انواع ترسهای کودکان در سنین مختلف و روشهای درمانی
ترس یکی از تجربیات شایع و کاملا طبیعی در دوران کودکی است که بسیاری از والدین آن را در فرزند خود تجربه میکنند با این حال، گاهی اوقات والدین در مواجهه با ترسهای کودکان خود دچار سردرگمی میشوند و نمیدانند چگونه باید با این احساسات برخورد کنند. درک این نکته که ترسها در کودکان یک پدیده طبیعی و جزئی از فرآیند رشد هستند، به والدین کمک میکند تا با رویکردی مؤثرتر و مناسبتر به این مسائل بپردازند.
ترسهای دوران کودکی بسته به سن و مرحله رشد کودک متنوع هستند و هر کودک ممکن است به دلایل مختلف از شرایط متفاوتی بترسد برخی از کودکان ذاتاً شجاع و جسور هستند و کمتر ترس را تجربه میکنند، در حالی که برخی دیگر طبیعتاً محتاط و حساستر هستند و واکنشهای بیشتری نسبت به ترسها نشان میدهند. این تفاوتها میتواند به ویژگیهای شخصیتی، تجربیات زندگی و حتی محیط خانواده و اجتماعی کودک بستگی داشته باشد.
بسیاری از ترسها در مراحل مختلف رشد کودکان از بدو تولد آغاز میشوند و در مراحل مختلف زندگی با تغییراتی همراه هستند از ترسهای اولیه مانند ترس از تنها بودن یا ترس از صداهای بلند گرفته تا ترسهای پیچیدهتر در دوران نوجوانی که میتواند شامل ترس از شکست، طرد اجتماعی یا حتی ترس از آینده باشد، همه جزئی از رشد طبیعی کودک هستند و در این فرآیند، شناخت انواع ترسهای معمول در سنین مختلف و راههای مقابله با آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است.
چه زمانی ترس در کودکان ایجاد میشود؟
دوران کودکی زمانی است که کودکان با دنیای پیرامون خود آشنا میشوند، بازی میکنند و لحظات لذتبخشی را تجربه میکنند با این حال، ترس نیز یکی از احساسات رایج است که در این دوران ممکن است به طور مکرر در کودکان بروز پیدا کند، این ترسها جزئی از فرآیند طبیعی رشد و تکامل هستند و در واقع به کودک کمک میکنند تا درک بهتری از محیط و خطرات آن پیدا کند.
ترسهای کودکان معمولاً به دلایل مختلف در مراحل مختلف زندگی آنها ایجاد میشود، یکی از عواملی که موجب بروز ترس در کودکان میشود، عدم آشنایی آنها با موقعیتها، افراد یا تجربیات جدید است به عنوان مثال، در سالهای اولیه زندگی، کودک نسبت به محیطهای ناآشنا یا افراد غریبه ممکن است واکنشهای ترسآلود نشان دهد مطمئنا این ترس طبیعی است و معمولاً ناشی از عدم اعتماد یا شناخت نسبت به آنچه که کودک در حال مواجهه با آن است، میباشد.
از دیگر ترسهای رایج در دوران کودکی، ترس از جدایی از مادر یا پرستار است که به علت وابستگی شدید کودک به مادر و نیاز به احساس امنیت و حمایت از سوی او به وجود میآید و این نوع ترس نیز در بیشتر کودکان در سنین زیر ۳ سال مشاهده میشود و کاملاً طبیعی است.
در مجموع، ترسهایی مانند ترس از افراد غریبه، ترس از تاریکی، ترس از صداهای بلند یا ترس از تنهایی در دورههای مختلف سنی دیده میشود و معمولاً با رشد کودک و همچنین کسب تجربههای جدید، شدت آنها کاهش مییابد. این ترسها در بیشتر موارد به مرور زمان و با حمایت والدین و آشنایی کودک با محیط و شرایط جدید، برطرف میشوند.
علائم ترس در کودکان
ترس در کودکان نه تنها یک تجربه احساسی است، بلکه میتواند تأثیرات قابل توجهی بر سلامت جسمی و روانی آنها داشته باشد وقتی که کودکان احساس ترس میکنند، این احساس میتواند به شکلی آشکار در رفتار و حالتهای فیزیکی آنها بروز پیدا کند به عبارت دیگر، ترس در کودک میتواند باعث بروز علائم مختلفی شود که گاهی اوقات ممکن است والدین را نگران کند.
