بررسی دلایل بیانگیزگی و روشهای تقویت انگیزه در کودکان
بسیاری از افراد تصور میکنند که کودکان به طور طبیعی و بدون نیاز به انگیزه خاصی میتوانند به انجام فعالیتها و کارهای روزمره خود بپردازند اما واقعیت این است که انگیزه برای کودکان نیز امری ضروری و تأثیرگذار است. آنها برای پیشرفت در زمینههای مختلف نیازمند تشویق و دلایل قوی برای انجام فعالیتها هستند و در حقیقت، بدون انگیزه، نه تنها دستیابی به اهداف ممکن نخواهد بود، بلکه حتی کودکان نیز نمیتوانند به درستی از لحظات شادیآور دوران کودکی خود بهرهمند شوند. انگیزه در واقع به عنوان نیرویی درونی عمل میکند که کودک را به تلاش و همین طور کوشش وادار میکند و در غیر این صورت، بسیاری از فعالیتهای روزمره برای آنها بیمعنی و کسلکننده خواهند بود.
بررسی عوامل مؤثر در بیانگیزگی کودکان
بیانگیزگی در کودکان میتواند پیامدهای منفی جدی برای رشد و همچنین پیشرفت آنها در آینده داشته باشد. انگیزه نه تنها برای کودکان، بلکه برای هر فردی از ارکان اصلی موفقیت در زندگی است چرا که این عامل تاثیر بسیاری بر عملکرد فرد در زمینههای مختلف دارد و میتواند در پیشبرد اهداف فردی و اجتماعی موثر واقع شود. انگیزه میتواند از مجموعهای متنوع از عوامل درونی، محیطی و اجتماعی نشأت گیرد که بر رفتار و همچنین تصمیمات فرد تأثیر میگذارد.
برخی افراد بر این باورند که کودکان به طور طبیعی به انگیزه نیازی ندارند و بدون هیچ دلیلی فعالیتهای خود را انجام میدهند، اما واقعیت این است که کودکان نیز برای انجام کارها در مراحل مختلف زندگی به انگیزه نیاز دارند و بدون وجود انگیزه، نه تنها دستیابی به اهداف برای کودکان دشوار خواهد بود، بلکه حتی از تجربه لحظات لذتبخش دوران کودکی خود نیز محروم خواهند شد.
با توجه به تفاوتهای ذهنی و شناختی کودکان، آنها قادر نیستند به راحتی بیانگیزگی خود را در برابر والدین یا دیگران بیان کنند بنابراین، والدین باید با دقت رفتارهای کودک را بررسی کرده و از طریق مشاهده عملکردهای او در موقعیتهای مختلف، متوجه میزان انگیزه یا بیانگیزگی او شوند.
بیانگیزگی در کودکان ممکن است در حوزههای مختلفی مانند تحصیل، تعامل با همسالان، ارتباطات خانوادگی، بازیها و فعالیتهای روزمره بروز کند و هر یک از این حوزهها میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گیرد که زمینهساز بیانگیزگی در کودک شوند از همین رو در ادامه، به بررسی عوامل گوناگون مؤثر در بیانگیزگی کودکان پرداخته و تلاش خواهیم کرد تا علل و راهحلهای آن را از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار دهیم.
علائم بیانگیزگی در کودکان
یکی از نشانههای بارز بیانگیزگی در کودکان، بیعلاقگی به انجام تکالیف مدرسه است. طبیعی است که در برخی مواقع، کودک به دلیل بازیگوشی و یا نوسانات خلقی، ممکن است دقت کمتری به تکالیف خود داشته باشد و این موضوع در اکثر مواقع قابل اصلاح است اما در صورتی که کودک هیچ توجهی به تکالیف مدرسهای خود نشان ندهد و بسیاری از آنها را به صورت ناقص رها کند یا از انجام آنها به طور کلی اجتناب کند، این رفتار میتواند نشانهای از بیانگیزگی جدی باشد.
در چنین شرایطی، والدین باید دقت کنند که چه عواملی ممکن است موجب این بیتوجهی شده باشد به طور مثال ممکن است مشکلی در محیط مدرسه، مانند فشارهای آموزشی یا مشکلات ارتباطی با معلمان و همکلاسیها وجود داشته باشد و یا حتی مشکلات و تنشهای خانوادگی نیز میتواند بر روی انگیزه کودک در انجام تکالیف تأثیر بگذارد. به عبارت دیگر، برای تشخیص علت دقیق بیانگیزگی کودک، لازم است که عوامل مختلف در محیطهای مدرسه و خانه بررسی و ارزیابی شوند.
