هر گاه تصمیم میگیرید کودکتان را به مهدکودک، مدرسه یا حتی برای مدت کوتاهی به خانه یکی از اقوام بفرستید، ممکن است با واکنشهای ناگهانی و شدید کودک مواجه شوید مثل گریه، داد و فریاد، حتی بروز علائم جسمانی مثل سردرد یا سرگیجه، دقت داشته باشید که همه این رفتارها نشانههایی از اضطراب کودک هستند. در چنین مواقعی ممکن است شما به طور ناخودآگاه به این فکر کنید که "او فقط در حال لوس کردن خودش است!" و به راحتی از کنار این واکنشها بگذرید اما حقیقت این است که کودک شما دچار اضطراب جدی است که فراتر از یک واکنش گذرا یا لوس بازی است.
این قبیل واکنشها، که ممکن است برای والدین ناراحتکننده و گیجکننده باشد، نشانهای از اضطراب درونی کودک است، بسیاری از والدین فکر میکنند که اضطراب و استرس تنها مختص بزرگترهاست، اما قطعا این تصوری کاملاً اشتباه است و کودکان نیز ممکن است با استرسهای روانی و اضطرابهای مشابه آنچه که بزرگترها تجربه میکنند، مواجه شوند.
اضطراب در کودکان: واقعیتها و دلایل
اضطراب در کودکان، مانند بزرگترها، میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد تغییرات محیطی، مشکلات اجتماعی، فشارهای آموزشی یا حتی اضطراب والدین میتوانند زمینهساز اضطراب در کودکان شوند. احساس ترس از محیطهای ناآشنا، مشکلات در برقراری ارتباط با همسالان و یا نگرانی از جدایی از والدین میتواند عوامل مشترک در بروز اضطراب در کودکان باشد.
این اضطرابها میتوانند در شکلهای مختلفی بروز پیدا کنند: از گریه و فریاد گرفته تا بروز علائم جسمانی مانند سردرد، دلدرد و یا مشکل در خواب. همچنین ممکن است کودک به طور غیرمستقیم و با رفتارهای ناخوشایند به شما نشان دهد که در حال تجربه اضطراب است.
پیشگیری از اضطراب کودکان
پیشگیری از اضطراب در کودکان نیازمند توجه به چندین نکته اساسی است. با فراهم کردن محیطی امن، حمایتگر و قابل پیشبینی برای کودک، میتوان به کاهش این اضطرابها کمک کرد.
ایجاد محیطهای امن و ثابت: یکی از عوامل اصلی که به کودک احساس امنیت میدهد، ایجاد روتینهای ثابت و قابل پیشبینی است. کودکان از نظم و ثبات لذت میبرند و زمانی که بدانند چه چیزی در انتظارشان است، اضطراب کمتری خواهند داشت. برای مثال، تعیین زمان مشخص برای خواب، غذا، بازی و فعالیتهای آموزشی میتواند به کاهش احساس ناامنی و اضطراب کودک کمک کند.
تقویت احساس اعتماد به نفس در کودک: به کودکان باید یاد بدهیم که میتوانند از پس چالشها و موقعیتهای جدید برآیند، تقویت مهارتهای اجتماعی و آموزشی آنها، به آنها این اعتماد به نفس را میدهد که میتوانند با مشکلات روبرو شوند. مثلاً، اگر کودک قرار است به مدرسه برود، میتوان با انجام فعالیتهای تمرینی مانند دیدار با معلم یا همکلاسیها پیش از شروع مدرسه، احساس راحتی بیشتری در محیط جدید ایجاد کرد.
آمادهسازی کودک برای مواجهه با تغییرات: اگر قرار است کودک به مکانی جدید برود یا تغییراتی در برنامه روزانه او ایجاد شود، بهتر است پیش از آن کودک را آماده کنیم صحبت کردن با کودک درباره تغییرات پیشرو، توضیح دادن اینکه چه چیزی انتظار او را میکشد و دادن فرصتی برای بیان نگرانیها، میتواند اضطراب او را کاهش دهد. به طور مثال، اگر کودک قرار است به مهدکودک یا مدرسه برود، میتوانید قبل از شروع، بازدیدهایی از مکان جدید داشته باشید تا کودک با محیط آشنا شود.
ایجاد ارتباط باز و حمایتگر: کودکان باید احساس کنند که همیشه میتوانند در مواقع اضطراب و نگرانی به والدین یا مربیان خود مراجعه کنند گوش دادن به نگرانیها و احساسات آنها، نشان دادن همدلی و ایجاد فضایی امن برای بیان احساسات، نقش مهمی در کاهش اضطراب دارد این ارتباط دوطرفه به کودک این اعتماد را میدهد که در هر شرایطی حمایت میشود.
مدیریت استرس والدین: استرس و اضطراب والدین میتواند به طور غیرمستقیم بر کودکان تاثیر بگذارد، اگر والدین در مواجهه با تغییرات یا مشکلات زندگی دچار اضطراب باشند، این اضطراب به راحتی میتواند به کودک منتقل شود بنابراین، والدین باید به شیوههای مختلفی برای مدیریت استرس خود از جمله ورزش، مدیتیشن یا مشاوره روانشناختی توجه داشته باشند.
تشویق به فعالیتهای بدنی و اجتماعی: فعالیتهای بدنی و اجتماعی به ویژه بازیهای گروهی، به کاهش اضطراب در کودکان کمک میکند بازیهایی که کودک را به تعامل با دیگران وادار میکند، نه تنها مهارتهای اجتماعی را تقویت میکند بلکه میتواند به عنوان یک مکانیسم مقابلهای با اضطراب نیز عمل کند.
در نهایت، پیشگیری از اضطراب در کودکان نه تنها به پیشگیری از مشکلات روانی در آینده کمک میکند، بلکه به آنها مهارتهایی میآموزد که بتوانند به طور مؤثری با چالشهای زندگی روبرو شوند. با توجه به نیازهای خاص هر کودک، میتوان اقدامات مناسب را برای کاهش اضطراب و بهبود سلامت روانی کودک انجام داد.
