کمبود محبت در کودکان، چه علائمی دارد؟
کودکان در دوران رشد خود به ویژه در سالهای ابتدایی زندگی، در یک مرحله حساس و حیاتی قرار دارند در این دوره، روابط اجتماعی آنها برای نخستین بار با دیگر افراد و محیط پیرامون خود شکل میگیرد بنابراین، نیاز به محبت و توجه از سوی والدین و بزرگترها، به ویژه پدر و مادر، نقشی بسیار حیاتی در شکلگیری شخصیت و سلامت روانی آنان ایفا میکند. محبت و توجه مستمر نه تنها به رشد عاطفی و اجتماعی کودک کمک میکند بلکه موجب تقویت احساس امنیت و اعتماد به نفس در وی میشود.
اگر کودک در این دوران از محبت و توجه کافی برخوردار نشود و یا به نوعی احساس کند که مورد بیتوجهی یا بیمحبتی قرار گرفته است، این امر میتواند تأثیرات منفی و عمیقی بر روان و همچنین رفتار او بگذارد در حقیقت، عدم دریافت محبت کافی در این سنین، ممکن است سبب بروز مشکلات جدی در رفتار کودک، کاهش اعتماد به نفس و حتی اختلالات عاطفی در آینده گردد.
از این رو، مهم است که والدین و افرادی که در زندگی کودک نقش مهمی دارند، به نشانههای کمبود محبت در فرزند خود توجه داشته باشند این نشانهها ممکن است به صورت تغییراتی در رفتار، احساسات و واکنشهای کودک بروز پیدا کنند. کودکانی که محبت و توجه کافی دریافت نمیکنند، ممکن است به طور ناخودآگاه شروع به بروز رفتارهایی نشان دهند که میتواند حاکی از نیاز به توجه و محبت بیشتر باشد.
محبت و توجه به کودکان
برای پرورش درست و همچنین رشد سالم کودکان، یکی از مهمترین نیازهای آنان دریافت عشق و محبت است محبت نه تنها برای رشد فیزیکی، بلکه برای رشد عاطفی و روانی کودک نیز ضروری است در حقیقت، این محبت و توجه است که به کودک حس امنیت، اعتماد به نفس و ارزشمندی میبخشد و در صورتی که کودک از این منابع عاطفی محروم شود، میتواند با کمبودهای جدی در برآورده شدن نیازهای روانی خود مواجه گردد.
کودکان در سنین پایین، به طور فطری و ناخودآگاه به دنبال محبت و توجه هستند آنان به سرعت واکنشهایی نشان میدهند که نیاز به عشق و محبت را در آنان بر میانگیزد به عنوان مثال، ممکن است در هنگام حضور در مکانهای عمومی مانند خیابان، پارک یا در جمعهای خانوادگی، با یک کودک مواجه شوید و اگر به او لبخند بزنید، دست تکان دهید یا حتی یک شکلات به او بدهید، به احتمال زیاد با یک واکنش مثبت از طرف کودک روبهرو خواهید شد. این واکنشها نشاندهندهی شکلگیری حس محبت در کودک به واسطهی کنش مثبت شماست در واقع، کودک به طور طبیعی و فطری به این نوع ارتباطات پاسخ میدهد و این نوع توجه و محبت به او احساس خوشایندی میبخشد.
اما هنگامی که کودک هیچگونه توجه یا کنش مثبتی دریافت نکند، دچار کمبود عاطفی میشود و در بسیاری از مواقع، عامل این کمبود محبت، بیتوجهی والدین است. برخی والدین ممکن است فکر کنند که کودک به دلیل سن کم خود درک درستی از مفهوم عشق و محبت ندارد و به همین دلیل، تصور میکنند که در سنین بالاتر میتوانند محبت را در او ایجاد کنند قطعا این تفکر اشتباه میتواند باعث شود که کودک در ابتدای زندگی خود، که زمان حساس و کلیدی برای شکلگیری شخصیت و احساسات اوست، از توجه و محبت لازم محروم بماند.