برای نمونه: کودکی به نام سارا در سالهای ابتدایی مدرسه است او همیشه در انجام تکالیف مدرسه دقت و علاقه زیادی داشت و معمولاً آنها را با شور و اشتیاق انجام میداد اما در چند هفته اخیر، سارا دیگر هیچ علاقهای به تکالیف خود نشان نمیدهد، او به طور مداوم تکالیفش را ناتمام رها میکند و وقتی از او خواسته میشود که مشغول به کار شود، بیتفاوت و بیحوصله به نظر میرسد.
والدین سارا ابتدا فکر کردند که شاید او فقط خسته است یا تغییراتی در برنامه روزانهاش باعث این رفتار شده است اما پس از صحبت با معلم، متوجه شدند که در مدرسه فشار زیادی به سارا وارد میشود، چون معلم از همه دانشآموزان خواسته تا نمرات بالایی کسب کنند و هرگونه اشتباه را بهعنوان ضعف در نظر میگیرد علاوه بر این، در خانه نیز تنشهایی وجود دارد که باعث میشود سارا احساس کند هیچکس به او توجه ندارد. این وضعیت باعث شده که سارا به تدریج انگیزه خود را برای انجام تکالیف از دست بدهد و از نظر روانی نیز احساس کند که تلاشهایش هیچ ارزشی ندارد.
در این شرایط، والدین سارا میتوانند بهجای تمرکز بر نتایج و نمرات، از سارا حمایت کنند، انتظارات واقعبینانهتری داشته باشند و محیطی آرام و بدون فشار برای او فراهم کنند تا دوباره انگیزه لازم برای انجام کارهایش را پیدا کند.
بیانگیزگی در تعامل با دوستان و جامعه
هنگام بررسی بیانگیزگی در تعاملات اجتماعی کودکان، باید تفاوتی اساسی میان خجالت کشیدن و بیانگیزگی قائل شد چرا که خجالت یک احساس طبیعی و موقتی است که ممکن است کودک در موقعیتهای جدید یا ناآشنا تجربه کند، اما بیانگیزگی به معنای نداشتن تمایل به ارتباط با دیگران است که میتواند عواقب جدیتری به همراه داشته باشد به عنوان مثال، ممکن است کودک شما به یکباره علاقهای به بازی یا برقراری ارتباط با دوستان خود نداشته باشد و حتی از گفتوگو یا تعامل با اعضای خانواده نیز اجتناب کند.
این تغییر رفتار میتواند نشانهای از بیانگیزگی باشد، اما نباید تنها آن را به همین عامل نسبت داد زیرا در بسیاری از مواقع، این نوع رفتار ممکن است به دلایل دیگری مانند مشکلات در ارتباطات اجتماعی، فشارهای روحی یا اضطرابهای ناشی از مشکلات در مدرسه یا خانه نیز ایجاد شود بنابراین، برای درک دقیقتر علل بیانگیزگی در تعاملات اجتماعی کودک، ضروری است که به دقت شرایط روانی و اجتماعی او را بررسی کرده و در صورت لزوم از مشاوران و متخصصان کمک بگیرید.
برای مثال: علی که همیشه با دوستانش بازی میکرد و در مهمانیها و جمعهای خانوادگی به راحتی صحبت میکرد اما اخیراً والدین او متوجه تغییرات رفتاری در او شدهاند؛ علی دیگر علاقهای به بازی با دوستانش ندارد و حتی از حضور در جمعهای خانوادگی نیز اجتناب میکند او به جای بازی با همسالانش، ساعتها تنها در اتاق خود میماند و در مواقعی که خانواده از او میخواهند با دیگران ارتباط برقرار کند، بیتفاوت و بیمیل به نظر میرسد.
