عوامل موثر بر حسادت در بین فرزندان

حسادت میان فرزندان؛ ریشه‌ها و ضرورت مدیریت والدانه

حسادت یکی از احساسات پیچیده و عمیقی است که می‌تواند در روابط میان فرزندان به‌ویژه در سال‌های ابتدایی رشد پدیدار شود این احساس، برخلاف آنچه در نگاه اول به‌نظر می‌رسد، صرفاً از درون کودک سرچشمه نمی‌گیرد؛ بلکه در اغلب موارد، رفتارها، واکنش‌ها و الگوهای تربیتی اطرافیان—به‌ویژه والدین—نقش تعیین‌کننده‌ای در تقویت یا کاهش آن ایفا می‌کنند به بیان دیگر، حسادت فرزندان بازتابی است از آنچه در فضای روانی خانواده در جریان است.

در بسیاری از خانواده‌ها، والدین ناخواسته و ناآگاهانه زمینه‌ساز شکل‌گیری رقابت ناسالم یا مقایسه‌های پی‌درپی میان فرزندان می‌شوند و همین موضوع می‌تواند بذر حسادت را در دل کودک بکارد و به تدریج آن را تقویت کند از این‌رو شناسایی این احساس و مدیریت صحیح آن، یکی از وظایف کلیدی والدین در مسیر تربیت فرزندانی سالم، آرام و همدل است.

در این مقاله تلاش می‌کنیم تا شما را با چیستی حسادت میان فرزندان، دلایل بروز آن و روش‌های علمی و عملی برای مدیریت این احساس آشنا کنیم. اگر به دنبال تقویت روابط مثبت میان فرزندانتان هستید و می‌خواهید فضای خانواده‌تان سرشار از محبت، درک متقابل و آرامش باشد، تا پایان این مطلب همراه ما باشید.

حسادت چیست و چرا در کودکی شکل می‌گیرد؟

حسادت یکی از هیجانات بنیادین انسان است که اگرچه طبیعی است، اما در صورت نادیده‌ گرفته‌ شدن یا هدایت نادرست، می‌تواند زمینه‌ساز بروز رفتارهای ناسالم در روابط اجتماعی و خانوادگی گردد. این احساس اغلب در قالب نوعی نگرانی از دست دادن محبت، جایگاه یا توجه تجربه می‌شود و در بسیاری از موارد، به‌ویژه در دوران کودکی، به‌صورت واکنش‌های رفتاری چون پرخاشگری، قهر، رقابت‌جویی یا کناره‌گیری از دیگران بروز می‌کند.

بر اساس دیدگاه‌های روان‌شناسی رشد، ریشه‌های حسادت را باید در نخستین سال‌های زندگی کودک جست‌وجو کرد، به‌ویژه در بازه سنی ۲ تا ۵ سالگی که کودک به شدت به توجه و تایید والدین نیازمند است. در این دوران، کودک به‌صورت ناخودآگاه نسبت به سهم خود از محبت والدین دچار حساس می‌شود و کوچک‌ترین احساس بی‌عدالتی یا نابرابری در توجه بزرگ‌ترها می‌تواند این حس را در او بیدار کند به همین دلیل، بسیاری از بزرگسالان نیز که در روابط خود دچار حسادت می‌شوند، اگر دقیق‌تر بنگرند، ریشه آن را در تجربیات کودکی خود می‌یابند.

جالب آن‌که، پژوهش‌ها تفاوت‌هایی نیز از نظر جنسیت و ترتیب تولد در تجربه حسادت نشان داده‌اند برای مثال، نتایج برخی مطالعات، از جمله یک تحقیق گسترده در آمریکا در سال 1987، نشان داد که دختران به‌طور میانگین بیشتر از پسران نسبت به اتفاقات محیطی واکنش‌های هیجانی از جمله حسادت نشان می‌دهند همچنین، کودکان اول خانواده، تک‌فرزندان و کودکان با بهره هوشی بالا نیز در شرایط خاصی بیش از سایر کودکان مستعد تجربه حسادت هستند و این موضوع می‌تواند ناشی از انتظارات بالای محیط، فشارهای ناگفته یا رقابت‌های احساسی درونی باشد.