در پاسخ به ترس، کودکان ممکن است تغییرات رفتاری یا فیزیکی نشان دهند که در زندگی آینده آنها میتواند تاثیر گذار باشد و این علائم به طور کلی به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: علائم روانی (مثل خجالت، گوشهگیری و اضطراب) و علائم فیزیکی (مانند عرق کردن یا ضربان قلب بالا). این واکنشها به طور طبیعی در بسیاری از کودکان مشاهده میشود و میتواند به کودک کمک کند تا با شرایط تهدید کننده بهتر مواجه شود.
برخی از علائم رایج ترس در کودکان شامل موارد زیر است:
- درخواست کمک: کودک ممکن است در مواجهه با ترس از دیگران کمک بخواهد تا احساس امنیت کند.
- عرق کردن: واکنش بدنی به ترس میتواند موجب عرقریزی در کودک شود.
- جویدن ناخن: این رفتار به عنوان یک مکانیسم مقابلهای برای کاهش اضطراب و ترس در بسیاری از کودکان مشاهده میشود.
- داد و فریاد: کودکان ممکن است در مواقع ترسناک فریاد بزنند یا صدای بلند از خود درآورند.
- چنگ زدن به بدن: این حرکت فیزیکی نشاندهنده احساس آسیبپذیری کودک است که ممکن است در هنگام ترس بروز کند.
- فرار از موقعیت ترسناک: یکی از واکنشهای طبیعی کودک به موقعیتهای ترسناک، فرار از آن شرایط است.
- ضربان قلب بالا: ترس میتواند باعث افزایش ضربان قلب و تنش بدنی در کودک شود.
- احساس خستگی: ترس مداوم میتواند باعث احساس خستگی فیزیکی و روانی در کودک شود.
- رنگ پریدگی صورت: برخی از کودکان در واکنش به ترس ممکن است رنگ صورتشان به طور ناگهانی تغییر کند.
- لکنت زبان: این علامت میتواند در هنگام ترس یا اضطراب شدید ظاهر شود و نشاندهنده عدم توانایی کودک در بیان خود باشد.
- شبادراری: ترس در برخی کودکان میتواند به مشکلات مربوط به کنترل مثانه منجر شود که شبادراری یکی از علائم آن است.
- اختلالات گوارشی و خواب: مشکلات گوارشی (مثل دل درد) و اختلالات خواب از دیگر نشانههای شایع ترس در کودکان هستند.
- عصبانیت و خشم: کودک ممکن است در مواجهه با ترس، خشم و ناراحتی خود را به صورت رفتاری نشان دهد.
- عدم کنترل ادرار: مانند شبادراری، برخی کودکان ممکن است در طول روز نیز دچار ناتوانی در کنترل ادرار شوند.
- احساس حسادت: ترس میتواند منجر به احساسات منفی مثل حسادت نسبت به دیگران شود.
- نفس تنگی و گرفتگی صدا: در مواقع ترس، برخی کودکان ممکن است دچار تنگی نفس و گرفتگی صدا شوند.
این علائم میتوانند به والدین و مراقبان کمک کنند تا درک بهتری از وضعیت کودک پیدا کنند و اقدامات لازم برای حمایت از او را انجام دهند در حالی که این علائم طبیعی هستند، اما اگر ترسها و علائم آنها در طول زمان ادامه یابند یا شدت بگیرند، ممکن است نیاز به مشاوره و حمایت حرفهای داشته باشند.
انواع ترس کودکان در سنین مختلف
دوران کودکی به عنوان یکی از حساسترین مراحل رشد، زمان مناسبی برای کسب تجربه و آشنایی با دنیای پیرامون است در این دوره، کودکان همزمان با بازی و تفریح، با مفاهیم جدیدی از جهان اطراف خود آشنا میشوند که ممکن است موجب بروز ترسهایی در آنها شود. ترسها در این دوران میتوانند بهطور طبیعی و به علت ناآشنایی با محیطهای جدید و تغییرات فیزیکی ایجاد شوند بهعنوان مثال، کودکان ممکن است از وسایل بزرگ و پرسر و صدا مانند قطارها یا جاروبرقیها بترسند. همچنین، یکی از بزرگترین ترسها در این سنین، اضطراب ناشی از جدایی از والدین است.
با گذر زمان و بزرگتر شدن کودک، برخی از این ترسها کاهش مییابند، در حالی که ترسهای جدیدی جایگزین آنها میشوند به عبارت دیگر، ترسها در کودکان به طور طبیعی تغییر میکنند و در مراحل مختلف رشد، انواع مختلفی از ترسها را تجربه میکنند.
