Submitted by masome on Mon, 11/04/2024 - 16:48

نیازهای روانشناختی کودکان زیر 7 سال

دنیای کودکان دنیایی است سرشار از شگفتی و سادگی، جایی که صداقت و مهربانی به‌عنوان ویژگی‌های اصلی شناخته می‌شوند. در این دوران، کودک نه تنها به‌عنوان یک فرد مستقل، بلکه به‌عنوان عضوی از خانواده شناخته می‌شود. خانواده‌ای که معمولاً شامل پدر، مادر و فرزند است، نقش کلیدی در شکل‌گیری شخصیت و احساسات کودکان ایفا می‌کند. برای اینکه والدین بتوانند فرزندان شاد و موفقی پرورش دهند، باید مهارت‌های ارتباطی و همزیستی را به‌خوبی یاد بگیرند.

از بدو تولد، هر فرد نیازهای روانشناختی خاصی دارد که برآورده‌سازی آن‌ها در دوران کودکی اهمیت بسزایی دارد. اگر این نیازها به‌طور صحیح و به‌موقع تامین نشوند، ممکن است در بزرگسالی مشکلاتی جدی به‌وجود آورند. تحقیقات نشان می‌دهند که دوره سنی 0 تا 7 سالگی، حیاتی‌ترین سال‌های زندگی کودک هستند. در این زمان، درصد قابل توجهی از شخصیت فرد شکل می‌گیرد و الگوهای رفتاری اولیه‌اش تعیین می‌شود.

بنابراین، نوع رفتار والدین و همچنین نحوه تامین نیازهای عاطفی و روانی فرزندان می‌تواند تاثیر عمیقی بر رشد شخصیت کودکان بگذارد.

برای مثال، بر اساس نظریه‌ی attachment (attachment theory) که توسط جان بالبی توسعه یافته است، پیوند عاطفی که کودک با والدین خود برقرار می‌کند، نه‌تنها بر احساس امنیت او تاثیر می‌گذارد بلکه بر توانایی او در برقراری روابط اجتماعی در آینده نیز اثرگذار است. کودکانی که از حمایت و محبت کافی در این دوران برخوردارند، معمولاً دارای اعتماد به نفس بالاتری هستند و می‌توانند به‌خوبی با چالش‌های زندگی مقابله کنند.

از همین رو، والدین باید با دقت به نیازهای عاطفی و روانشناختی فرزندان خود توجه کافی داشته باشند. این نیازها شامل محبت، توجه، تایید و احساس امنیت هستند. به طور قطع، برآورده‌سازی این نیازها نه‌تنها به بهبود کیفیت زندگی کودک کمک می‌کند، بلکه پایه‌گذار موفقیت‌های آینده او در جوانی و بزرگسالی نیز خواهد بود.

هرم نیازها

هرم نیازها یکی از نظریه‌های برجسته در روانشناسی است که توسط آبراهام مزلو، روانشناس مشهور، مطرح شده است. مزلو در این نظریه به بررسی نیازهای انسان در مراحل مختلف زندگی می‌پردازد و تاکید می‌کند که افراد دارای پنج طبقه نیاز اساسی و ضروری هستند. این نیازها نه تنها برای بقاء انسان ضروری‌اند، بلکه تامین آن‌ها به یادگیری و افزایش اعتماد به نفس نیز کمک می‌کند. به ویژه در کودکان زیر 7 سال، سه طبقه اول نیازها اهمیت ویژه‌ای دارند، زیرا این نیازها می‌توانند بر روی رشد اجتماعی و روانی آن‌ها تاثیرگذار باشند. این نظریه به ما کمک می‌کند تا درک بهتری از رفتار انسان‌ها و مراحل مختلف توسعه آن‌ها داشته باشیم.

این نیازها به ترتیب زیر هستند:

  • نیازهای زیستی یا فیزیولوژیک: شامل نیازهای پایه‌ای مانند غذا، آب، مسکن و پوشاک که برای بقای هر فردی ضروری هستند.
  • نیاز به ایمنی:  شامل احساس امنیت و ثبات در زندگی، مانند امنیت جسمی و مالی.
  • نیاز به تعلق داشتن: نیاز به عشق و روابط اجتماعی، یعنی احساس تعلق به گروه‌ها و جامعه.
  • نیاز به عزت نفس: نیاز به احترام از جانب خود و دیگران، که به اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی مربوط می‌شود.
  • نیاز به خودشکوفایی: این بالاترین سطح نیازهاست که به تحقق پتانسیل‌ها و اهداف شخصی اشاره دارد.