از سوی دیگر، اختلاف سنی بین خواهر و برادرها نیز یکی از عوامل مهم در برانگیخته شدن این احساس است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در خانواده‌هایی که فاصله سنی فرزندان بین یک‌سال و نیم تا سه سال است، احتمال بروز حسادت به دلیل هم‌زمانی نیازها، شباهت در خواسته‌ها و رقابت برای جلب توجه والدین بیشتر می‌شود.

نمونه‌های بروز حسادت در کودکان طیف گسترده‌ای از موقعیت‌های روزمره را دربر می‌گیرد: از دعوا بر سر اسباب‌بازی گرفته تا رقابت برای نشستن در صندلی جلو ماشین یا انتخاب کانال تلویزیونی. این رفتارها ممکن است در محیط خانه، مدرسه یا حتی در مهمانی‌ها و زمین بازی دیده شوند و اگر بدون درک و مداخله صحیح والدین رها شوند، می‌توانند به شکل‌گیری الگوهای منفی ارتباطی در کودکان منجر شوند.

چگونه حسادت میان فرزندان را مدیریت کنیم؟

حسادت، اگرچه یکی از ویژگی‌های طبیعی انسان است، اما در صورت بی‌توجهی و هدایت نادرست، می‌تواند به احساس ناکامی، خصومت، رقابت ناسالم و در نهایت تنش‌های مزمن در روابط خانوادگی منجر شود. این احساس در بستر روابط بین خواهران و برادرانی که در یک محیط مشترک رشد می‌کنند، نمود بیشتری پیدا می‌کند، به‌ویژه در شرایطی که تفاوت سنی کم و یا شباهت در نیازها و علایق میان آن‌ها وجود داشته باشد.

نقش والدین در شکل‌گیری، تداوم یا کاهش حسادت در میان فرزندان، بی‌تردید اساسی و محوری است. نحوه‌ رفتار والدین، شیوه‌ ابراز محبت، سبک برخورد با اختلافات و حتی جملاتی که در مکالمات روزمره به‌کار می‌برند، همگی می‌توانند محرکی برای برانگیخته شدن حسادت یا بالعکس، عامل بازدارنده آن باشند.

برای مثال، مقایسه‌ی پی‌درپی کودکان با یکدیگر، یا دادن امتیازات ویژه به یکی از آن‌ها بدون دلیل مشخص و قابل درک برای سایرین، می‌تواند به سرعت احساس نابرابری و رقابت منفی را در دل کودک شکل دهد و برعکس، والدینی که با آگاهی، دقت و انصاف با فرزندان خود رفتار می‌کنند و به نیازهای منحصر به فرد هرکودک توجه دارند، معمولاً بهتر می‌توانند از شدت‌ گرفتن این احساس جلوگیری کرده و فضای سالم‌تری برای رشد هیجانی کودکان فراهم آورند.

نکته قابل توجه این است که کودکان به‌طور ذاتی نیازمند دریافت توجه بی‌قید و شرط هستند و زمانی که کودک احساس کند محبت والدینش به شرط مقایسه یا برتری نسبت به دیگران است، احساس امنیت روانی او دچار آسیب شده و در برابر خواهر یا برادر خود به عنوان رقیب واکنش نشان می‌دهد. این مسئله در میان کودکانی که از نظر سنی به یکدیگر نزدیک‌اند یا از جنسیت یکسان برخوردارند، بیشتر مشاهده می‌شود، چرا که تقابل و مقایسه‌های محیطی ناخودآگاه افزایش می‌یابد.

از این‌رو، والدین لازم است با تکیه بر اصول تربیت عاطفی، هر فرزند را به‌صورت فردی منحصر به‌فرد بشناسند، به احساسات آن‌ها گوش دهند و در موقعیت‌های مختلف، به‌جای قضاوت و مقایسه، از گفتگو، احترام و آموزش مهارت‌های همدلی و همکاری استفاده کنند. تنها در این صورت است که می‌توان حسادت را به احساس قابل‌فهم و قابل‌مدیریتی برای کودک تبدیل کرد، نه هیجانی سرکوب‌شده که در آینده به شکل خشونت، انزوا یا اضطراب بروز یابد.