- کودکان ۳ تا ۴ ساله: در این سنین، کودکان معمولاً از صداهای بلند، تاریکی و اجسام بزرگ میترسند، ترس از وسایل خانگی نظیر جاروبرقی یا قطار در این دوران بسیار شایع است همچنین، یکی از بزرگترین ترسها در این گروه سنی، ترس از جدایی از والدین است در این مرحله، کودک هنوز احساس وابستگی زیادی به والدین خود دارد و این اضطراب از جدایی میتواند تا مدتی ادامه یابد.
- کودکان ۵ ساله: کودکان پنج ساله معمولاً نسبت به ترسهای قبلی مانند صداهای بلند یا تاریکی، اطلاعات بیشتری دارند و ممکن است در مواجهه با آنها واکنش کمتری نشان دهند اما همچنان ترس از تاریکی و آسیبهای احتمالی میتواند وجود داشته باشد. همچنین، ترس از جدایی از والدین هنوز میتواند در این سن باقی بماند علاوه بر این، در این سن کودک به تدریج از موجودات خیالی مانند هیولاها یا سایهها نیز میترسد و ممکن است تصور کند که موجودات ناشناخته در اطراف او هستند.
- کودکان ۶ تا ۷ ساله: در این دوران، ترسهای جسمی نیز شکل میگیرند. برخی از کودکان ممکن است نسبت به آسیبهای جدیتر مانند بریدگی یا خراشیدگی واکنشهای شدید تر نشان دهند، در حالی که نسبت به آسیبهای بدنی کوچکتر شجاعت بیشتری از خود نشان میدهند. ترس از سلامتی والدین یا تنها ماندن نیز از دیگر ترسهای شایع در این سنین است، این ترسها معمولاً ناشی از احساس وابستگی کودک به والدین و نیاز به امنیت است.
- کودکان ۸ تا ۹ ساله: در این سن، ترسهای کودکان به طور کلی کاهش مییابد، اما نگرانیها و ترسهایی جدید در مورد روابط اجتماعی و پذیرش از سوی همسالان ایجاد میشود، کودکان در این سن نگران این هستند که توسط دیگران مورد تمسخر قرار گیرند یا در جمعهای اجتماعی احساس طرد شدن کنند و این نوع ترسها بهطور مستقیم با نگرانیهای اجتماعی و رشد شخصیت کودک مرتبط هستند.
- کودکان ۱۰ ساله به بالا: با رسیدن به سن ده سالگی، نگرانیهای اجتماعی کاهش یافته و کودکان نسبت به ترسهای مربوط به تمسخر یا طرد شدن، احساس امنیت بیشتری پیدا میکنند. این سنین زمانهایی هستند که بسیاری از ترسهای کودکانه مانند ترس از هیولاها یا سایهها کاهش مییابد و نگرانیها و ترسها به سمت مسائل واقعیتری همچون نگرانی از جنگ، مشکلات اجتماعی یا مشکلات خانوادگی متمایل میشود.
ترس در کودکان زیر سه سال
کودکان در سنین پایین بهویژه زیر سه سال، در حال تجربه و همچنین یادگیری از محیط اطراف خود هستند در این دوران، ترسها بهطور معمول نتیجهای از ناآشنایی کودک با برخی شرایط و محرکها است. این ترسها به طور طبیعی جزئی از فرآیند رشد بوده و معمولاً با گذشت زمان و تکامل کودک کاهش مییابند. دو ترس شایع در این گروه سنی که تاثیرات زیادی بر کودک دارند، شامل ترس از صداهای بلند و ترس از افراد غریبه است.
- ترس از صداهای بلند: یکی از ترسهای رایج در کودکان زیر سه سال، ترس از صداهای بلند و ناگهانی است این ترس بهویژه به دلیل عدم تکامل کامل سیستم شنوایی کودک در این سنین رخ میدهد. کودکان در این سن ممکن است از صداهایی مانند رعد و برق، دزدگیر خودرو، صدای سیفون توالت یا جاروبرقی وحشتزده شده و به گریه بیفتند در واقع، این نوع ترس بهعنوان یک واکنش طبیعی برای محافظت از خود در برابر تهدیدات محیطی است چرا که سیستم شنوایی کودک هنوز در حال رشد است و صداهای بلند میتواند برای او ترسناک و ناگهانی به نظر برسد.