مزلو باور داشت که برای رسیدن به سطوح بالاتر از رشد و خودشکوفایی، ابتدا باید نیازهای پایه‌ای تامین شوند. این نظریه به ما کمک می‌کند تا درک بهتری از رفتارهای انسانی و انگیزه‌های آن‌ها پیدا کنیم و نشان می‌دهد که چگونه تامین نیازها می‌تواند بر روی رشد و پیشرفت فرد تاثیر بگذارد.

بنابراین، تامین این نیازها در یادگیری کودکان و افزایش اعتماد به نفس آن‌ها بسیار حائز اهمیت است.

1- نیازهای جسمانی

نیازهای جسمانی یا فیزیولوژیک اساساً به نیازهایی اشاره دارند که بقای انسان را تضمین می‌کنند. این نیازها شامل آب، غذا، هوا، مسکن و پوشاک مناسب هستند و در واقع پایه‌ای‌ترین سطح از سلسله‌مراتب نیازهای مزلو را تشکیل می‌دهند. تامین این نیازها برای رشد و توسعه سالم هر فرد، به ویژه در دوران کودکی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

تامین نیازهای فیزیولوژیک

والدین و سرپرستان باید به سرعت و بدون تاخیر به این نیازها پاسخ دهند، به ویژه در مورد کودکان زیر سه سال. در این سنین، پاسخ‌دهی سریع به نیازهای فیزیولوژیک مانند گرسنگی و تشنگی نه‌تنها به تامین انرژی مورد نیاز برای رشد کمک می‌کند، بلکه احساس امنیت و همچنین آرامش را در کودک ایجاد می‌کند. تحقیقات نشان داده‌اند که کودکانی که نیازهای اولیه آن‌ها به‌موقع و موثر تامین می‌شود، در آینده به‌مراتب توانایی بهتری در مدیریت استرس و تعاملات اجتماعی خواهند داشت.

به عنوان مثال، در یک مطالعه که بر روی کودکان کم سن و سال انجام شده، مشخص گردید کودکانی که در سنین پایین به نیازهای جسمانی آن‌ها به موقع پاسخ داده شده، در مقایسه با همتایان خود از نظر عاطفی و اجتماعی سازگارتر بوده و مهارت‌های بین‌فردی بهتری را از خود نشان می‌دهند.

اهمیت محبت و توجه

علاوه بر تامین نیازهای فیزیکی، محبت و توجه والدین نیز نقشی حیاتی در این زمینه ایفا می‌کند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که کودکان نیازمند عشق و حمایت عاطفی هستند تا بتوانند به‌خوبی رشد کنند. تامین این نیازها، به‌ویژه از طریق تعاملات عاطفی و فیزیکی، مانند در آغوش گرفتن و بازی کردن، می‌تواند به شکل‌گیری پیوندهای عاطفی قوی و احساس امنیت در کودک کمک کند.

آموزش صبر و خودکنترلی

با افزایش سن، به‌خصوص از حدود سه سالگی به بعد، والدین می‌توانند به تدریج مفهوم صبر و خودکنترلی را به کودکان خود آموزش دهند. این آموزش باید به صورت تدریجی و با فاصله‌های زمانی بسیار کوتاه انجام شود. به عنوان مثال، اگر کودک در خواست غذایی دارد، می‌توان به او آموخت که بعد از چند دقیقه صبر کند تا غذای او آماده شود. این فرآیند به کودک کمک می‌کند تا یاد بگیرد نیازهایش را مدیریت کند و به مرور زمان به استقلال بیشتری دست یابد.

بنابراین، تامین نیازهای جسمانی نه‌تنها به سلامت جسمانی کودک کمک می‌کند، بلکه در شکل‌گیری احساس امنیت و خودباوری نیز تاثیرگذار است. والدین و سرپرستان باید با درک عمیق از این نیازها، اقدام به ایجاد محیطی امن و حمایتگر برای فرزندان خود کنند تا آن‌ها بتوانند در مراحل بعدی زندگی با اعتماد به نفس بیشتری به چالش‌ها و فرصت‌ها پاسخ دهند.