تفاوت حسادت پنهان و آشکار در کودکان

حسادت در کودکان می‌تواند به دو صورت کاملاً متفاوت ظاهر شود: آشکار یا پنهان. هر یک از این حالت‌ها، با نشانه‌ها و پیامدهای خاصی همراه هستند و درک صحیح آن‌ها به والدین و مربیان کمک می‌کند تا واکنش‌های رفتاری کودکان را بهتر تفسیر کرده و مسیر تربیتی موثرتری در پیش بگیرند.

در حالت آشکار، کودک حس حسادت خود را مستقیماً از طریق رفتارهای عاطفی یا فیزیکی بیان می‌کند به عنوان مثال، ممکن است هنگام بازی، اسباب‌بازی برادر یا خواهرش را به عمد بشکند، به هم‌کلاسی‌اش ضربه‌ای وارد کند یا نسبت به موفقیت دیگری با اعتراض یا پرخاش واکنش نشان دهد. این رفتارها اغلب راهی برای جلب توجه یا بیان نارضایتی کودک از احساس نادیده گرفته شدن هستند در این حالت، والدین می‌توانند با مشاهده‌ی رفتارهای کودک به شکل مستقیم متوجه وجود حسادت شده و در مسیر اصلاح شرایط گام بردارند.

در مقابل، نوع پنهان حسادت پیچیده‌تر و خطرناک‌تر است؛ چرا که کودک احساس خود را سرکوب کرده و برای اجتناب از تنبیه یا قضاوت، آن را به صورت مستقیم بروز نمی‌دهد. کودکانی که اغلب در برابر ابراز هیجانات با خشم، سرزنش یا بی‌توجهی والدین روبرو شده‌اند، یاد می‌گیرند احساسات خود را درون خود نگه دارند. این امر می‌تواند باعث شکل‌گیری خشم فروخورده، کاهش اعتماد به نفس و حتی اختلالات روان‌شناختی در بلندمدت شود. نشانه‌های این نوع حسادت ممکن است به شکل سکوت طولانی، دوری از جمع، بی‌انگیزگی و یا حتی خرابکاری‌های غیرمستقیم و رمزآلود ظاهر شود.

طبق یافته‌های روان‌شناسی کودک، حسادت پنهان، به دلیل عدم بیان و پردازش صحیح، معمولاً ماندگارتر و آسیب‌زاتر از حسادت آشکار است. چرا که در نوع آشکار، فرصت گفت‌وگو، درک و اصلاح وجود دارد، اما در نوع پنهان، این احساس منفی به‌تدریج درونی شده و موجب پیچیدگی در روابط اجتماعی، تحصیلی و خانوادگی کودک خواهد شد.

نقش والدین در این میان بسیار کلیدی است. والدینی که به‌جای واکنش‌های تند، از مهارت‌های ارتباط موثر، شنیدن همدلانه، و گفت‌وگوی بدون قضاوت بهره می‌برند، معمولاً در شناسایی و درمان حسادت پنهان موفق‌ترند. تشویق کودک به ابراز هیجانات خود، بدون ترس از تنبیه یا بی‌مهری، زمینه‌ای را برای رشد سلامت روان و روابط مثبت بین خواهر و برادران فراهم می‌کند.