بیتوجهی به کودک، عدم ابراز محبت، عدم حمایت و نشان ندادن علاقه به کودک، تمامی این رفتارها میتواند به شکلگیری احساس کمبود عاطفی در او منجر شود. ترک کردن کودک، برخوردهای سرد یا نامهربانانه با او، و نادیده گرفتن نیازهای عاطفیاش میتواند زمینهساز بروز مشکلات روانی و عاطفی در او باشد و این بیتوجهیها، در طول زمان میتواند تاثیرات عمیقی بر رفتار و شخصیت کودک بگذارد.
کمبود عاطفی در کودکان ممکن است در مدت زمان کوتاهی بروز کند و به شکلهای مختلفی از جمله گوشهگیری، پرخاشگری یا اضطراب خود را نشان دهد از همین رو در ادامهی این مقاله، به طور مفصلتری به نشانههای کمبود محبت و عاطفه در کودکان خواهیم پرداخت و راهکارهایی برای پیشگیری از آن ارائه خواهیم داد بنابراین با ما همراه باشید تا در این باره بیشتر بدانید.
کمبود محبت در کودکان
کمبود محبت در کودکان زمانی رخ میدهد که به هر دلیلی، کودک یا نوزاد از توجه، مراقبت و همچنین حمایت مناسب از سوی بزرگترها، به ویژه والدین، محروم میماند. این کمبود عاطفی میتواند تأثیرات جدی بر رشد روانی و عاطفی کودک داشته باشد. وقتی کودک تحت آزار روحی یا بیمهری قرار میگیرد یا هنگامی که والدین به دلایلی مانند شرایط شغلی، مشکلات مالی، موقعیت اجتماعی دشوار یا حتی طلاق از فرزند خود دور میمانند و قادر به تأمین نیازهای عاطفی او نیستند، این وضعیت میتواند به شکلگیری احساس تنهایی و بیمحبتی در کودک منجر شود.
در چنین شرایطی، کودک احساس میکند که از محبت و توجه محروم شده و به گونهای طرد شده است و این احساس در کودکان، به ویژه در سنین پایین، میتواند تاثیرات عمیقی بر سلامت روان آنها بگذارد. زمانی که کودک در معرض بیتوجهی و بیمهری قرار میگیرد، ممکن است تصور کند که هیچکس او را دوست ندارد و تنهاست که قطعا این احساس میتواند به شکلهای مختلفی بروز کند و در نهایت به اختلالات عاطفی و رفتاری منجر شود.
اگرچه کودک در سنین پایین هنوز درک کاملی از مفاهیم پیچیده زندگی ندارد، اما فطرتاً به دنبال محبت و توجه است و زمانی که این نیازهای عاطفی برآورده نمیشود، کودک به تدریج احساس میکند که دنیای اطراف او فاقد محبت و عشق است. این فقدان محبت در زندگی کودک میتواند احساس ناراحتی، پوچی و سردرگمی را در او ایجاد کند و حتی به شکلگیری اختلالات روانی در آینده نیز منجر شود.
علائم کمبود نیازهای محبت در کودکان
یکی از اصلیترین نیازهای عاطفی کودک، دریافت عشق و محبت از سوی والدین و اطرافیان است این محبت و توجه نقش حیاتی در رشد عاطفی و اجتماعی کودک ایفا میکند. زمانی که کودک در محیط زندگی خود به میزان کافی مورد توجه قرار میگیرد، قادر است روابط مثبت و سازندهای با همسالان خود برقرار کند اما در صورتی که کودک از این نیاز عاطفی محروم بماند، ممکن است در هنگام برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکلات جدی شود. او ممکن است نتواند تشخیص دهد که چگونه باید در تعاملات اجتماعی خود رفتار کند و هیچ کنترلی در نحوه برخورد با دیگران نخواهد داشت به این ترتیب، کودک قادر به درک احساسات خود و دیگران نبوده و تشخیص هنجارهای اجتماعی برایش دشوار خواهد شد.