2- نیاز به امنیت

نیاز به امنیت به معنای احساس حفاظت و دوری از خطرات است. این احساس امنیت برای کودکان، به ویژه در دوران نوزادی و پیش‌دبستانی، یکی از اساسی‌ترین نیازها محسوب می‌شود. هنگامی که کودکان مطمئن شوند که از سوی محیط و افراد اطراف خود در امان هستند، احساس راحتی و آرامش می‌کنند و این امر آن‌ها را تشویق می‌کند که به جستجو و همچنین یادگیری از محیط پیرامون بپردازند.

اهمیت احساس امنیت

تحقیقات نشان داده‌اند که احساس امنیت در کودکان به شکل‌گیری مهارت‌های اجتماعی و عاطفی آن‌ها بسیار کمک می‌کند. به‌عنوان مثال، یک مطالعه از دانشگاه هاروارد نشان می‌دهد که کودکانی که در محیطی امن و حمایتگر رشد می‌کنند، احتمال بیشتری دارد که در برقراری روابط مثبت با دیگران موفق باشند و در مواقع بحرانی به‌خوبی عمل کنند. این احساس امنیت نه‌تنها به آن‌ها اجازه می‌دهد که به طور آزادانه به جستجو و یادگیری بپردازند، بلکه به آن‌ها کمک می‌کند تا در مقابل چالش‌های زندگی نیز مقاوم‌تر شوند.

نظم و محدودیت

مزلو تاکید می‌کند که آزادی کامل و آسان گیری در تربیت کودکان می‌تواند منجر به اضطراب و نگرانی شود. در واقع، ایجاد نظم و محدودیت‌های معقول می‌تواند به کودکان کمک کند تا احساس امنیت بیشتری داشته باشند. این نوع محدودیت‌ها می‌توانند به کودک کمک کنند تا انتظارات و به طبع قوانین را درک کند و بدانند که در چه شرایطی می‌توانند به فعالیت بپردازند.

به عنوان مثال، زمانی که والدین به طور مشخص محدودیت‌هایی برای زمان بازی یا زمان تماشای تلویزیون تعیین می‌کنند، کودک متوجه می‌شود که این محدودیت‌ها نه تنها برای کنترل او، بلکه برای محافظت از او نیز طراحی شده‌اند. این نوع رویکرد به کودکان این احساس را می‌دهد که والدینشان در تلاش هستند تا آن‌ها را در یک محیط امن و پایدار نگه دارند.

تامین نیازهای عاطفی و جسمانی

به طور قطع تامین نیازهای عاطفی، مانند احساس محبت و توجه، به احساس امنیت کودکان کمک شایانی می‌کند. اگر کودکی به دلیل کثیف شدن لباسش یا گرسنگی گریه کند و بلافاصله به این نیازها پاسخ داده شود، یقینا احساس امنیت و حمایت را تجربه می‌کند. این تجربه نه‌تنها به او اطمینان می‌دهد که در دنیای اطرافش افرادی وجود دارند که به او اهمیت می‌دهند، بلکه به او یادآوری می‌کند که نیازهایش همیشه مورد توجه قرار می‌گیرد.

در واقع، این نوع تعاملات به تدریج زمینه را برای تامین نیاز بعدی مزلو، یعنی نیاز به محبت و عشق، فراهم می‌کند. وقتی کودکان احساس می‌کنند که والدینشان در کنار آن‌ها هستند و نیازهایشان را برآورده می‌کنند، به این نتیجه می‌رسند که دنیای اطرافشان جای امنی است و این امر به تقویت حس اعتماد به نفس و خودباوری آن‌ها منجر خواهد شد.

نتیجه می گیریم، احساس امنیت برای رشد سالم کودکان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. بنابراین، والدین و مربیان باید با درک عمیق از این نیاز و ایجاد محیطی حمایتگر و امن، به تقویت این احساس در کودکان بپردازند. این کار نه‌تنها به آن‌ها کمک می‌کند که به‌خوبی در دنیای اطراف خود گام بردارند، بلکه پایه‌گذار روابط مثبت و سازنده‌ای خواهد بود که در آینده بر سلامت روانی و اجتماعی آن‌ها تاثیر خواهد گذاشت.