عوامل مؤثر بر شکل‌گیری حسادت در میان فرزندان

برای مدیریت مؤثر حسادت در میان فرزندان، نخستین و مهم‌ترین گام، شناسایی دقیق عوامل ایجادکننده‌ی آن است چرا که تنها با آگاهی از ریشه‌ها و دلایل بروز این هیجان، می‌توان راهکارهایی علمی و کاربردی برای پیشگیری یا کاهش اثرات آن ارائه داد. بر اساس یافته‌های روان‌شناسی رشد و تربیت کودک، حسادت در میان خواهر و برادرها اغلب ناشی از مجموعه‌ای از رفتارهای ناآگاهانه در محیط خانواده است که در ادامه به مهم‌ترین آن‌ها می‌پردازیم:

1. مقایسه کردن کودکان با یکدیگر

یکی از رایج‌ترین و مخرب‌ترین رفتارهایی که ناخواسته بذر حسادت را در دل کودکان می‌کارد، مقایسه‌ی مستقیم یا غیرمستقیم آن‌ها با یکدیگر است. جملاتی نظیر "ببین خواهرت چقدر تمیزه، تو چرا شلخته‌ای؟" یا "کاش مثل برادرت درس‌خوان بودی" نه تنها انگیزه‌ای برای پیشرفت ایجاد نمی‌کنند، بلکه باعث ایجاد احساس ناکافی بودن، کاهش عزت‌نفس و شکل‌گیری رنج درونی در کودک می‌شوند که در نهایت به حسادت می‌انجامد.

2. ورود فرزند جدید به خانواده

تولد فرزند دوم یا سوم، به‌ویژه زمانی که کودک اول هنوز به‌طور کامل از نظر روانی برای ورود عضو جدید آماده نشده باشد، اغلب باعث ایجاد حس طرد شدن یا کاهش محبت والدین در کودک می‌شود. این اتفاق به‌طور طبیعی در کودکان ۲ تا ۵ ساله بیشتر دیده می‌شود، زیرا در این سنین کودک بیش از هر زمان دیگری به توجه و تایید والدین وابسته است. اگر والدین نتوانند تعادل را حفظ کنند، ممکن است کودک بزرگ‌تر نسبت به نوزاد حسادت کرده و این احساس را در قالب رفتارهای منفی، مانند پرخاشگری یا عقب‌گرد رشدی، نشان دهد.

3. تحقیر در حضور دیگران

بی‌احترامی یا سرزنش کودک در حضور دوستان، آشنایان یا حتی اعضای خانواده، می‌تواند عمیق‌ترین زخم‌های احساسی را بر جای بگذارد. این تحقیر علنی، عزت‌نفس کودک را به چالش کشیده و احساس بی‌عدالتی و بی‌ارزشی در او ایجاد می‌کند که منجر به حسادت نسبت به افرادی می‌شود که به نظر می‌رسد بیشتر مورد توجه و احترام هستند.

4. تبعیض در تشویق و تنبیه

کودکانی که شاهد تفاوت آشکار در برخورد والدین با خطاها یا موفقیت‌های خود و خواهر یا برادرشان هستند، احساس تبعیض و بی‌عدالتی را تجربه می‌کنند و اگر یکی از فرزندان بابت اشتباه کوچک به شدت توبیخ شود، در حالی‌که دیگری برای همان رفتار نادیده گرفته می‌شود، یا در تشویق‌ها یکی از آن‌ها همواره مورد تحسین و دیگری نادیده گرفته شود، زمینه برای شکل‌گیری حسادت عمیق در کودک فراهم می‌شود.

5. نادیده گرفتن حساسیت‌های سنی

در سنین ۳ تا ۴ سالگی، کودکان به‌شدت نسبت به رفتار اطرافیان حساس هستند و درک عاطفی آن‌ها به‌گونه‌ای است که کوچک‌ترین تغییر در توجه والدین را به‌شدت احساس می‌کنند. نادیده گرفتن این دوره‌ی طلایی رشد هیجانی می‌تواند منجر به شکل‌گیری احساس ناامنی و حسادت در کودک شود که در صورت عدم مداخله، ممکن است در شخصیت آینده‌ی او تثبیت شود.

6. ایجاد احساس برتری یا تمایز

زمانی که یکی از فرزندان به‌طور مداوم به عنوان «باهوش‌تر»، «زیباتر»، «موفق‌تر» یا «دوست‌داشتنی‌تر» معرفی می‌شود، احساس طرد و ناکارآمدی در سایر کودکان شکل می‌گیرد. این تمایزگذاری، حتی اگر به نیت تشویق باشد، اغلب نتیجه‌ای معکوس دارد و باعث می‌شود سایر فرزندان در رقابت با فرد ممتاز قرار گرفته و حسادت‌شان تقویت شود.