این نوع مشکلات به ویژه در کودکان کم سن و سال که از محبت کافی برخوردار نبودهاند، بیشتر خود را نشان میدهد بنابراین کودکی که از محبت و توجه کافی محروم است، ممکن است نتواند واکنشهای دیگران را به درستی درک کرده و آنها را به صورت مثبت یا منفی تعبیر کند در این شرایط، احساسات کودک به هم میریزد و در برخی موارد، به دلیل عدم درک نیازهای عاطفیاش، ممکن است در برخورد با دیگران به شکل خشم و عصبانیت واکنش نشان دهد.
مطالعات نشان داده است که بروز چنین مشکلاتی در پسران بیشتر از دختران مشاهده میشود و این تفاوت ممکن است به دلیل تفاوتهای ژنتیکی، اجتماعی یا حتی فرهنگی باشد که نحوه ابراز احساسات و واکنشهای عاطفی را تحت تأثیر قرار میدهد. اگر روند کمبود محبت و توجه در کودکان ادامه یابد، این مسئله میتواند منجر به بروز مشکلات پیچیدهتری شود که تاثیرات منفی بلند مدت بر سلامت روانی کودک خواهد داشت به همین دلیل، اگر متوجه شدید که فرزند شما نیز در تلاش است تا احساسات خود را سرکوب کند یا در روابط اجتماعی با دیگران دچار مشکلات است، ضروری است که بر روی بهبود ارتباط خود با او تمرکز کنید و محبت و توجه بیشتری به او نشان دهید.
انزوا و درگیری در هنگام برخورد با دیگران
یکی دیگر از نشانههای مهم کمبود محبت در کودکان، عدم تمایل به ارتباط با همسالان و اطرافیان است و کودکانی که از محبت و توجه کافی برخوردار نبودهاند، ممکن است در هنگام برقراری ارتباط با دیگران واکنشهای منفی یا سرد نشان دهند به عنوان مثال، کودک ممکن است در مواجهه با دیگران هیچگونه واکنشی نداشته باشد یا حتی احساس خجالت و شرمندگی کند و در برخی موارد، زمانی که فردی به کودک لبخند میزند یا ابراز محبت میکند، کودک ممکن است به جای نشان دادن خوشحالی یا پاسخ مثبت، شروع به گریه کردن کند.
این رفتارها نشاندهندهی این است که کودک درک صحیحی از روابط اجتماعی و عاطفی ندارد و به دلیل کمبود محبت، مهارتهای اجتماعی او به درستی شکل نگرفته است. اگر کودک هیچگونه واکنش مثبتی در مواجهه با محبت یا توجه دیگران نشان ندهد، این مسئله میتواند به معنای وجود مشکل در فرآیند رشد عاطفی و اجتماعی او باشد.
کودکانی که از محبت کافی برخوردار نمیشوند، ممکن است به دلیل ضعف در مهارتهای اجتماعی و عدم درک صحیح از تعاملات اجتماعی، در روابط خود دچار مشکل شوند و این مشکلات میتواند منجر به انزوا یا حتی درگیریهای مکرر با همسالان گردد در برخی موارد، این کودکان ممکن است در موقعیتهای اجتماعی احساس بیاعتمادی کنند و به راحتی از تعامل با دیگران اجتناب نمایند، که در نهایت به انزوا و گوشهگیری منجر میشود.
نافرمانی و عدم اطاعت
کودکانی که از محبت کافی و توجه والدین محروم هستند، ممکن است در رفتارهای خود نافرمانی و بیاطاعتی از قوانین و دستورات بزرگترها را نشان دهند این نافرمانی میتواند به صورت رفتارهای ناپسند و غیرقابل قبول ظاهر شود. کودکانی که نیازهای عاطفیشان برآورده نشده، گاهی دست به رفتارهای تکانشی و پرخاشگرانه میزنند. این رفتارها شامل خشم، تغییرات ناگهانی خلق و خو، بیشفعالی و ترسهای کنترل نشده میشود و در برخی موارد، این کودکان به دلیل کمبود توجه از سوی والدین، ممکن است شروع به نشان دادن رفتارهای منفی کنند تا به نوعی توجه جلب کنند.
