاد و بیتوجه نشان دهد، کودک دچار سردرگمی و تعارض میشود. برای جلوگیری از چنین مشکلاتی، والدین باید در تمام مسائل تربیتی با یکدیگر هماهنگ باشند تا کودک همیشه بدانند که چه انتظاری از او میرود.
7. برای اصلاح رفتار به کودک فرصت دهید
هدف از تنبیه، اصلاح رفتار نادرست است، نه تنها مجازات کودک. برای دستیابی به این هدف، کودک باید فرصت نشان دادن تغییرات در رفتار خود را داشته باشد. تنبیه طولانیمدت نه تنها ممکن است موجب رنجش کودک شود بلکه او را از اصلاح رفتار خود منصرف میکند بهعنوان مثال، اگر کودک بهطور مکرر دیر به خانه میآید و شما بهجای اعمال یک تنبیه کوتاه و مؤثر، برای یک ماه اجازه بیرون رفتن از خانه را از او میگیرید، او هیچگاه نمیتواند نشان دهد که رفتار خود را اصلاح کرده است. این نوع تنبیه ممکن است باعث شود که کودک بهطور پنهانی از خانه خارج شود و در واقع هیچ درسی از این تجربه نگیرد.
در مقابل، اگر تنبیه شما شامل یک پیامد کوتاهمدت و قابل مدیریت مانند مجبور کردن کودک به بازگشت زودتر از مدرسه برای چند روز باشد، او فرصت خواهد داشت تا رفتار خود را اصلاح کرده و بهتدریج اعتماد شما را جلب کند.
8. تنبیهی را انتخاب کنید که رفتار نامناسب کودک را کاهش دهد
تنبیه زمانی مؤثر است که بتواند بروز رفتار نامناسب را کاهش دهد. اگر تنبیه باعث ایجاد تغییرات در رفتار کودک نشود، به آن معنی است که تنبیه انتخابی، مناسب نبوده است بهعنوان مثال، وقتی مادر علی او را به اتاقش فرستاد تا به خاطر کتک زدن خواهرش تنبیه شود، علی به بازی با اسباببازیهای خود مشغول شد و حتی وقتی مادرش گفت که میتواند از اتاق بیرون بیاید، او کاملاً فراموش کرده بود که تنبیه شده است. در این صورت، تنبیه انتخابی اثربخش نبوده و به کاهش رفتار نامناسب منجر نشده است.
بهطور کلی، برای انتخاب یک تنبیه مؤثر، باید مطمئن شوید که این تنبیه قادر است رفتار نامناسب کودک را کاهش دهد و او را از تکرار آن باز دارد در غیر این صورت، هرگونه تنبیه غیرموثر نه تنها مشکل را حل نمیکند بلکه ممکن است باعث بیتوجهی و بیاثر شدن پیامدها شود.
9. در هنگام عصبانیت کودک را تنبیه نکنید
تنبیه تنها زمانی مؤثر است که هدف آن آگاهسازی کودک و اصلاح رفتار نادرست او باشد، نه تخلیه خشم والدین. اگر تنبیه از روی عصبانیت انجام شود، کودک ممکن است احساس کند که قربانی خشم والدین خود است و این نوع تنبیه نه تنها اثرات تربیتی نخواهد داشت بلکه ممکن است باعث ایجاد احساس بیاعتمادی و ترس در کودک شود بنابراین، بهتر است تنبیه زمانی صورت گیرد که والدین آرام و منطقی باشند و بتوانند تصمیمات صحیح و متناسب با رفتار کودک اتخاذ کنند.
در واقع، عصبانیت والدین ممکن است باعث شود که آنها در انتخاب نوع تنبیه یا برخورد با کودک دچار اشتباه شوند. زمانی که والدین بتوانند خشم خود را کنترل کنند، قادر خواهند بود تا پیامدهای تربیتی موثر تری را برای کودک در نظر بگیرند و این باعث خواهد شد که کودک بهطور واضحتر ارتباط میان رفتار خود و پیامد آن را درک کند.
10. به شخصیت کودک توهین نکنید
هدف از تنبیه باید اصلاح رفتار نادرست کودک باشد، نه خرد کردن شخصیت او. بنابراین، در هنگام تنبیه، باید بهطور واضح و صریح به رفتار نامناسب کودک اشاره شود، نه به شخصیت او. توهین به شخصیت کودک نهتنها کمکی به اصلاح رفتار او نمیکند، بلکه میتواند موجب کاهش اعتماد به نفس، ایجاد احساس گناه و شرم در کودک، و در نهایت بیاعتمادی به والدین شود.
والدین باید دقت کنند که در هنگام تنبیه، تنها رفتار ناپسند کودک را مورد سرزنش قرار دهند و به او توضیح دهند که چرا آن رفتار اشتباه بوده است. این برخورد، باعث میشود کودک بتواند رفتار خود را اصلاح کند بدون اینکه احساس کند شخصیتش مورد حمله قرار گرفته است.
آثار مخرب تنبیه بدنی بر کودکان
کارشناسان تعلیم و تربیت، آثار منفی و مخرب تنبیه بدنی را بهطور گسترده بررسی کردهاند. این آثار میتوانند به طور عمیق بر روان و شخصیت آینده کودک تأثیر بگذارند. در اینجا به برخی از مهمترین آثار مخرب تنبیه بدنی اشاره میشود که نشان میدهند چرا باید از این روش تربیتی خودداری کرد:
1. اضطراب مداوم
تنبیه بدنی موجب میشود کودک همواره در حالت اضطراب زندگی کند. او دائم نگران است که اگر دوباره همان رفتار را انجام دهد، ممکن است مجدداً تنبیه شود. این اضطراب نه تنها مانع از رشد و پیشرفت کودک میشود، بلکه میتواند زمینهساز اختلالات روانی و مشکلات عصبی در آینده باشد.
2. از دست دادن اعتماد به نفس
کودکانی که مرتباً تنبیه بدنی میشوند، به مرور زمان احساس بیکفایتی میکنند. آنها در دراز مدت اعتماد به نفس خود را از دست داده و این احساس ناتوانی بر تواناییهایشان سایه میاندازد و این موضوع میتواند به تدریج موجب کم شدن انگیزه و شهامت کودک در مواجهه با چالشها و انجام کارهای بزرگ شود.
3. احساس حقارت و کاهش عزت نفس
تنبیه بدنی باعث میشود کودک یا نوجوان احساس حقارت کند. زمانی که یک کودک بهطور مداوم مورد ضرب و شتم قرار میگیرد، عزت نفس او به شدت کاهش مییابد و در این شرایط کودک ممکن است به این نتیجه برسد که هیچ ارزشی ندارد و این باور میتواند او را به سمت رفتارهای خلاف کشانده و از انجام رفتارهای مناسب بازدارد.
4. ترویج روحیه زورگویی
تنبیه بدنی به کودکان یاد میدهد که برای رسیدن به اهداف خود میتوانند از خشونت استفاده کنند. این به نوبه خود موجب میشود که کودک در روابط آیندهاش با دیگران از رفتارهای زورگویانه استفاده کند و به ضعیفتر از خود آزار رسانده و آنها را کتک بزند.
5. افزایش دروغگویی
یکی از دلایل اصلی دروغگویی در کودکان، ترس از تنبیه است. هنگامی که کودک از مجازاتهای بدنی میترسد، برای جلوگیری از آن ممکن است به دروغگویی متوسل شود. این رفتار به مرور زمان در کودک تثبیت میشود و در آینده نیز ممکن است به عنوان یک رفتار عادتی در او باقی بماند.
6. کینهتوزی و انتقامجویی از تنبیهکننده
تنبیه بدنی مداوم باعث میشود کودک کینهای شدید از شخصی که او را تنبیه کرده، به دل بگیرد و این کینه میتواند در آینده به صورتهای مختلفی بروز پیدا کند و کودک در بزرگسالی به نوعی انتقامگیری از تنبیهکننده خود بپردازد به علاوه، کودکانی که زیر پنج سال هستند، به دلیل عدم درک صحیح از مفهوم تنبیه، ممکن است آن را به عنوان نشانهای از دشمنی و خطر برداشت کنند و احساس عدم امنیت داشته باشند.
این آثار نشان میدهند که تنبیه بدنی نه تنها کمکی به اصلاح رفتار کودک نمیکند، بلکه به جای آن آسیبهای روانی و اجتماعی جدی به او وارد میکند. استفاده از روشهای تربیتی مثبت و موثر، جایگزینهای مناسب برای تنبیه بدنی هستند که به رشد سالم و روانی کودک کمک میکنند.
جمعبندی
تنبیه بدنی بهطور گستردهای توسط کارشناسان تعلیم و تربیت به عنوان یک روش آسیبزا و غیر مؤثر در تربیت کودکان شناخته شده است. این روش نه تنها به اصلاح رفتار کودک کمک نمیکند، بلکه آثار منفی بسیاری بر روان و شخصیت او دارد. اضطراب مداوم، از دست دادن اعتماد به نفس، احساس حقارت، ترویج روحیه زورگویی، دروغگویی و کینهتوزی تنها برخی از عواقب مخرب تنبیه بدنی هستند همچنین، این نوع تنبیه میتواند روابط کودک با والدین را دچار آسیب کرده و امنیت روانی او را به خطر بیندازد.
بنابراین، برای رشد سالم و تربیت موثر کودکان، استفاده از روشهای مثبت و سازنده تربیتی که بر اساس محبت، درک و حمایت از کودک بنا شدهاند، بهترین انتخاب است. استفاده از تشویق و آموزشهای مثبت به جای تنبیه بدنی، میتواند به ارتقاء شخصیت کودک و شکلگیری رفتارهای صحیح و مسئولانه در او کمک کند.