راهکارهای کاهش حسادت در میان فرزندان

پس از شناسایی علل ریشه‌ای حسادت در کودکان، نوبت به آن می‌رسد که با استفاده از روش‌هایی کاربردی، از بروز رفتارهای ناپسند در آن‌ها پیشگیری کنیم. حسادت، اگر به درستی مدیریت نشود، می‌تواند به شکل رفتارهای پرخاشگرانه، انزوا، یا حتی آسیب به خواهر یا برادر کوچک‌تر بروز پیدا کند بنابراین، والدین باید نقش فعال، آگاهانه و دلسوزانه‌ای در کاهش این احساس در کودکان ایفا کنند به همین سبب در ادامه، به مجموعه‌ای از موثرترین راهکارها برای مدیریت حسادت بین فرزندان اشاره می‌کنیم:

1. آماده‌سازی فرزند اول برای ورود عضو جدید

اگر تولد فرزند دوم نزدیک است، باید از قبل فرزند بزرگ‌تر را به‌خوبی آماده کرد. به او توضیح دهید که هنوز هم جایگاه ویژه‌ای در قلب شما دارد و چیزی از عشق شما کم نشده است. از او بخواهید که در کارهایی مانند آوردن پوشک، انتخاب لباس نوزاد یا آواز خواندن برایش کمک کند تا احساس مفید بودن و تعلق در او تقویت شود. این مشارکت نه‌تنها به او حس ارزشمندی می‌دهد، بلکه پیوند عاطفی بین دو فرزند را از همان ابتدا ایجاد می‌کند.

2. پرهیز از واکنش‌های خشمگینانه و قضاوت‌گر

زمانی که کودک رفتارهای ناشی از حسادت نشان می‌دهد (مثل رفتارهای ناخوشایند با خواهر یا برادرش)، مهم است که والدین به جای تنبیه فوری، علت پشت پرده‌ی این رفتار را کشف کنند. گوش دادن با دقت و بدون قضاوت به صحبت‌های کودک، اغلب او را آرام می‌کند و امکان بیان احساساتش را فراهم می‌آورد.

3. حذف احساسات منفی و جایگزینی با پیام‌های مثبت

والدین باید به طور فعالانه تلاش کنند که احساسات منفی مانند ناامنی، حس بی‌ارزشی یا ترس از طرد شدن را در کودکان کاهش دهند. این کار از طریق تأیید محبت‌آمیز، گفت‌وگوی مثبت و توجه به احساسات کودک در موقعیت‌های روزمره امکان‌پذیر است. آموزش مهارت‌های اجتماعی و مدیریت هیجان هم در این مسیر بسیار موثر است.

4. استفاده از قصه‌درمانی

مطالعه داستان‌هایی با پیام‌های اخلاقی و مفاهیم همدلی، محبت و مشارکت، به ویژه داستان‌های کلاسیک که در آن‌ها خواهر و برادرها با هم متحد می‌شوند، به کودکان کمک می‌کند تا بدون احساس تهدید، با موضوعات حسادت آشنا شوند و رفتارهای جایگزین را یاد بگیرند.

5. تقویت اعتماد به نفس

کودکی که به خود ایمان دارد، کمتر دچار حسادت می‌شود. والدین باید موفقیت‌های کوچک کودک را شناسایی و تحسین کنند، به‌ویژه در جمع خانواده یا در جمع‌های دوستانه. این تحسین باید صادقانه و متناسب با توانایی‌های واقعی کودک باشد تا اثرگذاری مثبتی داشته باشد.

6. آموزش همکاری و مشارکت

یکی از راه‌های مهم برای کاهش رقابت ناسالم، تقویت روحیه‌ی همکاری میان فرزندان است. می‌توان بازی‌ها و وظایف گروهی طراحی کرد که کودکان تنها در صورت کمک به یکدیگر به موفقیت برسند. این نوع فعالیت‌ها حس همدلی، مسئولیت‌پذیری و دوستی میان آن‌ها را افزایش می‌دهد.