آیا اضطراب سراغ بچهها هم میرود؟
این اختلال چیست؟
اضطراب یک احساس ناخوشایند، نامشخص و همراه با هراس است که معمولاً به دلیل عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژیکی در مواجهه با موقعیتهای استرسزا به وجود میآید این حالت در بسیاری از افراد، از جمله کودکان، میتواند به شکلی طبیعی و گذرا تجربه شود در حقیقت، اضطراب جزئی جداییناپذیر از زندگی طبیعی دوران کودکی است و در مراحل مختلف رشد کودک میتواند خود را نشان دهد.
اما زمانی که اضطراب به یک اختلال تبدیل میشود، میتواند تأثیرات منفی جدی بر سلامت روانی و اجتماعی کودک بگذارد و حتی در برخی موارد موجب بروز مشکلات بیشتر در سایر جنبههای زندگی او شود. اختلال اضطرابی یکی از شایعترین اختلالات روانشناختی در دوران کودکی و نوجوانی است و میتواند زمینهساز بروز مشکلات دیگر مانند افسردگی، اختلالات رفتاری و مشکلات اجتماعی نیز باشد.
تفاوت اضطراب در کودکان و بزرگسالان
در حالی که اضطراب در بزرگسالان و کودکان از لحاظ ظاهری شباهتهایی به هم دارد، منشأ، علائم و واکنشهای آن در هر دو گروه ممکن است متفاوت باشد به طور کلی، کودکان بیشتر از بزرگسالان به طور غیرمستقیم احساسات خود را بیان میکنند و ممکن است علائم اضطراب در آنها به شکلهای مختلفی مانند رفتارهای آشفته، ناراحتیهای جسمانی یا مشکلات در خواب بروز پیدا کند.
برای مثال، کودکانی که دچار اضطراب میشوند، ممکن است علائمی نظیر دلدرد، سردرد، بیقراری و یا حتی ناتوانی در تمرکز را تجربه کنند که ممکن است به سختی شناسایی شوند. این علائم ممکن است با نشانههای فیزیکی دیگر مخلوط شوند و به اشتباه به عنوان مشکلات جسمانی تفسیر شوند علاوه بر این، اضطراب در کودکان ممکن است به طور غیرمستقیم از طریق رفتارهای اجتنابی، وابستگی زیاد به والدین یا عدم تمایل به مشارکت در فعالیتهای اجتماعی نمایان شود.
چرا اضطراب در دوران کودکی اهمیت دارد؟
اضطراب در دوران کودکی اگر کنترل نشود، میتواند تأثیرات منفی درازمدتی بر روان کودک داشته باشد این اختلال نه تنها بر زندگی روزمره کودک اثر میگذارد، بلکه میتواند بر توانایی او برای ایجاد روابط اجتماعی سالم، سازگاری با محیطهای جدید و حتی در آینده بر موفقیتهای تحصیلی و شغلی نیز تاثیر بگذارد. در صورتی که اضطراب در این دوران نادیده گرفته شود یا به درستی درمان نشود، ممکن است به اختلالات روانی و رفتاری پیچیدهتری در دوران نوجوانی و بزرگسالی منجر شود.
به همین دلیل، توجه به علائم اضطراب در کودکان و فراهم کردن حمایتهای لازم برای آنها در این دوران اهمیت ویژهای دارد از همین رو درمان به موقع و موثر میتواند به کودکان کمک کند تا مهارتهای مقابلهای لازم برای مدیریت اضطراب را یاد بگیرند و در آینده با چالشهای روانی و اجتماعی بهتر کنار بیایند.
چه عواملی میتوانند موجب اضطراب در کودکان شوند؟
علل اضطراب در کودکان بسیار متنوع هستند و میتوانند شامل عوامل ژنتیکی، محیطی، اجتماعی و روانی باشند. برخی از مهمترین عواملی که میتوانند موجب بروز اضطراب در کودکان شوند، عبارتند از:
تجربیات منفی در دوران کودکی: تجارب استرسزا مانند جدایی از والدین، تغییرات ناگهانی در محیط زندگی، از دست دادن یکی از نزدیکان یا مواجهه با اتفاقات ناگوار میتواند زمینهساز اضطراب در کودکان باشد.
پیشینه خانوادگی اضطراب: کودکانی که در خانوادههای خود افرادی دارند که به اختلالات اضطرابی مبتلا هستند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به این اختلال قرار دارند.
عدم توانایی در مقابله با استرس: برخی کودکان ممکن است به دلایل مختلف، مانند کمبود حمایت اجتماعی یا عدم دسترسی به منابع حمایتی، نتوانند به درستی با استرسهای زندگی خود کنار بیایند.
فشارهای اجتماعی و تحصیلی: مواجهه با فشارهای مدرسه، انتظارات بالای والدین یا مشکلات اجتماعی میتواند به افزایش اضطراب در کودکان منجر شود.
ناتوانی در تنظیم احساسات: کودکانی که قادر به شناسایی یا بیان احساسات خود نیستند، ممکن است به شیوههای ناسالم مانند پرخاشگری یا انزوای اجتماعی واکنش نشان دهند که خود میتواند اضطراب را تشدید کند.
چگونه میتوان به کودکانی که دچار اضطراب هستند کمک کرد؟
برای مدیریت اضطراب در کودکان، اولین گام شناسایی دقیق علائم اضطراب است و پس از آن، میتوان با استفاده از روشهای درمانی مختلف مانند رواندرمانی، مشاوره والدین و یا در برخی موارد دارو درمانی، به بهبود وضعیت کودک کمک کرد. همچنین ایجاد محیطی امن و حمایتی در خانه و مدرسه، آموزش مهارتهای مقابلهای به کودک و فراهم کردن فرصتی برای ابراز احساسات از طریق بازی یا فعالیتهای خلاقانه میتواند به کاهش اضطراب کمک بزرگی کند.
به طور کلی، حساسیت به اضطراب در کودکان و تعامل مثبت و همدلانه با آنها میتواند در پیشگیری از تبدیل شدن اضطراب به یک اختلال مزمن و ایجاد اختلالات روانشناختی دیگر موثر واقع شود.
علل اضطراب در کودکان
اضطراب در کودکان بهطور معمول نتیجه ترکیب پیچیدهای از عوامل بیولوژیکی، محیطی و روانشناختی است و این عوامل میتوانند به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر سیستم عصبی و روان کودک تأثیر بگذارند و زمینهساز بروز اضطراب در او شوند. در اینجا به بررسی برخی از مهمترین علل اضطراب در کودکان پرداختهایم:
1. علل زیستشناختی و فیزیولوژیکی
یکی از عوامل اصلی که میتواند به اضطراب در کودکان منجر شود، عواملی زیستی هستند که به نحوه عملکرد بدن و سیستم عصبی مربوط میشوند. برخی از این عوامل عبارتند از:
اختلالات هورمونی: کمکاری یا پرکاری هورمونها، به ویژه هورمونهایی مانند آدرنالین و کورتیزول، میتواند به بروز اضطراب کمک کند، افزایش سطح کورتیزول (هورمون استرس) در بدن ممکن است موجب احساس اضطراب و نگرانی مداوم در کودک شود.
اختلالات در ضربان قلب و سیستم عصبی: مشکلاتی مانند بینظمی در ضربان قلب یا اختلالات مرتبط با سیستم عصبی خودمختار میتوانند بر وضعیت روانی کودک تأثیر بگذارند، تغییرات در ضربان قلب یا فشار خون ممکن است احساسات اضطرابی را تشدید کنند.
کمبودهای تغذیهای: کمبود برخی از مواد مغذی مانند منیزیم، ویتامینهای گروه B ، B12، اسید فولیک و اسیدهای آمینه میتواند بر وضعیت روانی کودک تأثیر گذاشته و باعث افزایش اضطراب شود زیرا این مواد مغذی نقش مهمی در عملکرد صحیح سیستم عصبی دارند و کمبود آنها ممکن است به حساسیت بیشتر کودک در برابر استرس منجر شود.
2. عوامل محیطی و خانوادگی
محیط زندگی کودک، به ویژه در خانه و مدرسه، میتواند تأثیر زیادی در بروز اضطراب داشته باشد، برخی از عوامل محیطی و خانوادگی که ممکن است باعث اضطراب در کودکان شوند عبارتند از:
اختلالات خانوادگی: مشکلاتی مانند طلاق، جدایی والدین و یا عدم استقرار در محیط خانواده میتواند احساس ناامنی و اضطراب را در کودک ایجاد کند بنابراین کودکانی که در خانوادههای با مشکلات اقتصادی، اجتماعی یا روانشناختی رشد میکنند، بیشتر در معرض اضطراب قرار دارند.
فشارهای تحصیلی و اجتماعی: فشارهای مدرسه و انتظارات بالای والدین در مورد عملکرد تحصیلی، فعالیتهای اجتماعی و ورزشی کودک، میتواند اضطراب را در او تشدید کند بنابراین کودکانی که در برابر فشارهای آموزشی یا انتظارات اجتماعی احساس ناتوانی یا عدم کفایت میکنند، بیشتر در معرض اضطراب قرار دارند.
3. عوامل ژنتیکی
مطالعات نشان دادهاند که ژنتیک میتواند نقش مهمی در بروز اختلالات اضطرابی ایفا کند، اگر یکی از والدین یا اعضای نزدیک خانواده دچار اختلال اضطراب باشد، احتمال ابتلا به این اختلال در کودک نیز افزایش مییابد از همین رو عوامل ژنتیکی میتوانند بر نحوه واکنش سیستم عصبی کودک به استرس و چالشهای زندگی تأثیر بگذارند.
4. عوامل الگویی و یادگیری اجتماعی
کودکان از طریق مشاهدات و تجربیات اجتماعی خود، بسیاری از رفتارها و احساسات را یاد میگیرند و این فرآیند میتواند منجر به بروز اضطراب در برخی از کودکان شود:
الگوهای رفتاری اضطرابآور در خانواده: اگر کودک در محیطی رشد کند که اعضای خانواده یا نزدیکان به طور مداوم با استرس یا اضطراب مواجه هستند، او نیز این رفتارها و احساسات را میآموزد و به احتمال زیاد در شرایط مشابه دچار اضطراب خواهد شد.
یادگیری از همسالان: کودکان میتوانند از همسالان خود نیز یاد بگیرند که چگونه با اضطراب و استرس برخورد کنند مثلاً، اگر کودک در کنار فردی باشد که همواره در موقعیتهای جدید اضطراب دارد یا واکنشهای شدید از خود نشان میدهد، او ممکن است این رفتار را تقلید کند.
رسانهها و فرهنگ عمومی: پیامهای رسانهای، تبلیغات و فرهنگ عمومی نیز میتوانند الگویی برای بروز اضطراب در کودکان ایجاد کنند مثلاً، اگر کودکان به طور مداوم تصاویر یا محتواهایی را ببینند که ترس و اضطراب را تقویت میکند، ممکن است این حسها در آنها تقویت شود.
5. همنشینی با افراد مضطرب
یکی دیگر از عواملی که میتواند موجب اضطراب در کودکان شود، قرار گرفتن در کنار افراد مضطرب و یا نگران است، تحقیقات نشان دادهاند که کودکان ممکن است به راحتی احساسات و رفتارهای اضطرابی را از اطرافیان خود جذب کنند و به طور خاص، اگر کودک در محیطی پر از تنش یا اضطراب زندگی کند، احتمال دارد که به شکل غیرمستقیم به اضطراب مبتلا شود.
به عنوان مثال، اگر والدین یا معلمان دائم در معرض استرس و اضطراب باشند، این وضعیت میتواند به کودکان منتقل شود و آنها نیز در مواجهه با چالشهای زندگی احساس اضطراب کنند.
علائم اضطراب در کودکان
اضطراب در کودکان میتواند به صورتهای مختلفی خود را نشان دهد و علائم آن معمولاً به دو دسته فیزیکی و روانی تقسیم میشوند. این علائم میتوانند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشند، اما به طور کلی برخی از نشانههای رایج اضطراب در کودکان عبارتند از:
1. علائم فیزیکی اضطراب
خستگی مفرط: اضطراب میتواند منجر به احساس خستگی شدید در کودک شود، حتی اگر فعالیت زیادی انجام نداده باشد.
عصبی بودن و بیقراری: کودک ممکن است به راحتی عصبی شود و نتواند آرام بگیرد این احساس ممکن است باعث حرکات اضافی یا بیقراری در او شود.