3- نیاز به محبت

نیاز به محبت یکی از اساسی‌ترین نیازها در رشد و توسعه شخصیت کودک است. این نیاز به معنای احساس تعلق، عشق و پذیرش از سوی دیگران است. تجربه محبت و حمایت عاطفی به کودکان کمک می‌کند تا به رشد اجتماعی و عاطفی مطلوبی دست یابند و احساس اعتماد به نفس و عزت نفس بالایی را تجربه کنند.

تاثیر محبت بر رشد کودک

محبت و توجه والدین و مربیان به طور مستقیم بر رفتار و یادگیری کودکان تاثیر می‌گذارد. کودکانی که احساس می‌کنند از سوی خانواده و جامعه پذیرفته شده‌اند، احتمال بیشتری دارد که به سمت یادگیری و تجربه‌های جدید گام بردارند. مطالعات بسیاری نشان می‌دهند که محبت و توجه مستمر به کودکان می‌تواند به تقویت روابط عاطفی آن‌ها و همچنین افزایش توانایی‌های شناختی و اجتماعی آن‌ها منجر شود. به عنوان مثال، تحقیقاتی که در دانشگاه شیکاگو انجام شده است، نشان می‌دهد که کودکان با روابط عاطفی مثبت در خانواده، در مقایسه با همتایان خود، عملکرد بهتری در مدرسه و فعالیت‌های اجتماعی دارند.

پیامدهای کمبود محبت

در مقابل، کودکانی که در محیط‌های کم‌محبت رشد می‌کنند، ممکن است احساس طرد شدن و پذیرفته نشدن از سوی جمع داشته باشند. از همین رو این احساسات می‌تواند منجر به رفتارهای نامناسب و جستجوی توجه در بزرگترها شود. به عنوان مثال، کودکانی که در جستجوی تایید و محبت از دیگران هستند، ممکن است به رفتارهای نامطلوبی مانند نافرمانی یا جلب توجه منفی دست بزنند. این گونه رفتارها به دلیل عدم اطمینان به محبت و پذیرش از سوی دیگران بروز می‌کند و می‌تواند در طولانی‌مدت بر سلامت روانی و اجتماعی کودک تاثیر منفی بگذارد.

نیاز به تامین شرایط اولیه

برای یادگیری موثر، نیازهای اولیه کودکان باید به ترتیب اولویت تامین شود. کودکی که گرسنه و یا تشنه است و از طرفی لباس نامناسب بر تن دارد، مطمئنا نمی‌تواند بر روی یادگیری تمرکز کند و همچنین نمی‌تواند درک روشنی از دنیای اطرافش داشته باشد. در این راستا، ایجاد یک برنامه غذایی مناسب شامل صبحانه، میان‌وعده و ناهار در خانه و مهدکودک‌ها بسیار مهم است. این برنامه به کودکان کمک می‌کند تا به نیازهای جسمانی خود پاسخ دهند و در نتیجه، فضای بهتری برای یادگیری فراهم شود.

نقش والدین و مربیان

والدین و مربیان باید به گونه‌ای رفتار کنند که احساس امنیت و دوست داشته شدن را در کودکان ایجاد کنند. به طور قطع کودکی که با اضطراب، نگرانی و طرد شدن مواجه است، نمی‌تواند در یک محیط آرام باقی بماند و به یادگیری بپردازد. احساس ناامنی و طرد شدن به تدریج به احساس ناتوانی و کمبود اعتماد به نفس در کودک منجر می‌شود.

به عنوان مثال، اگر یک کودک در مهدکودک با رفتار محبت‌آمیز و حمایتگرانه مواجه شود، این تجربه می‌تواند به تقویت حس تعلق او کمک کند. در نتیجه، این کودک با اعتماد به نفس بیشتری به فعالیت‌ها و چالش‌های جدید نزدیک می‌شود و می‌تواند به تدریج به فردی مستقل و توانا تبدیل شود.

در نهایت، نیاز به محبت یکی از ارکان اساسی در رشد کودکان است. فراهم کردن محیطی محبت‌آمیز و حمایتگر نه تنها به رشد عاطفی و اجتماعی کودکان کمک می‌کند، بلکه زمینه‌ساز یادگیری موثر و موفقیت در زندگی آینده آن‌ها خواهد بود. به همین دلیل، والدین و مربیان باید به تامین این نیاز توجه ویژه‌ای داشته باشند و با ایجاد فضایی پر از عشق و پذیرش، به کودکان کمک کنند تا به بهترین نسخه از خود تبدیل شوند.