7. توجه بدون قید و شرط

عشق و توجهی که والدین به فرزندان نشان می‌دهند باید ثابت و بدون قید و شرط باشد. حتی زمانی که فرزندی رفتار ناپسندی دارد، باید مطمئن شود که هنوز مورد محبت خانواده قرار دارد و در عین حال، والدین می‌توانند به او کمک کنند تا درک کند که رفتار نادرستش نیاز به اصلاح دارد، اما ارزشمندی او همچنان حفظ شده است.

8. شوخ‌طبعی و مثال‌های مثبت در زمان آموزش

به جای سرزنش‌های خشک و سنگین، می‌توان از شوخ‌طبعی ملایم و داستان‌های ساده و دلنشین برای آموزش مفاهیم رفتاری به کودک استفاده کرد. این رویکرد نه‌تنها پیام مورد نظر را به‌راحتی منتقل می‌کند، بلکه فضای تربیتی را آرام‌تر و مؤثرتر می‌سازد.

9. پرهیز از مقایسه و برجسته‌سازی تفاوت‌ها

والدین باید از هرگونه مقایسه‌ی مستقیم یا غیرمستقیم میان فرزندان خودداری کنند. هر کودک دنیای منحصر به‌فردی دارد، و بهتر است به جای مقایسه، روی ویژگی‌ها و استعدادهای خاص هر یک تمرکز شود.

چگونه والدین باید با کودکان حسود برخورد کنند؟

برخورد صحیح والدین با کودکانی که احساس حسادت را تجربه می‌کنند، یکی از مهم‌ترین عوامل در کاهش این احساس و پیشگیری از بروز آسیب‌های روانی در فرزندان است. والدین باید در درجه نخست، احساسات کودک را درک کرده و بدون سرزنش، به او کمک کنند تا با این احساسات دشوار کنار بیاید. حسادت، اگرچه طبیعی است، اما در صورت نادیده‌گرفته‌شدن یا پاسخ نادرست، می‌تواند به شکل رقابت ناسالم، پرخاشگری یا حتی کاهش اعتماد به نفس در کودک ظاهر شود.

یکی از اشتباهات رایج تربیتی، فدا کردن خواسته‌های یک کودک برای خوشحال‌ کردن کودک دیگر است به عنوان نمونه، گاهی والدین برای جلوگیری از گریه و یا ناراحتی کودک کوچک‌تر، وسایل یا اسباب‌بازی‌هایی را که متعلق به فرزند بزرگ‌تر است به او می‌دهند، بدون در نظر گرفتن احساسات کودک اول. این کار ممکن است در ظاهر ساده به نظر برسد، اما در واقع به فرزند بزرگ‌تر این پیام را می‌دهد که خواسته‌ها و مالکیت‌هایش اهمیتی ندارد و محبت والدین به سمت خواهر یا برادر کوچک‌تر تمایل یافته است.

چنین تجربه‌هایی ممکن است احساس طردشدگی، نادیده‌گرفته‌شدن و در نهایت حسادت و خشم پنهان در کودک ایجاد کند. در طولانی‌مدت، این احساسات نه تنها رابطه بین خواهر و برادر را تخریب می‌کنند، بلکه اعتماد کودک نسبت به والدین را نیز کاهش می‌دهند.

برای پیشگیری از چنین وضعیت‌هایی، والدین باید به چند اصل مهم توجه کنند:

  • حقوق هر کودک را به رسمیت بشناسید و در صورت نیاز، به کودک کوچک‌تر توضیح دهید که چرا آن وسیله متعلق به برادر یا خواهر بزرگ‌تر است.
  • به نیازهای هر کودک به صورت فردی توجه کنید و از مقایسه یا بی‌توجهی به خواسته‌های یکی برای جلب رضایت دیگری بپرهیزید.
  • در برخورد با حسادت کودک، با او گفت‌وگوی باز و همدلانه داشته باشید. به جای سرزنش، از او بخواهید درباره احساسش صحبت کند.
  • عدالت احساسی را رعایت کنید، یعنی نه فقط در ظاهر، بلکه در توجه، محبت، تشویق و زمان گذاشتن برای هر کودک نیز تعادل داشته باشید.