کودکانی که از محبت والدین خود محروم هستند، گاهی نافرمانی میکنند تا از این طریق احساس کنند که دیده میشوند و توجه والدین را جلب کنند. این نوع رفتار میتواند به یک مکانیسم دفاعی تبدیل شود که کودک به دنبال ایجاد واکنش از سوی والدین است برای مثال، اگر کودک در تلاش برای جلب توجه والدین از طریق رفتارهای منفی یا پرخاشگرانه موفق شود، ممکن است این رفتار را تقویت کرده و به آن ادامه دهد.
این نوع رفتار در واقع نشانهای از نیاز عاطفی ناتمام کودک است که با نشان دادن نافرمانی، سعی در برآورده کردن آن نیاز دارد چنین کودکانی به دلیل کمبود محبت و عدم دریافت حمایت عاطفی، ممکن است در جستجوی راههای متفاوتی باشند تا توجه و محبت والدین را جلب کنند این امر میتواند منجر به مشکلات رفتاری و عاطفی بیشتری در بلندمدت شود.
احساس ناامنی در کودکان
کودکان دچار کمبود محبت ممکن است در مواجهه با دیگران احساس ناامنی کنند و این احساس ناامنی در آنها به شکلهایی نظیر واکنشهای دفاعی یا تمایل به فاصله گرفتن از افراد دیگر بروز میکند. کودکی که از محبت و توجه کافی محروم مانده، ممکن است در موقعیتهای اجتماعی احساس کند که مورد تهدید قرار دارد یا از سوی دیگران طرد میشود به همین دلیل، او ممکن است به طور ناخودآگاه تلاش کند از خود دفاع کند و در برابر دیگران واکنشهای محافظهکارانه نشان دهد.
این احساس ناامنی میتواند موجب شود که کودک به جای برقراری ارتباط سالم و مثبت با دیگران، از موقعیتهای اجتماعی اجتناب کند او ممکن است در برابر محبت یا توجه دیگران بیاعتماد باشد و ترجیح دهد از نزدیک شدن به افراد دیگر خودداری کند در واقع، این نوع رفتار نشاندهنده عدم احساس امنیت و اطمینان در روابط اجتماعی است که به دلیل کمبود محبت و توجه در دوران اولیه زندگی کودک ایجاد میشود.
وسایل الکترونیکی و کمبود عاطفه در کودکان
یکی دیگر از پیامدهای مهم کمبود محبت و توجه در کودکان، اعتیاد به وسایل الکترونیکی مانند بازیهای کامپیوتری، تبلتها و تلفنهای همراه است. کودکانی که از توجه کافی و محبت والدین خود محروم هستند، ممکن است برای جبران این کمبود، به دنیای دیجیتال پناه ببرند این وسایل الکترونیکی به عنوان یک وسیله فرار از واقعیت برای کودک عمل میکنند، جایی که میتوانند به صورت موقت از احساسات ناخوشایند و تنهایی خود رهایی یابند.
والدین گاهی به اشتباه به جای برقراری ارتباط و توجه به نیازهای عاطفی فرزندشان، برای آرام کردن کودک یا سرگرم کردن او، از وسایل الکترونیکی استفاده میکنند و این کار ممکن است به نظر روش راحتی برای مدیریت زمان و فضا باشد، اما در بلندمدت میتواند موجب تشدید احساس تنهایی و بیتوجهی در کودک شود در چنین شرایطی، کودک احساس میکند که توجه و محبت والدین را از دست داده است و سعی میکند جایگزینی برای این احساسات در دنیای دیجیتال پیدا کند. این وضعیت نه تنها باعث کاهش ارتباطات عاطفی در خانواده میشود، بلکه به مرور زمان میتواند منجر به اعتیاد به تکنولوژی و مشکلات اجتماعی و رفتاری در کودک گردد.
خشونت و پرخاشگری در کودکان
کودکان دچار کمبود محبت و توجه ممکن است برای جلب توجه والدین یا دیگر بزرگترها به رفتارهای خشونتآمیز و پرخاشگرانه روی آورند. هنگامی که این کودکان احساس میکنند به اندازه کافی مورد محبت و توجه قرار نمیگیرند، ممکن است به این نتیجه برسند که تنها راه جلب توجه، نشان دادن رفتارهای ناپسند و خشمآلود است در چنین مواقعی، کودک ممکن است با عصبانیت و پرخاشگری واکنش نشان دهد و از این طریق امیدوار باشد که توجه والدین به سمت او جلب شود.
کودکانی که در محیطهای عاطفی بیمحبت رشد میکنند، این رفتارها را به عنوان ابزاری برای دریافت محبت و توجه بیشتر میبینند. وقتی کودک مشاهده میکند که والدینش در واکنش به پرخاشگری و عصبانیت او توجه بیشتری نشان میدهند، ممکن است این باور در ذهن او شکل بگیرد که تنها از طریق نشان دادن خشم و خشونت میتواند محبت و توجه والدین را جلب کند. این نوع رفتار نه تنها باعث ایجاد مشکلات در روابط کودک با دیگران میشود، بلکه میتواند به یک چرخه معیوب تبدیل شود که در آن کودک برای دریافت محبت، دائما به رفتارهای خشونتآمیز و پرخاشگرانه متوسل میشود.
بیثباتی و تزلزل در کودکان
یکی دیگر از رفتارهایی که در کودکانی که از محبت و توجه کافی برخوردار نیستند، مشاهده میشود، بیثباتی عاطفی و تزلزل در روابط است. کودکان دچار کمبود عشق و محبت، به دلیل احساس خلاء عاطفی و تنهایی، در ایجاد و حفظ روابط با دیگران با مشکل روبهرو میشوند. این کودکان ممکن است از برقراری ارتباط با دیگران احساس ترس و اضطراب داشته باشند و در نتیجه، اعتماد به دیگران برایشان سخت باشد.
این بیثباتی عاطفی در کودکان میتواند به شکل تغییرات ناگهانی در رفتار و خلقوخو بروز کند کودکانی که از محبت لازم برخوردار نشدهاند، به راحتی دچار شک و تردید در روابط خود میشوند و نمیتوانند به راحتی به دیگران اعتماد کنند. این مشکل میتواند تاثیرات منفی زیادی بر کیفیت روابط اجتماعی کودک در آینده بگذارد و موجب مشکلات عاطفی و روانی در مراحل بعدی زندگی او شود.
ترس از تنهایی در کودکان
کودکانی که در دوران رشد با بیتوجهی والدین مواجه میشوند، ممکن است در آینده با مشکلات جدی در زمینه اعتماد به نفس روبهرو شوند این کودکان به دلیل عدم دریافت محبت و توجه لازم در دوران کودکی، ترس از تنهایی و طرد شدن را در خود تجربه میکنند و این احساسات میتواند در بزرگسالی نیز ادامه پیدا کند و آنها را از برقراری روابط سالم و اعتماد به دیگران باز دارد.
عدم احساس امنیت و اطمینان در دوران کودکی، موجب میشود که این کودکان در بزرگسالی در مواجهه با چالشها و مشکلات زندگی به سختی کنار بیایند آنها ممکن است در برابر مشکلات روزمره احساس بیقدرتی و درماندگی کنند و نتوانند به درستی با موانع زندگی روبهرو شوند. این عدم اعتماد به نفس و ترس از مواجهه با مشکلات، میتواند تأثیرات منفی زیادی بر سلامت روان و کیفیت زندگی آنها در دوران بزرگسالی بگذارد.