والدین علی ابتدا فکر کردند که شاید او در حال گذراندن دورهی طبیعی خجالت کشیدن باشد، اما پس از بررسی بیشتر متوجه شدند که علی دچار اضطرابهای ناشی از مشکلات مدرسه است. در مدرسه، معلمان از او انتظار دارند که همیشه بهترین عملکرد را داشته باشد و همین فشارها باعث شدهاند که علی از ارتباط با دیگران دوری کند همچنین مشکلاتی در خانه وجود دارد که به اعتماد به نفس او آسیب زده است و تمام این مسائل باعث شده که علی دیگر تمایلی به برقراری ارتباط با دوستان و خانواده نداشته باشد و بهطور کلی بیانگیزه به نظر برسد.
در این شرایط، والدین علی باید به بررسی دقیقتر شرایط او پرداخته و به جای انتقاد از او برای عدم تمایل به ارتباطات اجتماعی، به رفع مشکلات عاطفی و روانی او بپردازند و از مشاوران برای کمک به بهبود وضعیت او بهره بگیرند.
بیانگیزگی در بازیها و فعالیتهای روزمره
بازیهای فردی و فعالیتهای روزانه معمولاً با شور و هیجان خاصی برای کودک همراه است از همین رو کودکان معمولاً با انرژی و علاقه به انجام بازیهای خود میپردازند و در فعالیتهای روزمرهشان شاداب و پرنشاط هستند. اما زمانی که کودک به بیانگیزگی دچار میشود، تمایلی به تکرار بازیهای روزانه نخواهد داشت و از انجام کارهای روزمرهاش نیز بیعلاقه میشود. برای مثال، ممکن است کودک هیچ اشتیاقی برای شروع روز و انجام فعالیتهای معمولی مانند بیدار شدن، صبحانه خوردن یا حتی بازی کردن با اسباببازیهایش نداشته باشد.
بنابراین، با دقت به این تغییرات در رفتار و همچنین عملکرد کودک، به راحتی متوجه خواهید شد که دیگر آن شور و هیجان قبلی در او وجود ندارد و این کاهش علاقه میتواند نشانهای از بیانگیزگی عمیق باشد که نیاز به توجه و همین طور بررسی بیشتر دارد در چنین شرایطی، ضروری است که والدین به دنبال علل اصلی این بیانگیزگی باشند و راهحلهایی برای بازگرداندن انگیزه و علاقه کودک پیدا کنند.
دلایل زمینهای بیانگیزگی در کودکان
کمالگرایی خانواده
خانواده نقش کلیدی و بسیار تاثیرگذار در رشد و همچنین توسعه شخصیت کودک دارد. والدین، بهویژه پدر و مادر، باید توجه زیادی به انتظارات و خواستههای خود از کودک داشته باشند زیرا گاهی اوقات، والدین به طور ناخودآگاه کودک خود را مسئول تحقق آرزوها و اهدافی میکنند که خود نتواستهاند به آنها دست پیدا کنند و مطمئنا این انتظارات میتوانند به فشار روانی زیادی منجر شوند که اکثرا از توان کودکان خارج هستند.
مهم است که به یاد داشته باشیم کودک یک موجود مستقل است که تواناییها و ظرفیتهای جسمی و روانی خاص خود را دارد و در صورتی که والدین به طور مفرط از کودک بخواهند که به ایدهآلها و استانداردهای بسیار بالایی دست یابد، این فشار میتواند موجب احساس ناتوانی در کودک شود و در نتیجه، کودک ممکن است به منظور رهایی از این فشارها به رفتارهای انفعالی و بیانگیزگی روی بیاورد بنابراین باید در نظر داشت که کمالگرایی والدین و همچنین داشتن انتظارات غیرواقعی از کودک، میتواند زمینهساز عدم انگیزه در او شود.
اختلافات والدین
والدین بهعنوان مهمترین و تأثیرگذارترین افراد در زندگی کودک، نقشی اساسی در شکلگیری شخصیت و روحیات او دارند چرا که تمامی رفتارها، تعاملات و حتی نوع ارتباط والدین با یکدیگر، میتواند تاثیرات بسیار عمیقی بر فرزندشان بگذارد و قطعا این تأثیرات ممکن است در درازمدت خود را در رفتار و همین طور احساسات کودک خود را نشان دهند.