والدین باید بدانند که حسادت، اغلب نشانه‌ای از یک نیاز عاطفی برآورده‌نشده است و اگر این نیازها به‌موقع و به شیوه‌ای سالم پاسخ داده شوند، کودک به مرور می‌آموزد که محبت والدین تقسیم‌پذیر نیست و عشق آن‌ها نسبت به فرزندان بی‌قید و شرط است.

اشتباهات رایج والدین که موجب بروز حسادت میان فرزندان می‌شوند

حسادت در میان خواهران و برادران اغلب ریشه در رفتارهای ناآگاهانه والدین دارد. بسیاری از والدین بدون آنکه قصدی داشته باشند، با شیوه‌های تربیتی نامتوازن و ناپخته، زمینه ایجاد رقابت ناسالم یا مقایسه بین کودکان را فراهم می‌کنند. شناخت این اشتباهات می‌تواند به والدین کمک کند تا با اتخاذ رویکردی آگاهانه‌تر، احساس امنیت و عدالت عاطفی را در فرزندان خود تقویت کنند.

در ادامه، به مهم‌ترین رفتارهای نادرستی که موجب شکل‌گیری و تشدید حسادت در بین فرزندان می‌شوند اشاره می‌کنیم:

حفاظت بیش از حد و ایجاد محدودیت‌های غیرضروری

والدینی که بیش از اندازه فرزندان خود را کنترل یا از آن‌ها محافظت می‌کنند، ناخواسته حس ناکامی، ناتوانی و وابستگی را در کودک تقویت می‌نمایند. این حالت می‌تواند باعث شود که کودک در مواجهه با آزادی‌های بیشتر خواهر یا برادر خود، دچار حسادت و نارضایتی شود.

توجه افراطی به خواسته‌های یک کودک خاص

زمانی که والدین توجه ویژه‌ای به یکی از فرزندان، به‌ویژه کودک کوچک‌تر دارند و نیازهای او را بدون قید و شرط برآورده می‌کنند، این پیام را به دیگر کودکان می‌دهند که ارزش کمتری دارند در نتیجه، بذر حسادت در دل آن‌ها کاشته می‌شود.

ایجاد رقابت ناسالم بین فرزندان

جملاتی مانند «ببین خواهرت چقدر تمیزه، چرا تو نمی‌تونی مثل اون باشی؟» یا «برادرت همیشه تکالیفش رو به‌موقع می‌نویسه!» هر چند ممکن است با نیت انگیزه‌دهی گفته شوند، اما معمولاً نتیجه معکوس دارند و به شکل‌گیری دشمنی، خودکم‌بینی و حسادت بین کودکان دامن می‌زنند.

مقایسه مستقیم کودکان با یکدیگر

هیچ چیز به اندازه مقایسه فرزندان نمی‌تواند احساس ارزشمندی آن‌ها را تضعیف کند. هر کودک توانایی‌ها، شخصیت و نیازهای منحصر به فرد خود را دارد و مقایسه مداوم آن‌ها با یکدیگر باعث بروز رقابت ناسالم، سرخوردگی و در نهایت حسادت می‌شود.

ارزش‌گذاری بر اساس تاریخ تولد یا سن

وقتی والدین برخی امتیازات یا توجه‌های خاص را صرفاً بر اساس بزرگ‌تر بودن یا کوچک‌تر بودن کودک اعطا می‌کنند، ممکن است احساس بی‌عدالتی در دیگر فرزندان ایجاد شود در نتیجه، کودکانی که احساس می‌کنند نادیده گرفته شده‌اند، بیشتر مستعد تجربه حسادت و بی‌مهری هستند.

Submitted by masome on Tue, 04/08/2025 - 13:38