تپش قلب و تنفس سریع: یکی از رایجترین علائم اضطراب در کودکان، افزایش ضربان قلب و تنگی نفس است که میتواند همراه با احساس بیقراری باشد.
عرق کردن زیاد: در مواقع اضطراب، کودک ممکن است عرق کند، حتی زمانی که محیط سرد است یا فعالیت زیادی ندارد.
سردرد و سرگیجه: اضطراب میتواند موجب ایجاد درد در ناحیه سر یا احساس سرگیجه شود که به نظر نمیرسد از علت فیزیکی خاصی ناشی شده باشد.
مشکل در خواب: اضطراب ممکن است باعث بیخوابی یا بدخوابی در کودک شود برخی کودکان به سختی به خواب میروند یا در طول شب از خواب بیدار میشوند.
لرزش یا پرش عضلات: هنگام تجربه اضطراب، کودک ممکن است دچار لرزش یا پرشهای عضلانی، به ویژه در دستها یا پاها شود.
تکرر ادرار: کودکان مضطرب ممکن است برای ادرار کردن بیشتر از حد معمول به دستشویی بروند، حتی اگر مقدار زیادی مایعات ننوشیده باشند.
2. علائم روانی اضطراب
ترس و نگرانی: کودک ممکن است نگرانیهای غیرمنطقی و ترسهایی مثل ترس از جدایی، ترس از مدرسه یا ترس از موقعیتهای اجتماعی را تجربه کند این نگرانیها ممکن است به صورت افکار مکرر در ذهن او تکرار شوند.
مشکل در تمرکز و حافظه: اضطراب میتواند بر توانایی کودک در تمرکز و یادآوری اطلاعات تأثیر بگذارد و کودک ممکن است هنگام انجام تکالیف مدرسه یا حتی در بازیهای روزمره دچار مشکل شود.
ناتوانی در کنترل احساسات: اضطراب میتواند باعث افزایش حساسیت کودک نسبت به تغییرات محیطی و حتی به واکنشهای احساسی او نسبت به مسائل روزمره شود در برخی موارد، کودک ممکن است واکنشهای احساسی شدیدتر از حد معمول نشان دهد.
3. نکات تکمیلی
شروع اضطراب در سنین پایین: حتی از 9 ماهگی، کودکان میتوانند احساس اضطراب را تجربه کنند این اضطراب ممکن است در مواجهه با تغییرات محیطی مانند جدایی از والدین یا مواجهه با مکانهای ناآشنا خود را نشان دهد.
ارتباط با محیط زندگی: فشارهای محیطی مانند تنشهای خانوادگی، مشکلات مدرسه یا تغییرات ناگهانی در زندگی کودک میتوانند او را مستعد اضطراب کنند، این تغییرات ممکن است باعث احساس ناامنی و ترس در کودک شود و او را در برابر اضطراب آسیبپذیرتر کند.
بنابراین، درک علائم اضطراب در کودکان برای والدین و معلمان اهمیت زیادی دارد، چرا که میتواند به شناسایی زودهنگام این اختلال و شروع مداخلات موثر کمک کند. اضطراب در کودکان نه تنها بر سلامت روان آنها تأثیر میگذارد، بلکه میتواند بر جنبههای دیگر زندگی آنها مانند تحصیل، روابط اجتماعی و حتی سلامت جسمی اثر بگذارد از همیت رو، توجه به علائم اضطراب و فراهم کردن حمایتهای لازم برای کودک، گامی اساسی در مدیریت این اختلال است.
انواع اختلال اضطرابی در کودکان
کودکان، مانند بزرگسالان، ممکن است انواع مختلفی از اختلالات اضطرابی را تجربه کنند این اختلالات به طرق مختلف در رفتار و احساسات کودک تأثیر میگذارند و ممکن است در موقعیتهای خاص یا در پاسخ به محرکهای خاص بروز کنند.
برخی از انواع شایع اختلالات اضطرابی در کودکان عبارتند از:
1. اختلال اضطراب فراگیر (Generalized Anxiety Disorder - GAD)
این اختلال نوعی اضطراب است که به صورت مزمن و فراگیر در کودک بروز میکند، کودکانی که دچار اضطراب فراگیر هستند، به طور مداوم نگران مسائل مختلف زندگی میشوند و ممکن است نگرانیهایشان غیرمنطقی یا بیش از حد باشند برای مثال، کودک ممکن است نگران مرگ یکی از اعضای خانواده باشد و حتی با دیدن مرگ یک فرد نزدیک، دائم نگران مرگ والدین خود باشد این نگرانیها میتواند بهطور مداوم کودک را تحت تأثیر قرار دهد و عملکرد روزانهاش را مختل کند.
2. اختلال هراس خاص (Specific Phobia)
در این اختلال، کودک از مواجهه با یک موقعیت یا شی خاص ترس زیادی دارد و به شدت از آن اجتناب میکند، این ترس میتواند از یک شی خاص (مانند حیوانات، ارتفاع، یا تاریکی) یا یک موقعیت خاص (مانند پرواز، مراجعه به دکتر یا رفتن به مدرسه) ناشی شود در موارد شدید، کودک ممکن است حتی در مواجهه با نشانههای غیرمستقیم این موقعیتها یا اشیاء، دچار اضطراب و وحشت شود.
3. اختلال هراس اجتماعی (Social Anxiety Disorder)
اختلال هراس اجتماعی معمولاً در دوران کودکی و اوایل نوجوانی بروز میکند و به ترس و نگرانی مفرط کودک در موقعیتهای اجتماعی مربوط است کودکانی که دچار اختلال هراس اجتماعی هستند، ممکن است از صحبت کردن در جمع اجتناب کنند، در موقعیتهای اجتماعی دچار لرزش صدا یا بدن شوند و از موقعیتهای اجتماعی مانند مهمانیها، مراسم مدرسه یا حتی صحبت با همکلاسیها خودداری کنند این اختلال میتواند به کاهش اعتماد به نفس و مشکلات ارتباطی در آینده منجر شود.
4. اختلال وسواس فکری و عملی (Obsessive-Compulsive Disorder - OCD)
کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی دچار افکار یا تصاویر مکرر و مزاحم (وسواس) میشوند که موجب اضطراب شدید در آنها میگردد، برای کاهش اضطراب ناشی از این افکار، کودک ممکن است به طور مکرر رفتارهایی خاص (عملی) انجام دهد برای مثال، ممکن است کودک دائماً دستهای خود را بشوید تا از آلودگی جلوگیری کند، یا مرتباً اشیاء را مرتب کند تا از احساس اضطراب جلوگیری نماید.
5. اختلال استرس پس از سانحه (Post-Traumatic Stress Disorder - PTSD)
این اختلال پس از تجربه یک حادثه یا بحران شدید و آسیبزا (مانند تصادف، آزار جسمی یا روانی، یا یک فاجعه طبیعی) در کودک بروز میکند. کودکانی که دچار اختلال استرس پس از سانحه هستند، ممکن است به طور مداوم تصاویر یا خاطرات آسیبزا را دوباره تجربه کنند (فلشبکها)، از موقعیتها یا مکانهایی که باعث یادآوری حادثه میشود اجتناب کنند و دچار اضطراب، خوابهای آشفته و یا حتی حملات وحشت (پانیک) شوند.
6. هراس از مکانهای باز (Agoraphobia)
کودکانی که دچار هراس از مکانهای باز هستند، از رفتن به مکانهایی که احساس میکنند نمیتوانند از آنها فرار کنند یا در آنها کمک دریافت کنند، وحشت دارند این ترس ممکن است به مکانهایی مانند شلوغیها، فروشگاهها، وسایل حمل و نقل عمومی و یا حتی مدارس کشیده شود در موارد شدید، کودک ممکن است از ترک خانه اجتناب کند و احساس ترس و اضطراب شدیدی داشته باشد.
7. اختلال استرس حاد (Acute Stress Disorder)
اختلال استرس حاد به دنبال یک حادثه استرسزا و شدید بروز میکند و مشابه اختلال استرس پس از سانحه است، اما در مدت زمان کوتاهتری (معمولاً چند روز یا چند هفته) اتفاق میافتد. کودکانی که به این اختلال مبتلا میشوند، ممکن است دچار اضطراب شدید، فلشبک، خوابهای آشفته و حتی مشکلات جسمی مانند تپش قلب یا لرزش شوند.
8. اختلال اضطراب جدایی (Separation Anxiety Disorder)
این اختلال معمولاً در سنین پایینتر (بین 6 ماهگی تا 3 سالگی) خود را نشان میدهد و به احساس اضطراب شدید کودک هنگام جدا شدن از والدین یا پرستار خود مربوط میشود کودکانی که دچار اضطراب جدایی هستند، ممکن است بسیار ناراحت شوند و از رفتن به مدرسه، مهدکودک یا حتی جدا شدن از والدین در مکانهای عمومی اجتناب کنند. این اختلال میتواند در سنین بالاتر نیز ادامه پیدا کند و منجر به مشکلات جدی در روابط اجتماعی و مدرسه شود.
9. اختلال پانیک (Panic Disorder)
اختلال پانیک شامل بروز حملات اضطرابی یا حملات وحشت است که به صورت ناگهانی و بدون دلیل واضح بروز میکند در این حملات، کودک ممکن است دچار تپش قلب سریع، تنگی نفس، درد قفسه سینه و یا احساس مرگ قریبالوقوع شود. حملات پانیک ممکن است برای کودک بسیار ترسناک و گیجکننده باشد و باعث ایجاد اضطراب بیشتر در مورد وقوع حملات مشابه در آینده شود.
شیوع اختلالات اضطرابی در کودکان
اختلالات اضطرابی در کودکان میتوانند در سنین مختلف بروز کنند، اما شیوع این اختلالات بسته به نوع اختلال و شرایط محیطی متفاوت است اگرچه نمیتوان یک سن خاص را برای ابتلا به اضطراب در نظر گرفت، اما مطالعات نشان دادهاند که کودکان از سنین خیلی پایینتر از آنچه که تصور شود، ممکن است به اختلالات اضطرابی مبتلا شوند.
1. آغاز اضطراب از سنین پایین
کودکان از حدود 9 ماهگی به بعد میتوانند شروع به نشان دادن واکنشهای اضطرابی به محیط اطراف خود کنند این واکنشها ممکن است به صورت ترس از افراد غریبه یا اجتناب از محیطهای ناآشنا ظاهر شوند در این سنین، اضطراب به طور معمول واکنشی طبیعی به تغییرات محیطی و تجربیات جدید است، اما در برخی موارد ممکن است این واکنشها شدیدتر و مزمن شوند.
2. اختلال اضطراب جدایی
اختلال اضطراب جدایی یکی از شایعترین اختلالات اضطرابی در کودکان است و معمولاً در سنین 9 تا 18 ماهگی به اوج خود میرسد در این دوره، کودک ممکن است از جدا شدن از والدین یا مراقبین خود احساس ترس و نگرانی شدید کند این ترس در بیشتر موارد تا سن 2.5 سالگی کاهش مییابد، اما در برخی کودکان ممکن است این مشکل ادامه یابد و در دوران مدرسه و نوجوانی نیز دیده شود.
3. اضطراب در دوران کودکی و نوجوانی
اختلالات اضطرابی از جمله اختلال اضطراب فراگیر و جمعیت هراسی در دوران کودکی و نوجوانی شایع هستند در بسیاری از موارد، این اختلالات به هم مرتبطاند؛ به طوری که اگر کودک مبتلا به یکی از این اختلالات باشد، احتمال ابتلا به اختلالات دیگر نیز وجود دارد به عنوان مثال، کودکانی که دچار اضطراب جدایی هستند، ممکن است در مراحل بعدی زندگی خود دچار اضطراب فراگیر یا اضطراب اجتماعی شوند.
4. شیوع اضطراب در دوران کودکی و نوجوانی
مطالعات نشان دادهاند که حدود 10 درصد از کودکان در مقاطعی از رشد خود دچار اختلالات اضطرابی میشوند در این میان، اختلال اضطراب فراگیر به عنوان یکی از شایعترین اختلالات اضطرابی در دوران کودکی و نوجوانی شناخته میشود. این اختلال در بسیاری از کودکان با اختلالات اضطرابی دیگر مانند اضطراب اجتماعی یا اضطراب جدایی همراه است.