- ترس از افراد غریبه: کودکان به طور طبیعی قادر به شناسایی افراد غریبه از آشنایان خود، به ویژه والدینشان هستند، از حدود ۶ تا ۸ ماهگی، کودک ممکن است اضطراب جدایی را تجربه کند که میتواند به ترس از افراد غریبه منجر شود. این ترس معمولاً تا سنین زیر دو سال ادامه مییابد و بخشی از فرآیند رشد اجتماعی کودک است. این نوع ترس برای کودک مفید است چرا که به او کمک میکند تا از افرادی که نمیشناسد دوری کند و در صورتی که والدین او در معرض خطر باشند، از آنها محافظت کند در این دوران، کودک بهطور غریزی از موقعیتهایی که ممکن است تهدیدآمیز به نظر برسند، اجتناب میکند.
ترس کودکان سه تا چهار ساله
کودکان در سنین پیشدبستانی، یعنی از حدود ۳ تا ۴ سالگی، در حال تجربه بسیاری از تغییرات فیزیکی، روانی و اجتماعی هستند که موجب بروز ترسهایی در آنها میشود در این سنین، ترسهای کودکان ممکن است شامل مسائل مربوط به محیط اطراف، موجودات زنده و تغییرات در وضعیت زندگیشان باشد. این ترسها معمولاً نشانهای از رشد طبیعی کودک هستند، اما در برخی موارد، شدت آنها میتواند بر عملکردهای روزمره کودک تاثیر بگذارد و نیازمند مداخله تخصصی باشد.
- ترس از حیوانات و سگها: یکی از ترسهای رایج در این سنین، ترس از حیوانات و بهویژه سگها است این ترس ممکن است ناشی از تجربیات قبلی کودک یا مشاهده رفتارهای غیر منتظره حیوانات باشد در این دوران، کودک در حال توسعه درک بهتری از محیط و موجودات اطراف خود است و این ترسها میتوانند واکنشی طبیعی به ناآشنایی با آنها باشند.
- ترس از تاریکی: ترس از تاریکی یکی از شایعترین ترسها در کودکان ۳ تا ۴ ساله است و این ترس معمولاً با ترس از هیولاها یا موجودات خیالی در تاریکی همراه است اگرچه این نوع ترس در این سنین رایج است، اما در صورتی که این ترس خواب کودک را مختل کرده و موجب بروز مشکلاتی مانند شبادراری یا بیخوابی شود، ممکن است نیاز به مداخله متخصص باشد.
- ترس از تغییرات و دفع مدفوع: برخی از کودکان ۲ تا ۴ ساله ممکن است از فرآیندهای طبیعی بدن مانند دفع مدفوع بترسند این ترس ممکن است منجر به مشکلاتی مانند یبوست یا اجتناب از استفاده از توالت شود. ترس از تغییرات جسمی یا فرآیندهای طبیعی بدن نیز میتواند در این سنین شایع باشد و اگر باعث اختلال در رفتار کودک شود، باید تحت نظر متخصص قرار گیرد.
ترسها در این سنین معمولاً در طی مراحل رشد طبیعی کودک ایجاد میشوند، اما اگر این ترسها موجب اختلال در فعالیتهای روزمره کودک یا روابط اجتماعی او شوند، ضروری است که والدین با یک متخصص روانشناسی کودک مشورت کنند تا روشهای درمانی و حمایتی مناسبی را برای کاهش اثرات این ترسها انتخاب کنند.
ترس در کودکان ۸ ساله
در سن ۸ سالگی، کودکان به مرحلهای از رشد روانی و شناختی میرسند که قادرند واقعیت را از تخیل بهراحتی تمایز دهند بنابراین در این سن، ترسهای آنان بهطور طبیعی کاهش مییابد و ترس از موجودات خیالی و موارد مشابه بهطور چشمگیری کمتر میشود اما همچنان، برخی از ترسها در کودکان ۸ ساله وجود دارد که بیشتر از عوامل واقعی ناشی میشود.
- ترس از حشرات و موجودات خیالی: با این که تخیل کودکان در این سن هنوز بسیار قوی است، اما ترسهای آنان به موجودات خیالی مانند جادوگرها یا ارواح کاهش مییابد و کودک ۸ ساله ممکن است هنوز در شرایط خاصی مانند حضور حشرات در اطراف خود، واکنشهای ترسناک نشان دهد اما این ترسها دیگر ناشی از تخیلات کودک نیستند، بلکه بیشتر بهدلیل تجربههای واقعی و مشاهده موجودات زنده است.