اختلافات مداوم و تنشهای دائمی میان پدر و مادر، میتواند موجب ایجاد احساس عدم امنیت و بیارزشی در کودک شود و در چنین شرایطی، کودک ممکن است به این باور برسد که تلاشها و رفتارهایش برای هیچکس اهمیتی ندارد و هیچکسی به او توجه نمیکند و یقینا این احساس منفی میتواند انگیزه او را به شدت کاهش دهد و باعث شود که از فعالیتهای مختلف و رشد شخصی خود دست بکشد در نتیجه، بیانگیزگی در کودک افزایش مییابد و او تمایل کمتری به تلاش و حتی پیشرفت خواهد داشت.
شرایط محیطی
شرایط محیطی یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در بروز بیانگیزگی در کودکان است، به طور معمول کودک در دوران کودکی بیشتر وقت خود را در فضاهایی مانند مدرسه، جمع دوستان، خانواده و دیگر محیطهای اجتماعی سپری میکند و در دنیای امروز، فضای اینترنت نیز به این مجموعه شرایط محیطی افزوده شده است و یقینا تأثیرات آن را نمیتوان نادیده گرفت. باید در نظر گرفت که در این فضا کودک همواره در حال مقایسه خود با دیگران و مهمتر از آن یادگیری از محیط پیرامون خود است.
اگر کودک احساس کند که به اندازه کافی تایید و حمایت نمیشود یا مورد توجه قرار نمیگیرد، ممکن است به تدریج گوشهگیر شود و دیگر انگیزهای برای تلاش و اثبات خود نداشته باشد و این احساس میتواند او را به سمت انفعال و بیانگیزگی سوق دهد.
اگرچه کنترل کامل شرایط محیطی برای والدین کار دشواری است، اما آنها تا حد ممکن میتوانند فضاهایی که کودک در آنها حضور دارد را مدیریت کرده و از قرار گرفتن او در فضاهای منفی یا سمی جلوگیری کنند. البته این کار به تواناییهای روحی و دقت بالایی نیاز دارد، چرا که والدین باید بتوانند به دقت شرایط محیطی کودک را شناسایی و از آنها مراقبت کنند.
راهکارهایی برای کاهش بیانگیزگی در کودکان
برای کاهش بیانگیزگی در کودکان، ابتدا باید به تواناییها و ویژگیهای مثبت آنها توجه کرده و این نکات مثبت را به طور مداوم به خودشان یادآوری کنید، این کار نه تنها اعتماد به نفس کودک را به خوبی تقویت میکند، بلکه به او انگیزه میدهد تا در مواجهه با چالشها همچنان تلاش کند.
یکی از نکات حیاتی که باید به آن توجه کنید این است که کودک شما باید احساس کند برای شما مهم است و مورد توجه قرار دارد در واقع، به او این اطمینان را بدهید که تلاشها و کارهایش از ارزش بالایی برخوردار است قطعا این توجه و حمایت میتواند تأثیر زیادی در افزایش انگیزه و انرژی او برای ادامه تلاشها داشته باشد.
همچنین، بسیار مهم است که انتظارات خود را از کودک واقعبینانه و معقول تنظیم کنید و بهجای اینکه از او بخواهید همیشه نمرات عالی بگیرد یا خود را با دیگران مقایسه کند، بهتر است که تایید و تشویق شما فراتر از موفقیتهای تحصیلی و اجتماعی باشد زیرا فشار بیش از حد به کودک برای رسیدن به اهدافی غیرواقعی، میتواند باعث شود که او احساس کند هیچگاه قادر به برآورده کردن انتظارات شما نخواهد بود و همین امر ممکن است منجر به کاهش انگیزه و حتی بیانگیزگی در او شود.
علاوه بر این، اطمینان حاصل کنید که کودک شما به اندازه کافی استراحت میکند و تغذیه سالمی دارد چرا که خواب کافی و رژیم غذایی مناسب تأثیر زیادی بر روحیه و همین طور عملکرد کودک دارند و میتوانند در بهبود کیفیت زندگی و کاهش بیانگیزگی او نقشی اساسی ایفا کنند.
در نهایت، اگر احساس میکنید که قادر به مدیریت مشکلات و چالشهای موجود نیستید، مراجعه به یک مشاور کودک میتواند به شما کمک زیادی کند چرا که مشاور کودک میتواند به شما راهکارهای تخصصی و مؤثری برای بهبود ارتباط با کودک و همچنین مقابله با مشکلات رفتاری و انگیزشی او ارائه دهد و در این مسیر، حمایتهای لازم را فراهم کند.