5. نسبت شیوع اختلالات اضطرابی در کودکان
از دیگر نکات مهم در شیوع اختلالات اضطرابی، همزمانی این اختلالات است به طور مثال، 30 درصد از کودکانی که مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر هستند، به طور همزمان دچار دو اختلال اضطرابی دیگر (مانند اضطراب اجتماعی یا اضطراب جدایی) نیز میباشند و این همزمانی اختلالات اضطرابی میتواند به پیچیدگی درمان این اختلالات افزوده و نیاز به مراقبت و درمان جامعتری را ایجاب کند.
راههای تشخیص اختلالات اضطرابی در کودکان
تشخیص اختلال اضطرابی در کودکان بهویژه در سنین پایین که توانایی بیان احساسات خود را به طور کامل ندارند، میتواند دشوار باشد با این حال، وجود برخی علائم خاص و طول مدت آنها میتواند نشانهای از بروز اختلال اضطرابی باشد. در اینجا به چند معیار تشخیصی مهم برای شناسایی اضطراب در کودکان اشاره میکنیم:
1. مدت زمان و تداوم علائم
یکی از مهمترین ملاکهای تشخیص اختلالات اضطرابی در کودکان، طول مدت علائم است اگر علائم اضطرابی به مدت حداقل 4 هفته به طور مداوم در کودک مشاهده شود، این احتمال وجود دارد که کودک دچار اختلال اضطرابی شده باشد به عبارت دیگر، اگر علائم اضطرابی کودک به مدت چند هفته تداوم داشته باشد و تأثیر منفی بر زندگی روزمره او بگذارد، نیاز به ارزیابی دقیقتر دارد.
2. علائم جسمانی و رفتاری
کودکان مبتلا به اضطراب ممکن است علائم جسمانی و رفتاری مختلفی از خود نشان دهند که این علائم میتوانند شامل موارد زیر باشند:
مشکلات خواب: کودکانی که شبها کابوس میبینند یا از خوابیدن در تاریکی یا تنها خوابیدن ترس دارند، ممکن است دچار اضطراب شوند.
مشکلات خوردن: اضطراب میتواند باعث بیاشتهایی یا دردهای شکمی ناشی از استرس شود، به طوری که کودک از خوردن غذا اجتناب میکند یا اشتهای خود را از دست میدهد.
دردهای جسمانی: علائمی مانند سردرد، دل درد و یا دردهای عضلانی که به دلیل اضطراب بروز میکنند، میتواند از دیگر نشانههای اضطراب در کودکان باشد این دردها معمولاً فاقد دلیل فیزیکی و پزشکی مشخص هستند و به صورت مکرر ظاهر میشوند.
عدم تمایل به مدرسه رفتن: کودکانی که از رفتن به مدرسه یا جدا شدن از خانه اجتناب میکنند، معمولاً دچار اضطراب جدایی هستند این اختلال باعث میشود که کودک از مکانها یا موقعیتهایی که ممکن است باعث اضطرابش شود، دوری کند.
3. اضطراب شدید و نامتناسب با سن کودک
در موارد اختلال اضطرابی، کودک معمولاً واکنشهای شدیدتری نسبت به سن و وضعیت رشدی خود نشان میدهد برای مثال، کودکانی که در سنین پایینتر از جدا شدن از والدین یا ترک خانه دچار اضطراب شدید میشوند، در مقایسه با همسالان خود، این واکنشها به میزان بیشتری بروز میکند. چنین اضطرابی میتواند به طور نامتناسب با سطح رشدی کودک باشد و نشانهای از اختلال اضطرابی محسوب شود.
4. دلیلهای روانشناختی و اجتماعی
اضطراب در کودکان ممکن است به دلیل فشارهای روانی و اجتماعی مختلفی بروز کند، مانند تغییرات در محیط خانه (جدایی والدین، فوت یکی از اعضای خانواده، یا مشکلات خانوادگی)، مشکلات در مدرسه و یا مواجهه با موقعیتهای استرسزا. در چنین شرایطی، اضطراب کودک به طور قابل توجهی بر تعاملات اجتماعی و عملکرد روزانه او تأثیر میگذارد بنابراین، بررسی تاریخچه خانوادگی و اجتماعی کودک به تشخیص کمک میکند.
5. ارزیابی تخصصی
تشخیص نهایی اختلال اضطرابی در کودک معمولاً توسط یک روانپزشک یا روانشناس کودک انجام میشود این ارزیابی شامل مصاحبههای بالینی با والدین و خود کودک، پرسشنامهها و مقیاسهای تشخیصی مختلف و گاهی تستهای روانشناختی است در این ارزیابی، علاوه بر علائم اضطراب، وضعیت عمومی کودک از نظر روحی و جسمی نیز بررسی میشود تا سایر مشکلات ممکن مانند اختلالات دیگر (مثلاً افسردگی، اختلالات رفتاری) رد یا تایید شوند.
6. تشخیص زودهنگام و اهمیت درمان
تشخیص زودهنگام اختلالات اضطرابی در کودکان بسیار مهم است، زیرا اضطرابهای untreated (بدون درمان) میتوانند به مشکلات روانی و اجتماعی جدی در آینده منجر شوند مداخلات درمانی، شامل مشاوره روانشناختی، رفتار درمانی شناختی (CBT) و در برخی موارد دارودرمانی، میتوانند به کاهش علائم اضطراب و بهبود کیفیت زندگی کودک کمک کنند.
راههای درمانی اختلال اضطراب در کودکان
درمان اختلالات اضطرابی در کودکان میتواند از روشهای مختلفی تشکیل شود و معمولاً به صورت ترکیبی از درمانهای رواندرمانی و دارودرمانی ارائه میشود درمانهای مورد استفاده باید متناسب با شدت و نوع اختلال اضطرابی کودک، ویژگیهای فردی او و وضعیت خانوادگی و اجتماعیاش انتخاب شوند. در اینجا به تفصیل به انواع درمانهای موثر در این زمینه پرداخته میشود.
1. درمانهای رواندرمانی
درمان شناختی- رفتاری (CBT)
درمان شناختی- رفتاری یکی از مؤثرترین و شناختهشدهترین روشهای درمانی برای اختلالات اضطرابی در کودکان است هدف این درمان تغییر الگوهای فکری و رفتاری منفی است که منجر به اضطراب میشوند در این روش، کودک یاد میگیرد که چگونه افکار و تصورات منفی و نادرست خود را شناسایی کند و آنها را به افکار مثبت و واقعبینانهتری تبدیل نماید. همچنین، کودک تکنیکهایی برای مواجهه با موقعیتهای اضطرابآور بهصورت تدریجی و کنترلشده میآموزد.
آموزش خانواده
درمان اضطراب در کودکان نهتنها به خود کودک، بلکه به خانواده او نیز که نیازمند توجه ویژه است کمک بزرگی می کند. آموزش خانواده میتواند به والدین کمک کند تا نحوه برخورد با اضطراب کودک را به شیوهای مثبت و سازنده یاد بگیرند والدین باید از چگونگی حمایت از کودک در موقعیتهای اضطرابی مطلع شوند و با استفاده از شیوههای موثر، اضطراب کودک را کاهش دهند. این آموزشها میتواند شامل مدیریت صحیح رفتارهای کودک، تقویت مهارتهای اجتماعی و ارتباطی او و همچنین ایجاد یک محیط امن و آرام برای کودک باشد.
حساسیت زدایی تدریجی (Systematic Desensitization)
در این روش، کودک به صورت تدریجی و با نظارت درمانگر، با موقعیتهایی که برایش استرسزا هستند مواجه میشود این مواجهه به صورت مرحلهبهمرحله انجام میشود و هدف آن کاهش حساسیت کودک به موقعیتهای ترسناک و اضطرابآور است، ابتدا کودک یاد میگیرد که در موقعیتهای آرامتر، تکنیکهای آرامسازی را به کار گیرد و سپس با تدریج به موقعیتهای سختتر و اضطرابآورتر میپردازد.
الگو دادن (Modeling)
الگو دادن یکی از تکنیکهای موثر است که در آن درمانگر یا والدین به عنوان الگو عمل میکنند در این روش، کودک به مشاهده رفتارهای درست و سالم افراد بزرگسال در مواجهه با موقعیتهای اضطرابآور میپردازد این رفتارها میتوانند به کودک کمک کنند تا شیوههای مؤثری برای مواجهه با اضطراب خود پیدا کند. الگو دادن معمولاً در شرایطی که کودک از انجام کاری ترس دارد (مثل صحبت در جمع یا حضور در جمعهای جدید) بسیار مفید است.
آموزش تنفس و آرامسازی
تکنیکهای تنفس عمیق و آرامسازی عضلانی میتوانند در کاهش اضطراب کودک بسیار موثر باشند این تکنیکها به کودک کمک میکنند تا در مواقع اضطرابآور بدن خود را آرام کرده و احساس تسلط بیشتری روی موقعیت داشته باشد از آنجا که اضطراب اغلب با تنشهای بدنی همراه است، آموزش روشهای تنفس صحیح و تمرینهای آرامسازی میتواند به کاهش این تنشها کمک کند.
بازی درمانی و تخیلی
در درمان اضطراب کودکان، استفاده از بازیهای تخیلی و رویاپردازی نیز میتواند بسیار مؤثر باشد بازی درمانی یکی از شیوههای محبوب در کار با کودکان است که از طریق آن کودک احساسات، نگرانیها و ترسهای خود را ابراز میکند و در یک محیط امن، آنها را پردازش مینماید در بازی درمانی، کودک میتواند به طور غیرمستقیم با اضطرابهای خود روبهرو شود و از طریق داستانها و نقشآفرینیها به حل مشکلات خود بپردازد.
2. درمانهای دارویی
در برخی موارد، اختلالات اضطرابی کودک به قدری شدید است که نیاز به درمان دارویی وجود دارد، درمانهای دارویی معمولاً در کنار درمانهای رواندرمانی استفاده میشوند تا اثرات بهتری داشته باشند. داروهای ضد اضطراب میتوانند به کاهش علائم اضطراب و اضطرابهای مرتبط کمک کنند به طور قطع این داروها باید تحت نظر پزشک متخصص تجویز شوند.
داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین (SSRIs)
داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین (SSRIs) یکی از رایجترین داروها برای درمان اضطراب در کودکان هستند این داروها با افزایش سطح سروتونین در مغز عمل میکنند، که این میتواند به بهبود خلق و کاهش علائم اضطراب کمک کند داروهایی مانند سرترالین و فلوکستین معمولاً برای درمان اضطراب در کودکان تجویز میشوند.
بنزودیازپینها
بنزودیازپینها داروهایی هستند که برای درمان اضطرابهای شدید و کوتاهمدت استفاده میشوند این داروها اثر آرامبخش دارند و معمولاً در مواقعی که اضطراب کودک به شدت بالا میرود، تجویز میشوند با این حال، استفاده طولانیمدت از این داروها به دلیل خطر اعتیاد و عوارض جانبی توصیه نمیشود.
3. مدت زمان درمان
مدت زمان درمان اختلال اضطرابی در کودکان بستگی به شدت و نوع اختلال، همراه با عوامل فردی کودک و محیط او دارد، برخی از کودکان ممکن است تنها به چند جلسه درمان نیاز داشته باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است نیاز به درمان طولانیمدت داشته باشند و در برخی موارد، درمان به مدت 6 تا 8 جلسه برای اختلالات خفیف کافی است، اما در موارد شدیدتر، درمان ممکن است تا یک سال طول بکشد.
چطور میتوان از اضطراب کودکان پیشگیری کرد؟
پیشگیری از اضطراب در کودکان یک فرآیند چندجانبه است که نیازمند ترکیبی از حمایتهای خانوادگی، محیطی و اجتماعی است این حمایتها میتوانند به کودکان کمک کنند تا مهارتهای مقابلهای و اجتماعی لازم برای مدیریت اضطراب را کسب کنند و از بروز اختلالات اضطرابی در آینده جلوگیری شود. در اینجا به برخی از روشها و استراتژیهای پیشگیری از اضطراب در کودکان اشاره میکنیم:
1. ورزش و فعالیت بدنی
ورزش به عنوان یک عامل مهم در پیشگیری از اضطراب شناخته میشود زیرا فعالیتهای بدنی نه تنها به بهبود وضعیت جسمانی کودک کمک میکنند، بلکه میتوانند سطح استرس و اضطراب را کاهش دهند. انجام ورزشهای منظم به کودک کمک میکند تا انرژیهای اضافی خود را تخلیه کرده و احساس آرامش بیشتری داشته باشد. همچنین، ورزش به کاهش سطح هورمونهای استرس مانند کورتیزول و افزایش سطح هورمونهای خوشحالی مانند اندورفین کمک میکند.
کلاسهای ورزشی مانند شنا، ژیمناستیک، فوتبال یا دویدن میتوانند در تقویت اعتماد به نفس و کاهش اضطراب موثر باشند. ورزشهای گروهی نه تنها به بهبود وضعیت بدنی کمک میکنند، بلکه مهارتهای اجتماعی کودک را نیز تقویت میکنند و او را به تعامل بیشتر با همسالانش ترغیب میکنند.
2. تغذیه مناسب
تغذیه سالم و متعادل یکی دیگر از ارکان مهم در پیشگیری از اضطراب است چرا که کمبود برخی مواد مغذی مانند منیزیم، اسید فولیک، ویتامین B12، و امگا-3 میتواند با افزایش احساس اضطراب در کودکان ارتباط داشته باشد. تغذیه مناسب باعث میشود تا کودک بتواند با فشارهای روزمره بهتر کنار بیاید و سیستم عصبی او بهطور بهینه عمل کند.
میوهها، سبزیجات، غذاهای حاوی پروتئین و مواد مغذی مانند آووکادو، ماهی چرب و مغزها میتوانند به سلامت روان کودک کمک کنند. همچنین، توجه به تنظیم وعدههای غذایی و اجتناب از خوردن مواد غذایی حاوی قندهای تصفیهشده و کافئین میتواند به کاهش اضطراب کمک کند.
3. افزایش مهارتهای مقابلهای و اجتماعی
یادگیری مهارتهای اجتماعی و مقابلهای میتواند در مدیریت اضطراب بسیار موثر باشد، کودکانی که مهارتهای ارتباطی و حل مسئله را میآموزند، بهتر قادر خواهند بود با موقعیتهای استرسزا برخورد کنند.
آموزش مهارتهای ارتباطی به کودکان کمک میکند تا احساسات خود را به درستی بیان کنند و مشکلات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. تقویت اعتماد به نفس و خودکارآمدی کودک نیز در کاهش اضطراب نقش اساسی دارد. والدین و معلمان میتوانند با دادن بازخورد مثبت به کودک، به او کمک کنند تا به تواناییهای خود ایمان بیاورد.
4. حمایتهای محیطی و خانوادگی
حمایتهای عاطفی و روانی از سوی خانواده و محیطهای اجتماعی برای پیشگیری از اضطراب در کودکان بسیار حیاتی هستند زیرا کودکان نیاز دارند تا احساس امنیت و حمایت کنند و والدین میتوانند با استفاده از برخی تکنیکهای خاص، اضطراب را در فرزند خود کاهش دهند.
ایجاد محیطی امن و آرام در خانه به کودکان کمک میکند تا احساس آرامش داشته باشند والدین باید محیط خانه را از هر گونه استرسزا و تنشزا دور نگه دارند. صبر و حمایت والدین بسیار اهمیت دارد. اگر کودک دچار اضطراب شد، والدین نمی بایست او را سرزنش کنند بلکه به جای آن، باید به کودک کمک کنند تا احساسات خود را بیان کند و در کنار او بمانند تا احساس امنیت و حمایت کند. در مواقعی که کودک با موقعیتهای اضطرابآور مواجه میشود (مانند رفتن به مدرسه یا ملاقات با افراد جدید)، دور شدن از موقعیتهای استرسزا و کمک به او برای مدیریت آنها به شیوهای صحیح، بسیار مهم است.
5. آموزش مهارتهای مواجهه با ترسها
یکی از راههای موثر در پیشگیری از اضطراب این است که کودک یاد بگیرد چگونه با ترسها و نگرانیهای خود روبرو شود این مهارتها به کودکان کمک میکنند تا در برابر موقعیتهای استرسزا مقاومت کنند و اضطراب خود را کنترل کنند.
مواجهه تدریجی با ترسها: به عنوان مثال، اگر کودک از عروسکهای بزرگی که در فروشگاهها یا رستورانها قرار دارند میترسد، والدین میتوانند به تدریج کودک را به این عروسکها نزدیک کنند و همراه او، با این ترس مواجه شوند این کار به کودک کمک میکند تا ترسهایش را کنترل کند و از آنها عبور کند. تقویت اعتماد به نفس در مواجهه با ترسها: والدین میتوانند با استفاده از مثالهای مثبت و نشان دادن الگوهای رفتاری صحیح، به کودک بیاموزند که چگونه بر ترسهای خود غلبه کند.
6. فعالیتهای تفریحی و اجتماعی
کودکان نیاز به فرصتهایی برای تفریح و بازی دارند تا بتوانند مهارتهای اجتماعی خود را تقویت کنند و اضطرابهای خود را کاهش دهند، فعالیتهای تفریحی به کودکان این امکان را میدهند که از موقعیتهای استرسزا فاصله بگیرند و ذهن خود را از نگرانیها آزاد کنند.
برنامهریزی فعالیتهای خانوادگی و تفریحی میتواند به کودکان کمک کند تا از استرسهای روزمره خود فاصله بگیرند. سفرهای کوتاهمدت، گردشها و تفریحهای خانوادگی نیز میتوانند احساس خوشحالی و آرامش را برای کودک به همراه داشته باشند. شرکت در مهمانیها و بازیهای گروهی نیز میتواند به تقویت مهارتهای اجتماعی کودک و کاهش اضطرابهای اجتماعی او کمک کند. این فعالیتها فرصتهای مناسبی برای کودک ایجاد میکنند تا مهارتهای تعامل اجتماعی را تقویت کند و از این طریق اضطرابهای خود را کاهش دهد.