- ترس از اتاقهای تاریک: در این سن، کودک همچنان ممکن است در شرایط خاص مانند حضور در اتاقهای تاریک و مکانهایی که از آنها ترس دارد، احساس نگرانی کند مثلا حضور در کمد یا اتاقهای بسته و تاریک میتواند قوه تخیل کودک را فعال کرده و احساس ترس در او ایجاد کند و این ترس معمولاً از دنیای تخیلی به دنیای واقعی تبدیل میشود.
- ترس از خطرات واقعی: یکی از تغییرات عمده در ترس کودکان ۸ ساله این است که دیگر از هیولاها یا موجودات خیالی نمیترسند و این ترسها بهجای آن، به خطرات واقعی تبدیل میشود. کودک در این سن ممکن است از بلایای طبیعی مانند زلزله، طوفان، یا سیل بترسد همچنین، ترس از حضور افراد غریبه در خانه، دزدها و یا حتی مرگ عزیزانش میتواند او را آزار دهد، این نوع ترسها معمولاً ناشی از آگاهی بیشتر کودک از دنیای واقعی و خطرات آن است.
- ترس از شکستهای اجتماعی و تحصیلی: علاوه بر ترسهای واقعی از خطرات محیطی، یکی دیگر از ترسهای شایع در کودکان ۸ ساله، ترس از شکست در جمعهای اجتماعی یا مشکلات تحصیلی است. کودکان این سن به تدریج از نظر اجتماعی حساستر میشوند و ترس از عدم پذیرش در جمع، از دست دادن موقعیت اجتماعی یا شکست تحصیلی میتواند بر روان آنها تاثیر منفی بگذارد.
در این مرحله از زندگی، کودک ۸ ساله بهطور طبیعی به درک بهتری از خطرات واقعی و احساسات خود دست مییابد. اگرچه ترسهای او دیگر ناشی از تخیلات کودکانه نیست، اما ترسهای جدید بهطور قابل توجهی بر زندگی او تأثیر میگذارند و ممکن است نیاز به حمایت والدین و مشاوره داشته باشد.
ترس کودکان در سن ۱۰ سالگی
ترس در دوران کودکی یک واکنش طبیعی به شرایط مختلف است که به کودکان کمک میکند تا با محیط اطراف خود سازگار شوند و در سن ۱۰ سالگی، ترسها بیشتر به مسائل واقعی و مرتبط با محیط اجتماعی و جسمانی کودک تبدیل میشود. والدین معمولاً نگران ترسهای کودک خود هستند، اما باید بدانند که ترسهای این دوران بخشی از فرآیند رشد است با این حال، در صورتی که ترسها به مدت طولانی ادامه یابند و تأثیر منفی بر عملکرد کودک داشته باشند، ممکن است نیاز به مشاوره و درمان تخصصی باشد.
رایجترین ترسهایی که در دوران ۱۰ سالگی دیده میشود عبارتند از:
- ترس از بیماری و مرگ: از سن ۷ سالگی به بعد، کودکان شروع به پرسیدن سوالات مختلف در مورد مرگ میکنند و تا سن ۱۰ سالگی میتوانند اطلاعات قابل توجهی در این زمینه بهدست آورند. این سن، دورهای است که کودک بهطور کامل درک میکند که زندگی یک امر موقتی است و ممکن است والدینش نیز روزی از دنیا بروند به همین دلیل، ترس از مرگ و بیماری در این سن بیشتر از قبل بهوجود میآید، این نوع ترس میتواند ناشی از تجربههای تلخ یا اضطرابهای مربوط به سلامت جسمانی باشد.
- ترس از تراژدیهای ناگهانی: کودکان ۱۰ ساله قادر به درک اخبار و حوادث مختلف هستند و معمولاً واکنشهای عاطفی بهآنها نشان میدهند در این سن، کودک ممکن است در مواجهه با اخبار مربوط به بلایای طبیعی، مانند طوفان، زلزله، یا حملات جنگی احساس ترس شدید کند اگرچه کودک توانایی درک برخی از این مسائل را دارد، اما به دلیل عدم درک کامل از آنها، ممکن است این اخبار و تصاویر برای او ترسناک و وحشتآور باشند.