4- نیاز به استقلال

نیاز به استقلال یکی از جنبه‌های کلیدی در رشد و توسعه شخصیت کودکان است. این نیاز به آن‌ها اجازه می‌دهد تا هویت فردی خود را کشف کرده و احساس خودکفایی و توانمندی را تجربه کنند. استقلال به معنای توانایی تصمیم‌گیری، انجام کارها به‌طور مستقل و شکل‌گیری مهارت‌های زندگی است که از ابتدای دوران کودکی آغاز می‌شود و تا بزرگسالی ادامه می‌یابد.

اهمیت استقلال در رشد کودک

تحقیقات نشان می‌دهند که کودکانی که در محیط‌های حمایتگر و مستقل رشد می‌کنند، معمولاً مهارت‌های اجتماعی و عاطفی بهتری دارند. به عنوان مثال، یک مطالعه در دانشگاه کالیفرنیا نشان داده است که کودکان مستقل‌تر در برقراری روابط مثبت با همسالان خود موفق‌تر هستند و در موقعیت‌های اجتماعی راحت‌تر عمل می‌کنند. این نوع استقلال به کودکان کمک می‌کند تا به صورت فعال در یادگیری مشارکت داشته و اعتماد به نفس بالاتری کسب کنند.

ایجاد چارچوب و ساختار

والدین باید با حفظ یک چارچوب و ساختار مشخص، به کودکان اجازه دهند تا استقلال خود را تجربه کنند. این چهارچوب به کودکان احساس امنیت می‌دهد و آن‌ها را در فرایند تصمیم‌گیری یاری می‌کند. به عنوان مثال، والدین می‌توانند از کودک بخواهند تا از بین چند دست لباس انتخاب کند یا از میان سه گزینه غذایی که ارائه می‌دهند، یکی را برای ناهار انتخاب کند. این نوع فعالیت‌ها به کودک این احساس را می‌دهد که نظر او ارزشمند است و به او کمک می‌کند تا مهارت‌های تصمیم‌گیری را توسعه دهد.

 زمان مناسب برای تامین نیاز به استقلال

تامین نیاز به استقلال باید از سنین ۴ تا ۵ سالگی آغاز شود. در این سنین، کودکان به طور طبیعی به کشف و تجربه‌گری تمایل دارند و والدین می‌توانند با تشویق آن‌ها به فعالیت‌های مستقل، زمینه‌های رشد بیشتری را فراهم کنند. به عنوان مثال، تشویق کودک به انتخاب اسباب‌بازی‌ها یا طراحی اتاق خود می‌تواند به او احساس استقلال بیشتری بدهد و در عین حال خلاقیت او را تقویت کند.

برای عملیاتی کردن این نیاز، والدین می‌توانند به جای انجام کارها برای کودک، او را تشویق کنند تا خود اقدام کند. مثلاً به کودک می‌توان آموزش داد که چگونه لباس‌هایش را بپوشد یا با کمک والدینش، صبحانه خود را آماده کند. این تجربیات نه‌تنها به رشد مهارت‌های عملی کودک کمک می‌کند، بلکه اعتماد به نفس او را نیز افزایش می‌دهد.

تاثیر بر رشد شخصیت

کودکانی که تجربه استقلال دارند، به طور معمول خود را به عنوان افراد توانمند و موثر درک می‌کنند. این احساس به آن‌ها کمک می‌کند تا در آینده با چالش‌ها و موانع به‌خوبی مقابله کنند. به علاوه، تجربه استقلال می‌تواند به کودکان کمک کند تا حس مسئولیت‌پذیری و تصمیم‌گیری منطقی را نیز یاد بگیرند، که هر دو برای موفقیت در زندگی بسیار حیاتی هستند.

به‌طور کلی، نیاز به استقلال یک عنصر اساسی در رشد سالم کودکان است. والدین و مربیان باید با ایجاد یک محیط حمایتگر و در عین حال چالش‌برانگیز، به کودکان کمک کنند تا حس استقلال و خودکفایی را توسعه دهند. این نوع پرورش نه‌تنها به شکل‌گیری هویت قوی‌تری در کودکان کمک می‌کند، بلکه آن‌ها را برای مواجهه با چالش‌های زندگی آماده می‌سازد و زمینه‌ساز موفقیت‌های آینده‌ آن‌ها خواهد بود.