عدم پیشرفت تحصیلی در کودکان
یکی از نشانههای بارز کمبود محبت در کودکان، افت تحصیلی و عدم پیشرفت در زمینههای آموزشی است، کودکانی که از محبت و توجه کافی برخوردار نیستند، ممکن است علاقهای به یادگیری و درس خواندن نداشته باشند. این کودکان به دلیل عدم دریافت حمایت عاطفی لازم، احساس بیانگیزگی و ناامیدی میکنند و معمولاً در محیطهای آموزشی دچار مشکل میشوند.
در چنین شرایطی، این کودکان اغلب نمیتوانند به درستی با همسالان خود ارتباط برقرار کنند و از آنجا که مهارتهای اجتماعی کافی را برای تعاملات مثبت در مدرسه نداشتهاند، حتی از حضور در محیط مدرسه نیز اجتناب میکنند. این مشکل میتواند منجر به کاهش انگیزه و بیعلاقگی به ادامه تحصیل شود. کمبود محبت و حمایت عاطفی، احساس تنهایی و طرد شدن در کودک ایجاد میکند که این موضوع تاثیرات منفی زیادی بر روی پیشرفت تحصیلی و رشد ذهنی او خواهد داشت.
احساس حقارت در کودکان
یکی دیگر از نشانههای بیتوجهی و کمبود محبت در کودکان، بدبینی و احساس حقارت است بنابراین وقتی که کودک در دوران رشد از مهر و محبت والدین محروم میشود، ممکن است به مرور زمان احساس کند که از دیگران کمتر است و ارزش کمتری دارد در این شرایط، حس خوشبختی و شادمانی که به طور طبیعی از محبت و توجه والدین ناشی میشود، از کودک دور میشود.
کودکانی که در محیطهای عاطفی خشک و بیمحبت رشد میکنند، به دلیل عدم دریافت حمایت و محبت، ممکن است احساس کنند که هیچوقت به اندازه کافی خوب یا شایسته محبت و توجه نیستند. این احساس حقارت میتواند تأثیرات منفی بر اعتماد به نفس کودک بگذارد و باعث شود که او در تعاملات اجتماعی و درک ارزش خود با مشکل مواجه شود در نتیجه، کودک ممکن است دچار احساس ناراحتی و افسردگی شود و نتواند به درستی از زندگی خود لذت ببرد.
نتایج کمبود محبت و عاطفه در کودکان
کودکانی که از محبت و توجه کافی محروم میشوند، معمولاً دچار خلاء عاطفی شده و در ابراز احساسات خود با مشکل مواجه میشوند. این کودکان ممکن است نتوانند احساساتشان را به راحتی بیان کنند، تمرکز کمی داشته باشند و حتی اغلب احساس اضطراب کنند و گاها رفتارهای تکانشی و مخربی از خود نشان میدهند که هیچ کنترلی بر آنها ندارند. خلق و خوی این کودکان ممکن است به طور ناگهانی تغییر کند و اغلب به صورت تهاجمی و پرخاشگرانه احساسات خود را بروز دهند. همچنین، از نظر رشد اجتماعی و زبانی، این کودکان معمولاً عقبتر از همسالان خود هستند.
اگر این خلاء عاطفی در دوران کودکی برطرف نشود، در بزرگسالی این مشکلات میتواند به عوارض غیرقابل جبران تبدیل شود. چنین کودکانی، برخلاف دوران کودکی خود، به راحتی به دیگران اعتماد میکنند و در نهایت انسانهایی وابسته و احساسی میشوند که تسلط کافی بر افکار و تصمیمات منطقی خود ندارند.
کمبود محبت در دوران کودکی بر روند رشد شخصیت تاثیرات منفی شدیدی خواهد گذاشت. این کودکان به بلوغ عاطفی و منطقی نخواهند رسید و در مواجهه با چالشها و تصمیمگیریهای زندگی دچار مشکلات اساسی خواهند شد.
نتیجهای که میتوان گرفت این است که اگر در دوران کودکی به درستی فرزند خود را پرورش ندهیم و محبت و توجه لازم را به او ندهیم، در بزرگسالی او توانایی تصمیمگیری صحیح برای زندگی و آیندهاش را از دست خواهد داد.