- ترس از حیوانات وحشتناک: در این سن، کودک دیگر از موجودات خیالی نمیترسد و ترسهای او بیشتر مربوط به موجودات واقعی است و حیواناتی مانند مار، عنکبوت، شیر و سایر موجودات خطرناک میتوانند موجب ترس در کودک شوند. کودک ۱۰ ساله توانایی تشخیص حیوانات خطرناک را دارد و بهطور طبیعی از آنها میترسد بنابراین، والدین باید توانایی تشخیص ترس واقعی از ترسهای ناشی از تخیل را داشته باشند تا بتوانند بهدرستی واکنش نشان دهند.
در این سن، ترسهای کودک بهطور طبیعی به مسائل واقعی و ملموس مرتبط با دنیای پیرامون او تغییر میکنند بههرحال، اگر این ترسها به حدی برسند که بر زندگی روزمره کودک تأثیر بگذارند، بهتر است که والدین از مشاوره روانشناسی استفاده کنند تا به کودک در مدیریت این ترسها کمک کنند.
چطور به کودکان کمک کنیم تا به ترس ناشی از تنهایی خود غلبه کنند؟
ترس از تنهایی یکی از شایعترین و طبیعیترین ترسها در دوران کودکی است این نوع ترس میتواند ناشی از احساس بیدفاعی، نگرانی از ناشناختهها یا جدایی از والدین باشد. کمک به کودکان در غلبه بر این ترس میتواند تاثیرات مثبتی در رشد روانی و اجتماعی آنها داشته باشد در اینجا چند راهکار مفید برای کمک به کودکان جهت غلبه بر ترس از تنهایی آورده شده است:
- روبرو شدن تدریجی با ترسها: بهترین روش برای کاهش ترس، روبرو شدن با آن است با این حال، این مواجهه باید به تدریج و بدون وارد کردن فشار اضافی به کودک صورت گیرد بهطور مثال، میتوانید ابتدا کودک را برای مدت کوتاهی تنها بگذارید و بهتدریج مدت زمان تنها بودن او را افزایش دهید این روش به کودک کمک میکند تا اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند و به تدریج احساس امنیت کند.
- آموزش نحوه کنترل اضطراب: به کودک خود آموزش دهید که در موقعیتهای اضطرابآور چگونه رفتار کند و آرامش خود را حفظ کند به عنوان الگو، شما باید نشان دهید که چگونه میتوان با شرایط بحرانی مواجه شد. وقتی کودک مشاهده کند که شما نیز آرامش خود را حفظ میکنید، او بیشتر به شما اعتماد میکند و با الگوگیری از شما میتواند احساس ترس خود را مدیریت کند.
- توضیح دادن فرایندهای طبیعی و واقعی: کودکان معمولاً از اموری که برایشان مبهم و ناشناخته است میترسند برای مثال، اگر کودک از رعد و برق میترسد، بهتر است به او توضیح دهید که رعد و برق یک پدیده طبیعی است و چگونه رخ میدهد. توضیح دادن این مسائل بهطور ساده و دقیق، باعث میشود کودک احساس کنترل بیشتری بر شرایط پیدا کند و ترس او کاهش یابد در این زمینه، صداقت و اعتماد به شما از اهمیت بالایی برخوردار است.
- مدیریت ترسهای خودتان: اگر خودتان از مسئلهای مشابه ترس دارید، بهتر است آن را برای کودک مطرح نکنید زیرا اگر کودک ببیند که شما نیز از موضوعی میترسید، این میتواند احساس اضطراب او را تشدید کند بنابراین، در مواقعی که ترسهای شما وجود دارد، آن را در خودتان مدیریت کرده و بهطور فعال احساس امنیت را به کودک منتقل کنید.
- استفاده از داستانهای آموزنده: کودکان به داستانهای تخیلی و آموزنده علاقه دارند و انتخاب داستانهایی که شخصیتهای آنها ترسهای مشابه کودک شما را تجربه کرده و در نهایت بر آنها غلبه میکنند، میتواند به کودک کمک کند تا احساس کند که او نیز قادر به مقابله با ترسهایش است. شخصیتهای داستان میتوانند بهعنوان الگوهایی برای کودک عمل کرده و به تقویت اعتماد به نفس او کمک کنند.
مطمئنا با استفاده از این روشها، کودک میتواند به تدریج بر ترس از تنهایی غلبه کند و مهارتهای مقابله با اضطراب را فرا بگیرد و به طور قطع این فرآیند نیازمند صبر و مداومت است، ولی در نهایت به کودک کمک میکند تا احساس امنیت و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند.